مرینت: آدرین من... عاشقتم. آدرین: من بیشتر عشقم 😘
آدرین: دیگه نتونستم طاقت بیارم سری مرینت و بغل کردم اونم منو بغل کرد دخترا از پشت سرمون داشتن از ذوق میمردن. آدرین: از بغل مرینت دراومدم حس عجیبی داشتم من مرینت و بغل کردم واقعا خیلی ذوق داشتم و داشتم سکته میکردم نمیدونستم مرینتم عاشق منه
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
عالی بود عزیزم 💖
وای خیلی فوق العاده بود لطفاً هرچه سریعتر پارت بعدی رو بزار مرسی ♥️ آخه من عاشق داستانت شدم خیلی دلم میخواد ببینه چی میشه 😍🤩
عزیزدلم من گذاشتم فقط هنوز داره بررسی میشه
وای چه خوب 😍🤩 وای خدا کنه زود منتشر شه 😍
پارت بعد پارت بعد پارت بعد (◕દ◕)
چشم عزیزم 💋
عالی بود ♥╣[-_-]╠♥(´ε` ) (〃゚3゚〃)(◕દ◕)
ممنون بابت نظرت ♥