
سلام سلام اومدم با پارت جدید لایک و کامنت فراموش نشه لطفا کاری کنید 50 تایی بشم💜🍒
(بچه ها یک پرش زمانی داریم به فردا بعد از مدرسه ساعت 8 شب) از زبان مرینت : امروز روز خیلی خسته کننده ای بود...... مگه نه بچه ها. همه : موافقیم. آدرین : راستی بچه ها وسیله هاتون رو جمع کنید چون برای پس فردا بیلیت گرفتم فردا هم که میریم جشن مدرسه پس حتما امشب جمع کنید که دیگه وقت نمیشه. همه : باشه. مرینت : راستی من میخوام از بیرون غذا سفارش بدم شما چی میخورین. خودم که پاستا میخورم. آلیا : من سوشی میخوریم. نینو : من ماهی سالمون میخورم. آدرین : منم چیز برگر. (سفارش دادن و بعد 1 ساعت رسید یعنی الان ساعت 9:15 دقیقه است چون یک ربع هم حرف زدن)
غذاشون رو خوردن و همه رفتن خوابیدم میریم فردا صبح وقتی همه بیدار شدن و صبحانه خوردن) مرینت : بچه ها لباساتو رو بپوشین تا بریم. (عکس لباس ها رو میتونید تو پارت هشت ببینین و گفتم که کدوم مال کی هست) (راستی مرینت از آدرین خواهش کرده بود که تا روز چشن به کسی نگه مرینت رو دوست داره اونم قبول کرده بود) (رسیدن دم در مدرسه) آدرین : *دست مرینت رو گرفتم و باهم رفتیم تو*سلام بچه ها. همگی : سلام. (بچه ها مرینت و آلیا رفتن پیش الکس و رز و جولیکا و زویی و میلن..... و کلویی و لایلا😒😒) مرینت و آلیا : سلام دخترا. دخترا : سلام بچه ها. کلویی : چرا باید به شما دهاتی ها سلام کنم. مرینت : مگه من گفتم بهم سلام کنی😏. *یهو یکی دستشو گذاشت رو شونم. برگشتم دیدم آدرینه*وای إدرین ترسوندیم. آدرین : ببخشید😁. سلام دخترا. دخترا : سل..ام. یک سوال ما خوابیم یا واقعا مرینت دیگه لکنت نمیگیره. آدرین : کاملا بیدارین 😂. راستی مشکلی نداره من و نینو اینجا بشینیم؟ مرینت و آلیا و بقیه : نه مشکلی نداره. کلویی : آدریکنز بیا پیش خودم بشین😌. آدرین : .........
آدرین : نه مرسی. میخوام پیش بانوم بشینم. مرینت : اتفاقا کنار خودم برات یک جا گذاشته بودم بیا بشین. آدرین : مرسی بانوی من. مرینت : خواهش میکنم عشقم. کلویی=😡 😡 😡 😡 لایلا = 😠😠😡😡😤😤.......... مرینت : داشتیم همگی با هم صحبت میکردیم که یک آهنگ رمانتیک پخش شد. کلویی : لازم نیست ازم بپرسی آدریکنز من درخواست رقصت رو قبول میکنم. آدرین : ولی کلویی من نمیخوام به تو درخواست رقص بدم*رو به مرینت گفتم*بانوی من پیشنهاد رقص من رو قبول میکنی؟ مرینت : بله پادشاه زندگیم❤️*رفتیم وسط و رقصیدیم آخرش هم همو 👩❤️💋👨 و رفتیم نشستیم سر جامون. لایلا : مرینت میشه یک لحظه بیای تو دسشویی کارت دارم. عجله کن منتظرتم. آدرین : مرینت این یک پیکسل هست که یک دوربین ریز روش هست برو اگر هم اتفاقی افتاد فقط جیغ فرا بنفش بکش. مرینت : باشه
مرینت : *رفتم ببینم لایلا چی میگه.... رسیدم دم در دستشویی و رفتم تو *باز چی میخوای بگی لایلا😒. لایلا : این آخرین فرصتی که بهت میدم. از آدرین دور شو. مرینت : من و آدرین عاشق همیم عمرا ازش دور نمیشم. لایلا : پس (یک چاقو از توی دستش جیبش در آورد) آماده ی مرگ باش. مرینت : جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ(این یعنی داره جیغ میزنه) آدرین :* داشتیم حرف می دیو ولی من دلم شور میزد. نگران مرینت بودم که یهو صدای جیغ مرینت رو شنیدم*مرینتتتتتتتتتتتتتتتت و دویدم سمت دستشویی بقیه دخترا و نینو هم اومدن. لایلا : *صدای داد آدرین اومد به خاطر اینکه مرینت رو مقصر نشون بدم موهامو سفت کشیدم و خودمو با چاقو زخمی کردم با اینکه درد داشت ولی ارزششو داشت و خودمو انداختم رو زمین و جیغ کشییدم و چاقور هول دادم سمت پای مرینت * دیگه تمومه مرینت هم دوستات و هم آدرین رو از دست میدی ( راستی بچه ها بقیه دخترا هم کم کم دارن باور میکنن لایلا دروغ میگه ولی میگن تا وقتی کسی مدرک نداشته باشه باور نمی کنن)
