سیلام ملکم
(ا/ت+جیمین _) +یک روز خسته کننده دیگه با مافیا کره که. بخاطر پدرامون بزور باهم ازدواج کردیم
فقط بخاطر پدرم تلاقی نمیکنم هیع
هفته پیش پدرم هم مرد
مامانم که نداشتم تنها تنها شدم
هنوز باورم نمیشه الان نیست
ولی خب چه میشه کرد
آهی کشیدیم بلند شدم
هنوز جیمین نیوموه بود
خوبه پس یک حموم رفتم خشتگیم دره چون از صبح کلی کار داشتم خیلی خسته بودم زیر دوش همش گریه کردم
اومدم بیرون لباسام پوشیدم منشی جیمین زنگ زد گفت باید برن جایی تا دوماه نمیان
دوماه بعد
جیمین اومد پریدم بغلش اونم بغلم کرد ناباورانه به هم دوست دارم منم گفتم من هم همینطور
+خوشحال بودم الان دبگه مافیا نبود و همون آیدل خالی بود
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
33 لایک
شاد و غمگین ترکیبی 😐
ترکیبی سممممم
قشنگ بید 🥺🥺
هققق ممنون
خواهرم ناراحت نشو ولی ریدی
میتونستی باحال تر بنویسی
ببین من و رفیقم خواستیم بریم مغازه وقتی رفتیم اونجا رلش دست یه دختره رو گرفته بود و رفیقم به جا گریه کردن شروع کرد زدن دختره و رلش
بعد اینکه میگی مافیا نبود و آیدل بود
خب بیبی ایدلا تا وقتی قرار داد دارن زیاد وقت آزاد ندارن که بخوان مافیا باشن یا اینکه بعد دو ماه بیاد بگه که دوستت دارم
بیبی اگه هیجانی تر بود خیلی خیلی بهتر بود
به تست های من سر بزن نظرت رو بگو میخوام ایراد هامو بدونم
ممنون که گفتی
جتما فیک بعدی هیجانی تر میکنم
خودمم میدونم گند زدم
به داستانم سر بزن
باش
غمگین😕لطفا دوباره از جیمین بنویس🥺
چشم حتما
مرسییی😍