11 اسلاید چند گزینه ای توسط: BLABLAB انتشار: 4 سال پیش 1,241 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
خب اینم پارت 2 امیدوارم خوشتون بیاد💜(ببخشید منتظر موندین)
خلاصه(پارت 1):خب خب ب جایی رسیدم ک شما از شنیدنه اینکه تو ازمون قبول شدینو الان واقعا واقعا واقعاااااا دارین گریمور بی تی اس میشین وسطه رستوران جوگیر شده بودینو بریم واسه ادامه...
یهو عربده کشیدمو با کلی سرفه گفتم:هاااااااا منو پذیرفتن؟؟؟؟؟؟ کی؟ کجا؟ ب چ حق؟ زده بود ب سرم انقدددددددد جوگیر شده بودم ک میخاستم ب تک تک مشتریا توی رستوران بگم ارههههههههههه میرم ملاقاته بی تی اس برای همیشههههههههههه(برای همیشه؟.؟.؟) یهو صدا زدم گفتم اقا بیا. مرده اومدو بهش گفتم یه مرغه دیگ و کیمچی و دوکبوکی و جاپچائه و چهار تا نه نه شش تا آب جو بیاره ک میخام امشبو با شبه عروسیم یکی کنم. بعده نیم ساعت زر زدن با دوستم درباره فردا ک قرار بود برم کمپانی بلاخره غذا رو اوردننننننننننن
دو سوته همه رو خوردیم اما این وسط وقتی داشتم اب جو میخوردم ی سره ذهنم میرف پیشه پسره و میگفتم نکنه یکی از اون تازه دبیو کرده ها باشه چون من برای اینک اول یکم از گریمورای اصلی یاد بگیرم باید تازه واردارو گریم کنمو نکنه صااااااف با اون رو در رو شم، وقتی یاده این میوفتادم میخاستم زمینو گاز بگیرم اما دوباره وقتی ب میز و بی تی اس فکر میکردم دیگ اون پسره هم برام مهم نبو اصن ب درک هرچی فحشم خورده بود حقش بود اصن ببینمش بیشتر بهش فحش میدم اصن اون گند زد ب امتحانم، همینجوری ندیدمش دوباره داشتم فحش میدادم ببینمش دیگ باید بره فاتحه خودشو خودمو بخونه (دوباره آب جو بهتون ساخته بودااااا)
قرار بود فردا بعد از ظهر برم کمپانی واسه انیکه یکم با محیط اشناشمو از فرداش شرو کنم ب گریم، صبح زود بهم زنگ زدنو ساعت مقرر رو گفتنو فهمیدم ک باید راس 4 اونجا باشم از ساعت یک شرو کردم ک باز مثله روزه اولم نشه ک باز سگی بشمو چیز میز جا بزارم، ی ساعت تو حموم بدوم با کلی ماسکو ژل فقط 45 دیقه سره ناهار بودمو بعدشم لباس و چون نزدیک بود کمپانی تقریباااا 3/15 حرکت کردم اندفه دیگ با اتوبوس رفتم ک باز کسی واسه کرایه هولم نکنه و آسته آسته داشتم نزدیک میشدم ب کمپانی، از تو شیشه اتوبوس هی قربون صدقه ی خودم میرفتم چون برای اولین باررررر تیپ لشم رو گذاشته بودم کنار و خیلی شیک و اداری لباس پوشیده بودم چون موهام تقریبا کوتاه بود اصلا با لباسم ک کد دامنه مشکی بود مطابقت نداشت ولی اصن مهم نبود، فقط و فقط اون پسره مهم بود ک تو کمپانی نباشهههههههه و تنها چیزی ک ارومم میکرد همین بود ک ن من قیافه اونو دیدمو نه اون منو و این یکم خوشالم میکرددددددد
بلاخره 3/50 دیقه اونجا رسیدمو گفتم حالا ک وقت هست بزار برم از کافیه کمپانی یچیزی بخرمو بخورم تقریبا داشتم با ی کفش پاشنه بلند بدو بدو میکردم ک زودتر بخرم تا 4 نشده ااصن حواسم نبود و همینجوری ک داشتم میدویدم متوجه حضور شوگا و جانکوک و جیمین شدم، جررررررررررر یا خدا اینا اونا من اینا اونا من همینجوری ک تو شوک بودم داشتم سرعتمو کم می کردم ک رسیدم بهشون سلامی چیزی بدم یهو پاشنه م ب پشته پام گیر گرده نوک کفشه شوگا با مخ اومدم پایین،اولش ک داشتم زمین میخوردم خیلی خوشال بدم چون میخاستم ی همچین حرکتیو پیاده کنم..
