10 اسلاید صحیح/غلط توسط: Lover of gravity falls انتشار: 3 سال پیش 75 مرتبه انجام شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
بزن بریم قسمت چهار توی این قسمت میفهمیم که بیل چطور بر میگرده
دیپر گفت یا ابر فرض این خیلی عجیبه بعد دوید و رفت خونه گفت من برگشتم میبل گفت دیپر امشب نوبت تویه که ظرفا رو بشوری دیپر گفت ولی من اصلا غذا نخوردم و انتظار برخورد صمیمانه تری داشتم میبل گفت تقصیر من نیست مردیکه همینه که هست دیپر سرشو انداخت پایین و رفتا تا ظرف ها رو بشوره ولی توی یک ثانیه تمام ظرف هاشسته شد دیپر گفت هیل تو فقط اجازه داری جون من رو نجات بدی هیل گفت ولی دیپر گفت ولی و اما نداره این جزو قراردادمون نبود من میخوام فردا قدرتم رو فقط به میبل نشون بدم ولی اینطوری ممکنه بیل بفهمه چون ما تونستیم به زور کلبه رو از دید بیل امن کنیم ولی تو به من نگفتی که چطور بیل بر میگرده ؟ هیل گفت ...
یک سری ادم هست که کلید برگشتن بیل هستن ولی من نمیتونم اون ها رو ببینم چون بیل ذهن هرکسی رو که وارد میشه محفوظ میکنه در مقابل بقیه سایفر ها دیپر: خب بعدا بقیشو بگو دیپر رفت بیرون و گفت که :کار من تموم شد میبل گفت چیییی بعد دیپر گفت اره من خیلی خفنم میبل گفت تو حتما ظرف ها رو درست نشستی ولی میبل رفت و دید که ظرف ها به بهترین شکل ممکن تمیز شدن بعد دیپر رفت بیرون و نشست روی یک تیکه چوب و هیل رو صدا کرد هیل گفت بله چیکار میکنم براتون بکنم میزبان دیپر گفت داداچ تو همه چیز رو میدونی هیل گفت هههههه اره داشتم شوخی میکردم خب ببین سایفر های بد وقتی وارد ذهن یکی بشن یک چیز مانند رد حلزون از خودشون بجا میزارن که اگه روح ده نفر از کسایی که رد حلزون دارن رو در بیارن میشه بیل رو احضار کرد و خب اونموقع قوی تر میشه و میتونه دوتا بردار های دیگه شو احضار کنه و منو بگیره و خب بلک سایفر رو احضار کنه دیپر گفت راجب دوتا برادر های دیگش توضیح بده هیل گفت:...
ویل برادر کوچیک تره قدرت اون از بیل کمتره بخاطر همین راحت دیپر و میبل دنیای خودش شکستش دادن بعدا راجب مولتی ورس بهت توضیح میدم من بخاطر این به برادر بزرگش میگم کیل چون به خاطر قتل هاش معروفه اسم اصلیش ام سایفره وبرادر بزرگ تره و از بیل قوی تره و دیپر و میبل دنیای خودش رو به بیرحمانه ترین شکل ممکن نابود کرد و اون دنیا رو نابود کرد و با سیاره ها برای خودش تخت ساخت بیل م که به اندازه کافی اطلاعات داری خب ببین اون سه تا اگه با هم جمع بشن و من رو بگیرن میتونن بلک سایفر خدای سایفر جهنم رو احضار کنن و یک بار این اتفاق افتاد من و کل خانواده من با هم تلاش کردیم و لایت سایفر رو به وجود اوردیم ولی به همین دلیل کل سایفر ها در یک زمین موازی افتادن دیپر گفت خب گرفتم راجب دنیا های موازی بهم بگو هیل گفت : تمام نسخه های مختلف آدم های مختلف وجود داره دیپر گفت یعنی ممکنه داخل یک دنیا من عاشق بیل باشم و ابر قدرت داشته باشم یا اینکه من یه نیمه اکسولاتل باشم؟ هیل گفت اره همه چیز ممکنه دیپر گفت حتی ممکنه بیل به یک بعد دیگه بره و برای یک مارمولک کار کنه ؟(بیل سایفر در میونیTAHA_1 اینا خیلی تست های خوبی هستن) هیل گفت آره دیپر گفت حتی هیل گفت دیگه حرف نزن من رفتم
