داستانی من درآوردی از کتاب The school for good and evil 😂💞
بالاخره به پشت در رسیدند. صدای همهمه حتی از پشت در هم شنیده می شد. پرفسور در را باز کرد، اتاق پر بود از معلم های هرگز و همیشه ، حتی مرلین هم در گوشه ی اتاق حضور داشت. همه با دیدن سوفی ساکت شدند و اتاق در سکوت فرو رفت. بعد از چند ثانیه مرلین سکوت را با عصایش شکست و رو به سوفی کرد و گفت« لطفا جلو بیا، فرزندم» سوفی که هیچ کس را نمیشناخت رو به پرفسور دووی کرد و ارام گفت: اون پیرمرده کیه ؟ قابل اعتماده؟
_ تمام اشخاص حاضر در این اتاق قابل اعتماد هستند و اون پیرمردی که گفتی مرلین هست.
_ مرلین ؟ مرلین شاه ارتور ؟ همونی که تو داستان هاست ؟ پس چرا انقدر مسخره لباس پوشیده ؟
پرفسور آهی کشید و گفت: الحق که در درون هنوز سوفی هستی .
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
13 لایک
خیلی قشنگععع💖💖💖
ن من میخام بدونم هورت جذابه؟ اخه جذاب؟
اینجوری نگو دلم میشکنه😂💔 ببین فکر کن فقط اسمش هورته ولی در کل یه ادم دیگه ایه تو اصلا هرکی رو دوست داری تصور کن و اسمش رو بزار هورت😂 به مولا هورتم خیلی خوبه من خیلی دوسش دارم 😂تو توی داستان کیرو دوست داری ؟ و کدوم شیپ؟
خب شاید هستر