10 اسلاید صحیح/غلط توسط: Taranom❤️ انتشار: 4 سال پیش 506 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
خب ممنون بابت نظرات با ارزش تون😘😘😘😘🤩🤩🤩🤩
از زبان مرینت بزن بریم😉
که یهو دیدم یه نفر شرور شده😞 اونم با آموک اون😳 یه هیولای آموکی 😰با یه آدم آکوما زده اونجا بود😠 سریع رفتم دست شویی🦸♀️ میخواستم برم که یهو دیدم آدرین اومد تو دستشویی 😲قایم شدم دیدم داره با یکی حرف میزنه🧐 که یهو گفت پلگ کواستو 😱
باورم نمیشد تمام این مدت من 😩به آدرین فکر🤯 میکردم اون اون کت نوار بوده🙀 من داشتم فکر میکردم🤯ولی نمیدونستم باید چیکار کنم🥵که دیدم کت نوار داره شکست میخوره😵سریع لیدی باگ شدم و 😨کت رو نجات دادم من 😳
و کت فرار کردیم😖آخه خیلی قوی بود به کت گفتم کت🥺من میدونم تو کی هستی😿کت گفت میشه منم بدونم تو کی هستی 🤭دیگه نتونستم جلوی خودم رو بگیرم😭 گفتم تیکی اسپاتسال آف 😳کت گفت مرینت من دیگه ندیدم چی شد چون چشمام سیاهی رفت😵از زبان کت😭
مرینت غش کرد😖 سریع آدرین شدم و مرینت رو بغل کردم😳 و بردم بیمارستان 😟اونا گفتن چیزی نیست🥴 فقد غش کرده😶 من خیلی خوشحال بودم😻چون میدونستم لیدی کیه😘که یهو پرستارا اومدن و گفتن😅به هوش اومده💋رفتم پیشش☺
که ابر شروره به اینجا حمله کرد🤬 سریع مرینت رو بر داشتم😞 و رفتم خونه ی اونا 🥺مرینت رو گذاشتم رو تخت😩 چون هنوز بیهوش😳 بود معجزه گرش رو برداشتم😣 تو کشوی مرینت رو دیدم 😳بلاخره جعبه رو پیدا کردم😅 پس چرا اون رنگی بود 🥶
سریع معجزه گر آب🤕 که قدرتش تکون دادن هر آبی بود😌 ور داشتم😬 و دادم به نینو😶 چون هویت لو نره🤒 من خودم با معجزه آسا مرینت تبدیل شدم😳 شدم کت باگ😰 و سریع معجزه گر آب رو دادم😖 نینو و ما موفق شدیم😌 و من همه چیز رو به حالت عادی برگردوندم 😊
و رفتم خونه ی مرینت 😳مرینت کم کم داشت به هوش میومد😚 سریع گوشواره هاش رو گذاشتم رو گوشش🤩 و معجزه گر آب رو گذاشتم تو جعبه 🥰که مرینت به هوش اومد😁 و گفت آدرین😝 خیلی دوست دارم☺ دستش رو گرفتم🤴 و گفتم منم خیلی دوست دارم😍
بعد گفت هنوز یه شرور 😵که حرفش رو قطع کردم و گفتم 🤓خودم نجاتش دادم👊 و من و مرینت داشتیم باهم حرف میزدیم👰(مامان و بابای مرینت😼 رفتن مسافرت کاری 💋برای ۲هفته 😌هر شب آلیا پیش مرینت😘 میمونه😚) آدرین من رو دوست داری 🥰مرینت آره خیلی👰 داشتیم حرف میزدیم😊 ولی نه نه 🥵
خب دوستان امید وارم ❤خوشتون اومده باشه💛 ببخشید کوتاه بود💙 ادامه رو مینویسم🤍 با سه تا نظر💖 خیلی دوستون دارم💋 بگید داستان چند پارت باشه 🧡چه اتفاق هایی✌ بی افته و کلی 🖤چیزای دیگه فعلا👋👋👋👋
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
0 لایک
داستانت خیلی عالی بود 💕😍
به نظرم هیجانش یکم کمه و کشف هویتشون باید بهتر میبود که😕ولی اشکال نداره شروع خوبیه و دقیفا با نظر Xmen موافقم.و اگه بشه سی قسمت یا بیشتر از اون بنویس
لطفاً تیکی و پلگ عاشق هم شوند ممنونم از داستان خوبتون
باشه🤩😘😍
جالب شد کشف هویت با حالی بود ولی چرا مرینت غش کرد
چون از شدت استرس و غم غش کرد😘😘😘☺☺☺مرسی که نظر دادی🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩😘😘😘🥰🥰🥰
عالی یی نقص فقط ببخشید انچه خواهید دید بزار لطفا
حتما مرسی🤩🤩🤩🤩😍😍😍😘😘😘😘