اخه تو همه ی فیلما طرف با برخورد به پسرا خودشو مینداخت زمین ک یا حین افتادن پسره بگیرش یا وقتی افتادخیلی ناراحت و آشفته دستشو بگیره و بلندش کن، منم وقتی افتادم منتظر بودم یکی رو هوا بگیرتم اما دریغ از ی نفر، وقتی نگاه کردم دیدم جانکوک ک هیچی همینجوری داره شرموزشو میخوره جیمینم ک تنها کسی بود ک بهم ی نگاه ریز کرده بودو گفتم ایول جیمین الان میاد ولی شتتت دیدم بعده اینکه سرمو ی تکونه ریز دادم موهاشو درست کردو ی نیم رخ داد بهم😐😐😐اصنننن ب شوگا نگاه نکردم ک مطمئن بودم بخاری ازش بلند نمیشه اما دیدم یهو بهم چن ثانیه طولانیه زل زده گفتم هیچیییییی نیومده شوگا عاشقم شد بعد یهو زد زیره خنده😶با آرنج زد ب جیمین و جانکوکم وقتی متوجه من شدن ی نیشخند زدنو ب شوگا گفتن بیا بریم بالا میخان گریمورا رو بهمون معرفی کنن و شوگا هیمنجوری داشت میخندید😐😶😐😶😐😶
شوگا همینجوری داشت از پله ها میرفت بالا و بلند بلند میخندید، متوجه ترکیدن جیمین و جانکوک شده بودمو خیلییییی داشتن جلو خودشونو میگرفتن و همونجا میخاستم منم بلند بلند فحش شون بدمو ارمی بودنمو وسطه سالن زیر سوال ببرم ولی بیخیال شدمو بدو بدو منم ب سمته پله ها دویدم، خیلی ریز شنیدم از جیمین ک میگفت باید برن با گریمور ها اشناشن اما خب باورم نمیشد فقط واسه اشنایی با ما همه گروه ها رو جمع کرده باشن، دمه در وایسادمو زیر چشمی دیدم ک نه واقعا بی تی اس تو اتاقه انگاری و همه ی دخترای دیگ مات و مبهوت زل زده بودن بهشون و منم خودمو زدم ب نشناختنو (مگه میشه؟) خیلی اروممممم رفتم پیشه خانم کیم(همون کسی ک آشناتون بودو شمارو معرفی کرد)
رفتم سلامو تشکر کردمو تازهههه فهمیدم گریمور اصلیه بی تی اس همین خانمه کیمه😐😵😐😵ازون موقع مثه کنه بهش چسبیدم ک منو بکنه دستیارش بلکه بتونم وی رو میکاپ کنممممم حالا میکاپ ک نههه ولی خب میتونم بهش دست بزنم ک؟؟ 😐بعده دو دیقه یهو خانم کیم دستمو گرفتو منو برد پیش اعضا و گفت خوتو معرفی کن. هزار بارررررر با خودم گفتم خیلی خیلی خیلییییییییی عادی رفتار کن اما همینکه رسیدم بهشون ب جای اینکه بهشون بگم اسمم چیه و حتی سلااام کنم گفتم میشه عکس بندازیم؟ 😶😐 خوده خانمه کیمو بقیه اعضا تعجب کردن ولی ار ام گفت خب باشه اگه میخای قبله سلام گفتن و اسمت اول از مون عکس بگیری خود مختاری، منم با سرخ شدنه صورتم سرمو تکون دادمو با کمال پرویی و با کلی استرس گوشیمو در اوردمو دادم ب یکی از بچه ها ک ازمون عکس بگیره و خودمم رفتم کنار وی وایسادم و سعی کردم صورتمو از شوگا ک کنارم بود بپوشونم😬😬
وی ی لبخندی بهم زد و سرشو چرخوند تا عکس بگیره اما یهو انگاری شوکه شد، یهو متوجه شدم اصن ب دوربین نگاه نمیکنه اصن نمیتونم شاهده این باشم ک بایسم تو عکس ب دوربین نگاه نکنه خیلی خیلی خیلی خیللللللی تا جایی ک تونستم انگشته اشاره مو ی زره به بازوش زدمو گفتم لطفا دوبینو نگاه کن هوم؟؟ (تو دلم:مرتیکه پررو من اومدم عکس بندازم نیومدم ک از زل زدنه تو عکس بگیرم پ مثه ادم ب دوربین نگاه کنو بشین عکست رو بگیر تا بهت فحش ندادمممم)
