
سلام بچه ها حمایت هاتون خیلی کم شد خیلی ناراحتم اگر بیشتر حمایتم کنید خیلی ممنون میشم.

(سوار هواپیما شدن) (بچه ها نمیدونم دیدین وقتی میخواین از یک کشوری برین به یک کشور دیگه بعضی از هواپیما ها چهار تا صندلی وسط دو تا سمت راست دو تا سمت چپ داره. مثل عکس فقط به جای سه تا چهار تا صندلی وسط هست و آلیا و نینو و آدرین و مرینت وسط نشسته اند. میریم وقتی میرسن و چمدوناشون رو بر میدارن و سوار ماشین آدرین میشن و میرن خونه) مرینت : وووااااووو آدرین اینجا خیلییییییی بزرگه( راستی بچه ها من یادم رفت بگم که حاکماث و مایورا تسلیم شدن و گابریل با ناتالی ا. ز. د. و. ا. ج کرده) (خونه سه طبقست. طبقه ی سوم 5 تا اتاق دو نفره داره و آشپز خونه ی نسبتا کوچیکی داره و یک سالن داره که مبل و تلویزیون xbox 1 داره. طبقه ی دوم 5 تا اتاق یکنفره داره و طبقه اول دو تا اتاق یک نفره داره و آشپزخانه ی بزرگ و سالن بزرگ داره. راستی یک آسانسور هم هست که راحت برن طبقه ی سوم و دوم. من تخیلات خیلی بالاست حالا دیگه شما خودتون تصور کنین) آدرین : آره خب به هر حال قراره دو سال و نیم اینجا بمونیم
آدرین : بیپایان بریم طبقه ی سوم. نینو : داداش من حال ندارم اون همه پله بیام. آدرین : نینو نکنه کوری 😂اینجا دقیقا کنار در خونه یک آسانسور هست.****خب بیاین اینم از طبقه ی سوم هم آشپز خونه داره و هم سالن راستی تو حیاط هم یک استخر خیلییییییییییییی بزرگ هست با یک تاب چهار نفره (الان ادامه ی حرف های آدرین هست گیج نشید) و توی همه ی اتاق ها دستشویی و حمام داره. مرینت : آدرین بیا ما بریم تو این اتاق. (خب همه رفتن تو اتاقشون و وسیله هاشون رو چیدن. میریم موقع شام وقتی که شام خوردن) مرینت : بچه ها 🍷میخورین. آدرین : من میخورم. آلیا : منم میخوام. نینو : منم میخورم. (مرینت برای همشون ریخت خیلی هم زیاد ریخت برای همه خودشم بطری رو سر کشید. (بعد از اینکه خوردن) مرینت : آدرین بیا بریم تو اتاق. آدرین : باشه. (رفتن تو اتاق و یکسری حرکت 🔞 زدن ولی من فقط میدونم مثبت هیجده هست چون ندیدیم که بخام بدونم چیکار میکنن)
(فردا صبح) مرینت : *پا شدم دیدم ساعت 7 هست. چرا روز تعطیل اینقدر زود بیدار شدم. دیدم تیکی هم بیدار هست* : صبح بخیر تیکی بیا بریم صبحانه درست کنیم. *داشتم میرفتم سمت در که یهو حالم بد شد و راهم رو کج کردم سمت دستشویی*. آدرین : *پاشدم دیدم مرینت نیست دورو بر رو نگاه کردم که تیکی رو دم در دست شویی دیدم. تکی داشت میگفت مرینت حالت خوبه * صبح بخیر تیکی. تیکی : صبح بخیر آدرین بدو بیا که مرینت حالش خوب نیست. آدرین : *رفتم سمت در دستشویی در رو باز کردم یدک مرینت دار بالا میاره. بعد از چند دقیقه صورتشو شست و از دستشویی اومد بیرون*مرینت حالت خوبه؟ چی شده؟ مرینت : نمیدونم اومدم برم صبحانه رو آماده کنم که یهو حالم بد شد. آدرین : نکنه...... مرینت بعد با بیبی چکر یک تست بده. مرینت : چرا؟؟؟ آدرین : بعد بده تا بهت بگم فعلا بیا بریم صبحانه (با آلیا و نینو رفتن و صبحانه خوردن تو همون طبقه ی سوم)
(بعد از صبحانه) مرینت :* همه مشغول صحبت بودن به آدرین یک علامت کوچیک دادم که منظورم این بود که حواسشون پرت کن تا من برم تو اتاق و بیام.رفتم تو اتاق و تست بیبی چیکر دادم(نمیدونم چجوری تست میدن) و جواب + شد * : جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ(بچم باورش نمیشه داره مامان میشه) آدرین : *داشتم باآلیا و نینو حرف میزدم که یهو صدای جیغ مرینت اومد من فهمیدم چی شده ولی آلیا و نینو خیلی نگران شدن بلند شدن و خواست برن سمت اتاق که : بچه ها من میدونم چی شده اتفاق بدی نیوفتاده بیاین بریم تا خودتون ببینین چه اتفاقی افتاده. مرینت : باورم نمیشه باورم نمیشه خدایا الان چیکار کنم (یهو آلیا و نینو آدرین اومدن تو اتاق) آلیا : .......