دیپر گفت باشه بعدا میبینمت و بعد هیل رفت سپس دیپر رفت پیش وندی و وندی گفت ماسون پاینز چه خبر دیپر سرخ شد ولی بعدش وندی گفت ناراحت نشو من هم مثل تو هستم عجیب غریب دیپر خندید و نشست و گفت که بشینیم سریال های بیخودی و بدرد نخور ببینیم و پف فیل بخوریم و ازش ایراد بگیریم وندی گفت ایوللل عالیه فقط ما که همه سریال ها رو دیدیم دیپر گفت به جز یکی وندی گفت نه اون سریال بیش از حد چرته و توش از هیچ تیکه ای استفاده نشده و تمام منظور ها همونیه که میگن دیپر گفت فقط همین یکی مونده و رفت به سمت تلوزیون
و فیلم رو گذاشت و وندی داد زد نهههههههه بعدش فیلم شروع شد و نگاه میکردنو پف فیل نگاه کردن که وسط های فیلم وندی تبرشو پرت کرد و تلوزیون ترکید وندی گفت من متاسفم ولی اون سریال یه سریال آشغال به تمام معناست و دیپر گفت واقعا نمیدونم چرا ما اون رو تماشا میکردیم و خندیدند و وندی گفت خب دیگه فردا میبینمت دیپر گفت باشه دراز و وندی گفت چی گفتی دیپر گفت پتپتپتپ وندی گفت هی فقط شوخی میکردم دوستان عجیب و غریب و محکم زد به شونه دیپر و دیپر رفت و آروم گفت خیلی دوستت دارم وندی گفت یادت رفته من خیلی گوشم تیزه و اینکه منم همینطور دیپر از خوشحالی کل مسیر رو داشت مثل مایکل جکسون میرقصید و رسید خونه بعدش میبل گفت
هی دیپر چی شده باز داری مثل آدم میرقصی دیپر گفت هیچی فقط پیش وندی بودم میبل گفت اععععع خب چه اتفاقاتی افتاد ؟ دیپر سرخ شد وگفت هیچی یه سری اتفاقات و دیگه میبل گفت باشه باشه من که اصلا فضول نیستم بعدش رفت و دیپر گفت ههممممم یکم عجیبه فکر کنم یه اتفاقاتی قراره بیفته دیپر با صدای بلند گفت من میرم یکم چرت بزنم بعدش دفترچه خاطراتش رو گزاشت روی میز و یک تله بالاش گذاشت بعدش رفت پشت دیوار بعد از دو سه دقیقه میبل اومد دنبال دفترچه خاطرات دیپر بعدش دیپر طناب رو کشید و میبل افتاد توی تله بعدش گفت که معلومه که تو اصلا فوضول نیستی بعدش پوزخند زد و بعد میبل گفت نهههههه من فقط میخواستم ببینم اونجا چی شد دیپر گفت من میخواستم بهت بگم ولی تو به من احترام نزاشتی به همین دلیل نمیگم میبل گفت لطفااا دیپر گفت نه نه راهی نداره میبل گفت لطفاااااااا دیپر گفت باشه بعد بهش گفت سیر تا پیاز رو میبل گفت ااااااااا چه جالب من باور نمیکنم ولی برات خوشحالم بعد دیپر رفت
