بچه ها با اینکه لایک های پارت اول به ده تا نرسید ولی پارا دوم هم میزارم لطفا لایک کنید
ادامه پارت دوم از زبان ا/ت :
اون توماس بود! باورم نمیشد! توماس شروع کرد مشت زدن به صورتم و شکمم ولی من نمیتونستم واکنشی نشون بدم چون عضلاتم از ترس منقبض شده بود. توماس یه لگد محکم به پاهام زد و من افتادم زمین. لع*نتی خیلی درد میکرد. توماس داشت میومد من بلند کنه و ببره که یه اون پسر عجیبه اومد و یه دستش و گذاشت زیر کمرم و یه دستش و گذاشت زیر پاهام ، بلندم کرد و به تمام سرعتش دوید. اون من و نجات داد. فکر کنم از همونجا احساساتم بهش شروع شد.
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
17 لایک
😍😍😍
مرسی از کامنتات 🥺❤
❤️💗
❤️
30
29
28
27
26
25
24