لایلا : *یهو در دستشویی باز شد و آدرین و نینو و بقیه دخترا اومدن تو*. آدرین : مرینت خوبی؟ (مرینت از شک زدگی نمیتونی حرف بزنه) لایلا : مرینت چرا اینجوری کردی من که ازت درخواست زیادی نکردم. من فقط ازت خواستم پیش آدرین بشینم و امشب با آدرین باشم ولی تو موهامو کشیدی و با چاقو زخمی کردی چراا😭(گریه الکی😒) رز و جولیکا و الکس و میلن : مرینت چرا همچین کاری کردی. واقعا که ازت انتظار نداشتم (بچه ها تو داستان من زویی میدونه لایلا یک آدم دروغ گوعه) آدرین : صبر کنین. زود قضاوت نکنید. من یک دوربین به لباس مرینت وصل کردم که هم چیزی که ضبط شده رو نشون میده هم صدا رو میشنویم. بیاین بریم ببینیم مقصر کیه. (آدرین کمک مرینت میکنه و رز و جولیکا کمک لایلا و همه میرین میشینن سر جاشون و آدرین با یک سیم پیکسلی که به مرینت داده بود رو وصل میکنه به گوشیش)
آدرین : *موبایل رو جوری گذاشتم که همه ببینن وفیلم رو پلی کردم * لایلا : مرینت این آخرین فرصتی که بهت میدم. از آدرین دور شو......... ( و بقیه فیلم رو همه میبینن و عصبی به لاسلا نگاه میکنن و از مدرسه پرتش میکنن بیرون)(راستی بچه ها من اشتباه گفتم مهمونی ساعت 7 شروع شد و تا ساعت 12 ادامه داره آلان هم ساعت 8 هست) آدرین : *مرینت حالش خوب نبود برای همین بهش یکم 🍷از اینا دادم تا حواسش پرت بشه خودمم یک خوردم ولی مرینت دست بردار نبود هی میخورد. م. س. ت شده بود ازش بطری رو گرفتم * مرینت دیگه حق نداری بخوری. مرینت : ولی من موخام. (صداش رو م. س. ت تصور کنید) آدرین : نمیشه. (بچه ها کلی صحبت کردن ساعت ۱۱ بود که مرینت خوابش برد و دیگه ساعت ١٢ آدرین مرینت رو بلند کرد و با آلیا و نینو رفتن خونه. آدرین خجالت میکشید ولی مجبور شد ل. ب. ا. س مرینت رو عوض کنه و ل. ب. ا. س. راحت بهش بپوشونه و خودش هم لباسش رو عوض کرد و لباس راحتی پوشید و مرینت رو بغل کرد و خوابید) (برو بعدی بازم هست)
(فردا صبح) مرینت : *صبح پاشدم دیدم رو تختم و آدرین هم کنارم خوابیده..... به لباسام نگاه کردم لباس رحتی بود*آدریننننننننننننننن. آدرین : بله چی شده کی مرده. من اینجام. مرینت : آدرین تو به چه اجازه ای دیشب ل. ب. ا. س منو عوض کردی. آدرین : ببخشید. ولی مجبور بودم. نمی خواستم اذیت بشی. ببخشید😔 مرینت : خیلی خب اشکالی نداره. راستی بیلیط امروز ساعت چنده. آدرین : ساعت 11 الانم ساعت 8:30 بدو بریم آلیا و نینو رو بیدار کنیم. (رفتن آلیا و نینو رو بیدار کردن. صبحونه. خوردن لباس پوشیدن. چمدونشون رو برداشتن و رفتن فرودگاه) (برو نتیجه چالش داریم 👈🏻
ناظر جون لطفا منتشرش کن و لطفا عدم نزن من بد تر از این ها هم تو بقیه تست ها دیدم
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
حسابیییییییییییییییی حال کردم و دلم هم خیلی خنک شددددددد
چ ج: کی دلش خنک نشد
آرهحسابیدلمخنکشد
محشر بود
مثل همیشه عالی بود
عالی بود اجی مثه همیشه😋😍
مرسیییییییییییییییی آجی گلم❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜
مرسیییی
دیگه نبینم به کامنت پسری جز من جواب بدی خودم جواب میدم
خیلی عالی بود