آلیا : چه اتفاقی افتاده مرینت؟ مرینت : جیز خاصی نیست آل. آدرین من الان هم خوشحالم هم شوک زده شدم. آدین : میدونم منم همین طور برای همین صبح بهت گفتم بعد صبحانه حتما اون کارو انجام بده. آلیا و نینو : میشه به ما هم بگین چه اتفاقی افتاده. مرینت : من فعلا درست نمیتونم حرف بزنم هنوز تو شوکم. آدرین : خب ببینین امروز صبح وقتی بیدار شدم دیدم مرینت نیست رفتم دم در دستشویی دیدم داره بالا میاره وقتی ازش پرسیدم گفت میخواسته بره صبحانه آماده کنه که حالش بد میشه منم گفتم که بعد صبحانه حتما تست بیبی چکر بده اونم بعد صبحانه همین کارو کرد و جواب +شده و مرینت هم خوشحال شده هم شوک زده. همین.
آلیا :😲😲😳😳🙂🙂هورااااااااااااا دارم خاله میشمممممممم. نینو : 😵😵😲😲😄😄 منم دارم عمو میشمممممممم. مرینت و آدرین : 😂 😂 😂 😂 😂 خب حالا بیاین بریم یکم خوش بگذرونیم (میریم به شب وقتی شام خوردن و میخوان بخوابن) (تو اتاق مری و آدری) آدرین : شب بخیر مرینت و شب بخیر کوچولو. مرینت : 😂😂شب بخیر آدرین
(فردا صبح) آلیا : خب نینو امروز قراره تلافی اون روزی که مرینت و آدرین مثل گ. ا. و مارو بیدار کردن در بیاریم ولی به مرینت زیاد فشار نمیاریم چون ممکنه برای بچه بد باشه. نینو : اوکی. آلیا : من مرینت رو میترسن تو هم رو سر آدرین آب بریز. (رفتن تو اتاق مرینت و آدرین) آلیا : پخخخخخخخخخخخخ مرینت : آلیااااا سکته کردم. آلیا : حالاااااا. (نینو هم آب رو خالی کرد رو سر آدرین) آدرین : نینوووووووووووووووووووووو.( و افتاد دنبال نینو و آلیا مرینت هم که فقط داشت نگاه میکرد و میخندید) مرینت : 😂 😂 😂 😂 بچه ها بسه بیاین بریم صبحانه هم شکمم هم این کوچولو دار اعتراض میکنه
آدرین : خب بچه ها از اونجایی که دانشگاه نیویورک خیلی زود پر میشه باید امروز بریم و ثبت نام کنیم و 6 ماه دیگه دانشگاه شروع میشه اما همین امروز همه میریم با جاهای مختلف دانشگاه آشنا بشیم. مرینت : فقط ما میریم یا کل پچه های دانشگاه میان؟ آدرین : کل بچه های دانشگاه. حالا بیاین بریم آماده بشیم (رفتن آماده شدن و رفتن دم در دانشگاه) مرینت : آدرین میشه دستتو بگیرم. آدرین : آره حتما. (رفتن صحبت کردن با دانشگاه هم آشنا شدن الان هم تو حیاط هست) مرینت : آدرین حالت تهوع دارم. دستشویی اینجا کجاست؟ آدرین : بیا بریم بهت نشون میدم بدو ولی به خودت فشار نیار. (خب دیگه برگشتن خونه) آلیا : مرینت و آوین ما از شما جدا شدیم بگین ببینم چه اتفاقی افتاد؟ آدرین : اولش خوب بود ولی بعدش(از اینجا به بعد رو بهتون نگفتم که الان بگم.) مرینت حالش بد شد و
دوباره بالا آورد. ما رفتیم بیمارستان و این اتفاق رو به دکت گفتیم اونم گفت که نباید به خودش فشار بیاره یعنی نباید خیلی راه برین یا بدویین . بعدشم برگشتیم دم در دانشگاه و اومدیم دنبال شما. آلیا : مرینت الان حالت خوبه 😨 مرینت :.....
مرینت : من خوبم آلیا نگران نباش❤️. خب تموم شد امیدوارم خوشتون اومده باشه لایک و کامنت فراموش نشه و اینکه من بچه ی پاکییم و نمیدونم اون کارایی که میکنن چیه گیر ندیدن توروخدا. ناظر عزیز لطفا منتشرش کن 🍒 برین بعدی کارتون دارم
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
چقدر من بچه بودمو ذهنم پاک بودههههههه
خدایا چی شد که من راهم به اینجا کشید😔😂💔
عالی بود خییییلی محشررر
بچه چند روزش نشده این همه دردسر نداره که🙄لااقل بعد دوماه اینا. الانباید عادی باشه، مرینتمهیچ بویی نبرده باشه و ... 🙄
بعدییییییییییییی
باشه
عالییییییی بود
مرسی
میگم اجی میدونستی من منتشرش کردم؟:) .... :/
مرسیییییییییییییییی آجییییییییییییییییی ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️