
سلام آجی ها داستان جدید آوردم واستون
سلام اسم من ا/ت هستش یک دختر ایرانی که از 15 سالگی دوست داشت بره کره و یکی از مهم ترين دلایلش هم این بود که بی تی اس رو ببینه درسته من یه آرمی هستم و الان 24 سالمه ا/ت : بعد از نه سال تلاش بلاخره تونستم برای ادامه تحصیل به کره برم امروز روزیه که آرزوم به حقیقت میپیونده و به کشور مورد علاقم میرم 🤩 فردا با هواپیما به کره میرم تو 17 سالگی زبان کره ای رو بلد بودم بلاخر دو سال براش تمرین کردم 😎
پس بنابراین تو مکالمه مشکلی ندارم شب بود فردا هم که باید ساعت 6 بلند شم پس رفتم بگیرم بخوابم ولی از هیجان زیاد بزور خوابم برد (فردا صبح) ا/ت : با صدای آلارم گوشیم از خواب پریدم هواپیما ساعت 8 حرکت میکرد پس هنوز وقت داشتم
یه دوش نیم ساعت گرفتم موهامو رو خشک کردم و اونا رو دم اسبی بستم از اونجای که وقتی وارد کره شدم نیاز به ح.جاب نداشتم یه نیم تنه و دامن چسبون از اون مدل فشنا ست روشم یه مانتو بلند که تا زیر زانوم میومد پوشیدم چون ایران بودم یه شال هم پوشیدم 😑 پوتینام مشکیم رو برداشتم و پوشیدم از اون دخترایی نبودم که دوست داشته باشه رفتار و پوشش دخترونه
داشته باشه و خوب ترجیح میدادم از اون لباس خفنا بپوشم یه آرایش ملایم البته با روژ قرمز کردم چون چشمام بادومی بود خط چشم بهم زیاد نمیومد پس نزدم ساعت نزدیکای هفت و نیم بود که با تاکسی رفتم به سمت فرودگاه خیلی هیجان داشتم ولی کنترلش کردم
(توی فرودگاه) اینقدر استرس داشتم که میترسیدم مبادا غش کنم یهو دیدم صدای پرواز منو میگن با عجله رفتم سمت ورودی هواپیما چمدونم رو گذاشتم تو جاش و خودم سوار شدم اولین بارم بود سوار هواپیما میشدم پس یکم میترسیدم ولی با این حال کسی رو نداشتم که راجب ترسم بگم و اون آرومم کنه مامان بابام زنده بودن ولی تو شهر دور از جای که درس میخوندم زندگی میکردن (الهی 🥺)
هواپیما از زمین بلند شد و برای چند لحظه نفسم بند اومد ولی بعدش عادت کردم بعد از بلند گو اعلام کردن که تا ده دقیقه دیگه به زمین فرود میام پس سریع مانتو و شالم رو در آوردم برای چند لحظه احساس آزادی کردم (خوش به حالش 😑) وقتی رسیدم کره سریع وسایلم رو برداشتم و رفتم بیرون بادیدن منتظر اطرافم چشمام برق زد از خوشحالی میخواستم بال در بیارم به زبون خودم
گفتم : خدا بعد از 9 سال تلاش.... ممنونم هق 🥺 دیدم یه آقا داره میاد سمتم خودم جمع و جور کردم ازم پرسید : ببخشید خانم کیم ا/ت هستید؟ (خب از اینجا به بعد به زبون کره ایه) ا/ت : بله خودم هستم به سمت دانشگاهی که باید درس میخوندم برد خب ناسلامتی بخاطر نمرات خوبم برای ادامه تحصیل دعوتم کردن اینجا 😗 از خواب گاه خوشم نیومد پس برای خودم یه خونه اجاره کردم که نزدیک همون جایی بود پسرا زندگی میکردن البته خبر نداشتم (اینجا منظورش از پسرا بی تی اسه)
امیدوارم خوشتون اومده باشه لایک کامت بزارید فالو=فالو کنید بوس به همتون
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نه به نیم تنه و دامن نه به اون شال و مانتو
مدل جدید ساختین؟
عالی بود
♥️♥️♥️