خب خب اینم قسمت 4 ببخشید دیر شد واقعا معذرت میخوام من یه یک هفته امتحان داشتم نتونستم بنویسم دوستون دارم
(از دید اش) (صبح) پاشدم یکم چشمامو مالوندم تا دیدم خوب شد برگشتم با دیدن اینکه توی یه تخت و اتاقی که نمیشناسمش جیغ زدم که کوکی درو با شتاب باز کرد منم با چشمای گرد شده نگاش میکردم ولی تا منو صحیح و سالم دید اروم شد اومد بغلم کرد و گفت: منو ترسوندی دختر فک کردم چیزیت شده پوف
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
2 لایک
بچه ها سلام من بعدی رو گذاشتم داره منتشر میشه
پارت بعد کووو چرا نمیبینمش واایییی زود
خیلی خوبه ولی چرا از صفحه ۴ به بعد برام نیومد😬
مشکل از نت شما بوده عزیزم
وای عالی بود
من از اولین نفر ها بودم که تست رو خوندم
تورو خدا زود تر یک تست دیگه بزار
Oᗰᘜ😵
چقدر رومانتیک مینویسی
😇👋مرسی لاورم