سلام گایز واقعا عذر میخوام دیر گذاشتم جبرانش کردم واسه خاطر همین زیاد نوشتم
بعد دیدم یه پسره بود انگاری که مست بود دستمو از شونم برداشتم محکم گفتم : م.ر.ض داری م.ر.د.ت.ی.ک.ه بعد دیدم که عینه بچه های ترسو در رفت (نکته ساعت حدود ۹ نیم شب بود) بعد خیلی زود رفتم به رستوران نزدیک رستوران واقعا بزرگ شیک بود طوری که دهنم س.ر.و.ی.س شده بود نشستم سر جام و تو فکر رفتم که تهیونگ چرا اونجوری گ.ا.ز.م گرفت منظورش ازون حرکتش چی بود بعد یهو دیدم که گارسونگ امد گفتم خانم چی میل دارید.....سفارشمو دادم.....بعد از غذا رفتم یکم اینطرف اونطرف شهر
شهر سئول واقعا زیبا بود و خیلی هم مهمان نواز بودن بعد رفتم سمت هتل ساعت حدودن ۱۲ نیم بود رفتم آرایشمو پاک کردم رفتم خوابیدم
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (1)