اما بازم قیافه ش همونه قبل نبوده و دوباره با ی خنده ی ریز ب دوربین زل زد، بلاخره بعده نیم ساعت عکس خودمو معرفی کردمو قرار شد از فردا هر روز ساعت 8/5 کمپانی باشم
کم کم دیگ بعده کلی حرفو نگاه های مشکوکه شوگا خدافظی کردنو داشتن میرفتن ک ب کاراشون برسن ک یهو تهیونگ دمه در وایساد و بقیه اعضا دست زدن ب شونه شو گفتن بیا و اون با انگشت ب من اشاره کرد (تو دلم:الان شماره میده میگه خیلی کیوتی امشب راس 11 سرتو از پنجره بیار بیرون بای بای کنم برات و بگم خوب خوابی😐) بدو بدو رفتم پیششو گفتم هوم؟ گفت بایست کیه؟؟؛_منم متعجب گفتم این چ سوالیه از قابه گوشیم نفهمیدی؟ خودتی دیگ_اونم گف پس تو تنها ارمی هستی ک به یکی از اعضا فحش دادی یا نه وایسا بهتر بگم تو اولین کسی هستی ک ب کراشت فحش دادی نه؟؟(همه ی اینارو با ی خنده ی شیطانی از سوی وی فرض کن) من خیلی متعجب گفتم تو چی داری میگی وات د فاااااااز این چ اوضاعیه زده ب سرتا من کی ب تو فحش دادم؟؟😶 خیلی پوکر گفتم بابا چته چی میگی؟؟_ ک یهو جین سرو کلش پیدا شد گفت اوهوع تهیونگ اینجا چیکار میکینی بدو بیا بچه پررو مزاحمه دختره مردم نشوووووو😈و من پوکر تر ب جین زل زدم😐😐😐😐(اینا دسته جمعی یچی زدن بخدا) وی هم سرشو انداختو با ی نشون دادنه لبخند ب جین داشت میرف ک باااااز یهو برگشت (همونجا میخاستم دهنمو وا کنمو بهش بگم گمشو دیگ لطفا بخدا دیگ روت کراش نمیزنماااااا) و گفت :خیلی برام جذابه ک رو ی تنه ی درخت به قوله خودت کراش زدی😶😂 یهو من ک میخاستم دیگ بی محلی کنم برگشتمو گفتم این چی بود گفت؟ این چی بود گفت؟ من، وی، بایس، تنه درخت؟ من، وی، بایس، تنه درخت؟؟ ولی خیلی برام اشنا بود ک یهو گوشیمو چرخوندمو ب عکسه وی زل زدمو گفتم پس اونی ک ب فحشش بستم تو بودی لنتی و لبامو گازززززز گرفتم همون لحظه ی عربده تو کله سالن کشیدم ک کله ستون های کمپانی بیگ هیت رو لرزوند...
خب خب این پارتم ب پایان رسید و خدا میدونه کی منتشر میشه ولی سعی میکنم پارتای بعدی رم زودتر اماده کنم💜اگه مشکلی داشت و اگه خوشتون اومد حتمنننننن کامنت کنین منتظرممم💛بابای
11 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
بلاخره اومد پارته بعدی میتونین برین بخونین.. 💔🥀
فسیل شدم 😐🤲
چرا پارت بعدیو نمیزاری 😓
دارم پیر میشم کم کم 😐
خیلی خوبه.
پارت بعدیو گذاشتی خبرم کن.
مرسی.
بای.
کی پارت بعد رو میزاری خیلی وقته منتظرم
چرا پارت بعدی نمیاد 🙃من منتظرم خیلی خوبه🙃❤
با عرض پوزش پارته بعدی 30 تاسسسس ولی تموم نشده خودم فک میکردم تموم شه ولی نشددددددددد
خاستم بگم ببخشید همین الان زدم بررسی شه💔
خعلی جالب بود لاوی پارت بعدی*----*💜💜😶💋
چرا ادامه نمی دی از کجا پیدات کنم و بکشم بهم بگو لطفا🙏🙏😑😑
جرر پوزش حتمن مینویسم زودتر الانم خورده ب امتحانا ولی شاید همین الان بشینم بنویسم💛