
سلام دوستان من اومدم با پارت سوم امیدوارم که خوشتون بیاد لایک و کامنت فراموش نشه🌹💖
به عمو کلاوم زنگ زدم و گفتم وسیله نقلیه بفرسته که برگردم به پایگاه مدها که دیدم پنی بدجور زخمی شده و حالش خیلی بده....نمیدونستم چیکار کنم....پنی افتاده بود روی زمین...نمیتونستم پنی رو با این حالش اینجا تو سرما رها کنم.....و از طرفی نمیتونستم به پایگاه خودمون ببرمش باید چیکار میکردم،؟؟با عمو کلاو تماس گرفتم و گفتم عمو جون من خودم بر میگردم و کلاوم قبول کرد و تلفن و قطع کرد و دوباره آنتن گوشیم رفت..پنی بی هوش شده بود خیلی ترسیدم دستمو گذاشتم رو پیشونیش دیدم داره از تب میسوزه....برف شدیدی میومد... یک دستمو گذاشتم زیر گردنش و یک دستمم زیر پاش و بلندش کردم...کش موهاش گم شده بود بخاطر همین موهای طلایی خوشگلش باز شده بودن.....
مونده بودم چیکار کنم برف انقدر شدید بود که چشمم اصلا اون دور دورا رو نمیدید...خیلی سردم بود ولی همین که کنار پنی بودم باعث گرمای وجودم میشد.....کاش میتونستم بهش بگم چقدر دوستش دارم....فکرم مشغول بود و قدم زنان راه میرفتم که یکدفعه با یک پیرزنی روبرو شدم....اون نزدیکم اومد بهش سلام کردم و اونم گفت سلام پسرم من کلارا هستم اینجا گیر افتادید؟منم گفتم بله...کلارا گفت میتونید به خونه من بیاید تا بتونید یک راه برگشت برای خودتون پیدا کنید ازش تشکر کردم و به سمت خونشون رفتم....پنی رو روی مبل خونشون گذاشتم و چکمه های موشکیم رو گذاشتم که شارژ بشه.... کلارا گفت پسرم حواست بهش باشه من الان میرم براش یک چیزی میارم اونو بهش بدی خوب میشه بعد چند ساعت....
چند دقیقه بعد کلارا با یک معجون اومد به سمتم و گفتم پنی بیهوش شده چجوری این معجون رو بهش بدم؟کلارا آروم دهان پنی رو باز کرد و معجون رو داخل دهانش ریخت....ازش تشکر کردم.....کلارا روی مبل نشست و گفت خوب پسرم شما با ایشون چه نسبتی دارید؟من شروع به مِن مِن کردم که گفت عاشقشی درسته؟با لکنت زبان گفتم ببلهه دوس دوسسش دارم...کلارا که بی خبر از همه چیز بود گفت خوب پس اونم دوست داره....متعجب گفتم کی ؟پنی؟اون حتی نمیدونه من دوسش دارم خانم...ما دوتا دشمن همدیگه هستیم و عشقمون خیلی غم انگیزه....فقط چون عمو هامون دشمنه هم بودن حتی من نمیدونم عشق من بهش یک طرفه هست یا اونم من و دوست داره.....کلارا لبخندی زد و گفت چقدرم خوش سلیقه ای
خیلی خوشگله این خانم زیبا...ازش تشکر کردم و غمگین گفتم حیف که هیچوقت نمیتونم بهش بگم حسم رو....کلارا گفت تا دیر نشده بهش ابراز علاقه کن پسرم...شاید فردا خیلی دیر باشه...شاید یکی دیگه عاشقش بشه و اون مردی رو انتخاب میکنه که از ته دل دوسش داشته باشه مطمئن باش...سرم و زیر انداختم و گفتم آخه چطوری...گفت موقع مناسب حتما بهش بگو.....ناگهان پنی چشمای خوشگل دریاییشو آروم باز کرد با تعجب نشست و به کلارا سلام کرد و گفت تالون ما کجا هستیم؟؟
بهش گفت ایشون خانم کلارا هستن تو بی هوش شده بودی و تب کرده بودی که من رسوندمت به اینجا تا خانم کلارا با این معجون درمانت کرد.....من و پنی کمی که گذشت از کلارا خداحافظی کردیم لحظه خداحافظی کلارا آروم در گوش من گفت که پسرم یادت نره بهش ابراز علاقه کن.....چشمامو باز و بسته کردم و از کلارا تشکر و خداحافظی کردم.....پنی گفت خوب ممنون که جونمو نجات دادی وحالا چطوری ازینجا بریم؟؟ به چکمه های موشکیم اشاره کردم و گفتم با اینها...پنی صورتش از خجالت سرخ شد و با عصبانیت گفت: تالون چی فکر کردی فکر کردی من باهات میام؟شده اینجا فسیل بشم بمیرم از سرما خشک بشم حاضر نیستم با تو و این چکمه های موشکیت بیام.....
پنی بعد از کلی بحث کردن قبول کرد دستاشو دور گردنم گذاشت و منم با کفشای موشکیم پرواز کردم از قرار معلوم حدود چند ساعتی توی راه بودیم...♡پنی♡اون لحظه یک حس خیلی خوبی داشتم که هیچوقت توی زندگیم اون حس رو تجربه نکرده بودم خدای من کمکم کن به تالون بتونم بگم عاشقشم...وای دختر دیوونه شدی تو و اون دشمنید...الکی خودم رو به خواب زدم و آروم سرمو گذاشتم روی سینه اش کاش میشد همیشه تالون کنارم باشه کاش میشد اهریمنی نبود ای کاش.....
🌸دوستون دارم🌸
تا پارت بعد خدانگهدار دوستان😘😘😘💖💖💖💖💞💞💞🌹🌹🌹🌸🌸🌸چالش:دوست دارید این داستانم مثل اون یکی زود عاشقانه بشه یا آخراش؟💜💜💜💞💞💞💞💞💞💞💛💛💛
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
فقط اجی میخواستم باهات حرف بزنم پیشه تست خصوصی بزنی باهم حرف بزنیم و بیشتر اشنا شیم ؟
قشنگم تو نظرسنجی هام پیوی گذاشتم
😉💖
مثل همیشه فوق العاده بود اجی
مرسی خوشگلم😍😍❤❤عزیز دلی آجیم 💟💟💟💖💖💖💞💞💞🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹💖💖💖ببخشید امروز تو تستچی دیر آنلاین شدم کامنتتو الان دیدم قشنگم💞💞💞💞
عالی بود 💙🧡💛🤎🤍🖤❤💙💚💯🥳🤩
مرسی عزیز دلم❤❤
خیلیی قشنگ بود اجی 💖💖
ج. چ: نمی دونم هرجور خودت راحتی 😁🙃
دورت بگردم آجی گلم عزیزمی😍😍😍💋💋💋💋💞💞💞💞💟💟💟🌸🌸🌸💖💖💖🌹🌹🌹چشم کیوتم💞💋💟💖💖
عال بود
جچ:من دوس دارم زود عاشقانه بشه ولی تو هر جور راحتی بکن مهم نیست مهم اینه که اینا بهم برسن
مرسی قشنگممم😘😘😘😍😍😍عزیز دلمی دورت بگردم💟💟💟💞💞💖💖چشم کیوتم🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹💟💟💞💞💞💞💞💞💖💖💖💖💖💖💖❤❤❤❤