میبل گفت :هووووم من باید رابطه اونها رو به سطح دو ارتقا بدم ولی میزارم برای فردا بعدش دید که سوز داره دوان دوان و شاد شنگول میاد بعد میبل میپرسه تو چته ؟ سوز میگه فردا مللووددی داره میاد اینجا و اینکه قرار نیست دیگه بره و با هم ازدواج میکنیم میبل میگه :چیییییی هورااااا و میره به سمت گوشی و زنگ میزنه به کندی و گراندا و میگه که بچها بیاین میخوایم برگردیم به مد قدیمی مون کندی چسپ با تو گراندا واسه پولک ها روی تو حساب میکنم خودمم پارچه میارم بعدش همه گفتن باشه ولی برای چه مناسبتی میبل گفت برای عروسی سوز بقیه هورا کشیدن میبل گفت بیاین اینجا و دختر ها اومدن رفتن توی اتاق دیپر داشت با هیل توی ذهنش حرف میزد ه یهو دحختر ها اومدن و دیپر از حالت مدیتیشن در اومد و هیل حالت دفاعی گرفت بعد میبل گفت دددیپر
چرا داری دوست هامو میخوری دیپر گفت :هیل اروم باش من در خطر نیستم بعد دیپر از پنجره پرید بیرون و دوباره ازدر اومد تو و گفت عذر میخوام میبل بعدا همه چیو واست توضیح میدم میبل گفت : بعدا؟ بعدا! تو تقریبا دوست های منو کشتی و میگی بعدا دیپر بگو ببینم داره چه اتفاقی میفته دیپر گفت نمیخواستم همچینکاری کنم ولی تقصیر خودته بعد گفت هیل برو و حافظشون رو پاک کن میبل گفته : نه تو نمیتونی چون من وزوزوزوزوزوزوزوزوزوزوزوزوزوزوزوزوزوزوزو
بعدش حافظش از اینکه هیل رو دیده بود پاک شد بعدش هم دیپر رفت بیرون نشست روی یک تیکه چوب و هیچ کاری نمیکرد چون بنده خدا خسته بود بعدش گفت خب من که اینجا نشستم بزار بشینم فلوت تمرین کنم و نشست تمرین کرد
خب بریم یه سری به فورد و استنلی بزنیم استنلی :هی داداش این هشت پایی که 9تا پا داره یکی چشم برگشت و فورد با یک نیزه زد ترکوندش و استن گفت که : هی شیش انگشتی پشت سرت بالاخره یه ماجراجویی دزد دریای واقعی هست بعدش حر کت کردن به سمت سمت قایق دزد های دریایی و توی یک چشم بهم زدن زدن سرویس کردن اونا رو بعد گنج هارو غارت کردن و فورد گفت بعد از سه سال بد نیست برگردیم استنلی گفت اره تازه الان بچه ها هم هستن بعد حرکت میکنن
نظر بدین لطفا
ایرادا و پیشنهاد ها بگین🥺
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
چرا ادامه نمیدی
من اینو توی تابستون مینوشتم بعد هفتم که شروع شد افتادم توی درسا کلا همه چی رو خراب کردم و دیگه مجبور شدم کل سالو بخونم تا جبران کنم تابستون هفتم و هشتم نتونستم بیام الانم که اومدم نهم و انتخاب رشته دارم ولی دلم میخواد توی تابستون دوباره شروع کنم چون جو اینجا به طرز عجیبی دوستانه بود با من نمیدونم چرا و چیزی که بعد از سه سال درس خواندن مثل سگ و جون کندن دارم یه جو دوستانس که توی دنیای واقعی ندارم ولی اینجا؟ اینجا کسایی هستن که شاید خوششون بیاد از داستانای من ( خودم میدونم خیلی پر حرفم )
الانم اتفاقی داشتم رد میشدم از بین چند تا مطلب سایت رو دیدم گفتم بیام یه سری بزنم خلاصه که شاید ما بین مدرسه ها هم چیزی گزاشتیم
البته شاید یه چیز دیگه بود ولی توی ژانر همین آبشار جاذبه چون دو سال گذشته شاید یه چیز دارم تر بنویسم ولی هنوز خیلی جا دارم تا اون موقع
عالی بود
بلک سایفر 🤣⬛⚫
اون چند تا که مال بیپر بود داخل پرانتز نوشته بودم ولی نمیدونم چرا نیومد ؟🤣
عالی
با اینکه الان صبحه ولی توهم شب خوبی داشته باشی
چرا نمی تونم 5 رو بخونم
عالی بود
چی شد لایت سایفر بلک سایفر جالب شد