𝐀𝐫𝐦𝐲 𝐆𝐢𝐫𝐥🌿🎀
با کوک دو روز بود که دعوا کرده بودم. ولی فکر کرده معذرت خواهی میکنم زارررت اگه من کیم ا.ت یا به قول کوک جعون ا.ت هستم محاله که غرورم و زیر. پام بزارم:/. با نقشه ای که داشتم لبخند خبیثی زدم. و به سنت کمد رفتم. بازترین و تنگ ترین لباسم و برداشتم. یه لباس که بزور تا رونم میرسید و قرمز براق. پشت لباسم هم کاملا باز بود تا کمر. یه کفش پاشنه 7 سانتی برداشتم. پشت میز توالت یه رژ جیغ قرمز برداشتم. ریمل. رژگونه. یه لاک قرمز و اکسسوری هم گذاشتم. لباسام رو پوشیدم و موهام دو لخت شلاقی کردم.
کیف قرمز کوچیک با گوشیم و برداشتم. کوک هنیشه میگفت لامبورگینی قرمز م رو بردارم چون باعث جلب توجه میشه منم برای دراوردن حرصش لامبورگینی قرمز م رو برداشتم. مطمن بودم قراره کلی زیر نگاه مردم اب شم ولی به حرص خوردن کوک می ارزید نه؟:) سوار شدم و گاز دادم تا شرکت میدونستم چون شرکت تازه تاسیس عه کسی زیاد نمیشناستم و قراره مزاحمم بشن. ولی میدونم کوک نمیزاره =)
همین که پام و گذاشتم تو شرکت هنه نگاه ها. به من برگشت بعضی مرد ها با هیز بازی و حوس بعضی ها با تعجب چون میدونستن کوک نمیزاره اینطور لباس بپوشم. نگاه میکردن. کوک داشت با یه میز عال صحبت میکرد که دید اون مرد صحبت نمیکنه و خیره منه. +آ آقای چوی چرا ادامه صحبتتون و نمیگ..*برگشت و با دیدن من هم دفتر از دستش افتاد هم حرف تو دهنش ماسید لبخند پسر کشی زدم و با عشوه دیت تکون دادم به معنی سلام
به طرف مرد برگشت و با یه ببخشید به سمت من خیز برداشت و دستمو گرفت و با سرعت نور اینور اونور میبردم جلو در اتاقش بودیم که غر زدنم و شروع کردم ـ ولم کن گاگول. آیی ننه دستمم. اخخخ. ولمممم کنننن. پارت میک*با برگشتنش و نگاه ترسناکی که بهم انداخت خودمو تو افق محو کردم. در و باز کرد و به سمت اتاق استراحتش که پشت کتابخونه بود بردم در و باز کرد و رو تخت پرتم کرد. درحالی که شقیقه هاشو ماساژ میداد تا آروم شه غرید: بـه چـه دلیـله فا.کـی ای باااا اییییننن لباسسسس اومدییی اینجااااا. جلوووی ایننن هنههه آدم هیز و حوس بااازز. آب دهنم و قورت دادم و لبخندی گشاد زدم که 32 تا دندون که چه عرض کنم رامیون و پاستیل ی که دیشب خورده بودم هم معلوم شد(چندش هم خودتونید:) به سمتم اومد
شروع کرد کیس مارک های پر رنگ رو گردن و ترقوه هام....*2 ساعت بعد (ضدحال میزنم وقتی براتون کارایی که میکنن نمینویسم؟:) لباساش و پوشیده و درحالی که دکمه هاش و میبست +فک نکن تنبیه هت تموم خانم جعون بریم خونه برات دارم. درحالی که هودی ای که داده بود میموشیدم سر تکون دادم. که بغلم کرد و از در پشت بردم و سوار ماشین شخصیش کرد. +آقای ها(راننده) لطفا ماشین ا.ت و بیار خونه من خودم با ماشینم میرم. آقای ها سری تکون داد و کوک تا خونه گاز داد..
𝐀𝐫𝐦𝐲 𝐆𝐢𝐫𝐥🌿🎀
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)