سلام قشنگامم امیدوارم حالتون عالیی باشه....بعد قرن ها دارم پارت جدید میزارم😂😂😂💔🗿میدونم خیلی وقت بود نبودم معذرت میخوام همش سرم تو درس هام بود 💞💞 خیلی دوستونن دارم💜💜💜💞
با به یاد آوردن اینکه استادم بهم چه سفارشی کرده بود یک دفعه از تالون چند قدمی فاصله گرفتم و اون با تعجب پرسید که چیشده پنی حالت خوبه؟؟ تو دلم آشوب بود من بین دوراهی بدی بودم هم نمیتونستم از تالون دل بکنم هم اگه دل نمیکندم صد در صد اون اتفاق بد براش میفتاد...با اینکه برام سخت بود دل کندن از تالون رو انتخاب کردم....تالون به من نزدیک شد و خواست که دستام رو بگیره ولی من با یک حرکت ناگهانی هلش دادم به عقب تالون گفت که چیشده میگی یا نه؟
بدون اینکه حرفی بزنم فقط از اتاقش رفتم بیرون.... تالون دست من رو گرفت و من رو به سمت خودش کشید....## ....تالون##... همینطوری خیره شده بودم به پنی ....به اون دوتا چشم آسمونی که پر از اشک بود رنگ صورتش پریده بود و کمی دست هاش یخ زده بود....یک باره به حرف اومدم و گفتم....چرا با من اینطوری میکنی؟؟چرا انقدر زجرم میدی پنی؟مگه من گناه کردم که عاشق تو ام؟ اصلا درک نمیکردم که چرا با من اینکار هارو میکنه!
پنی با حالت التماس گفت فقط بزار که برم....و دستش رو از توی دستم بیرون کشید...و رفت..دنبالش رفتم ولی انقدر سرعتش زیاد بود نرسیدم بهش....روی دو زانوم نشستم...دیگه هیچ توانی برام نمونده بود...این همه سال به پای عشق آدمی سوختم که حتی من براش هیچ ارزشی نداشتم...و راحت تونست لگد بزنه به قلب من و راحت غرور من رو زیر پا بزاره و همه جوره من رو خورد کنه.... دیگه برام قلبی نمونده بود که شکسته بشه...آخه این اولین باری نبود که قلبم رو تو سینم خورد میکرد...
مثل آدم های شکست خورده به طرف اتاقم رفتم.... روی تختم نشستم و زانوی غم بغل گرفتم که یک دفعه صدای در اتاقم به گوشم خورد...با بی حوصلگی گفتم بفرما داخل..داخل شد و دیدم که رز هستش...اصلا اعصاب اینو نداشتم....##....رز...##تالون عزیزم بیا اتاق دکتر کلاو ایشون کارت دارن....#...تالون...## با بی حوصلگی رفتم پیش عمو کلاو با دیدن کوئیمبی تو پایگاه مد ها کنار عمو کلاوم چشمام از شدت تعجب چهارتا شد
عمو کلاو گفت که برادرزاده عزیزم من فکر کردم دیگه اهریمنی بودن رو باید کنار بگذاریم و آدم های خوبی بشیم با این حرف عمو کلاو فقط بهت زده بهش نگاه میکردم... خوب اون ادامه داد واسه همین اهریمنی بودن رو از امروز کنار میزاریم و به همکاری با اچ کیو میپردازیم....من که از حرفاش کم مونده بود شاخ در بیارم گفتم باشه عمو ...کلاو ادامه داد...حالا برو برای مهمونی امشب آماده شو که قراره توی سازمان اچ کیو برگزار بشه..حرفاشو قبول کردم و ازش خداحافظی کردم و به سمت اتاقم رفتم...
پایان پارت هشتم.... یک توضیحی بدم راجب اینکه قرار بود بیست و هفتم پارت جدید بزارم ولی دیگه صبرم تموم شد و گفتم که پارت جدید و بزارم😁خیلی دوستون دارمم💞💞💜💜یک رمان دیگه هم دارم روش کار میکنم تو کامنتا بهم بگید که اون رو هم براتون بزارم یا نه؟ حتما حتما هم تو نظرسنجی شرکت کنید💜😁
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
رنگ موهاشون برعکس مرینت و ادرینه😮😅
امشب پارت جدید و میزارماا منتظر باشیدد😻😻😻
پس چیشد
چرا نگذاشتی
🥺🤧
رد کردن:)
سلام ب فالوررا آجی آدرینا
من ی نظرسنجی تو تستم گذاشتم
ممنون میشم نظراتون رو بگین
قشنگام یکم امتحانام طول کشید مجبورم ۲۹ ام پارت بعد رو بزارم دیگه ببخشید منو❤☺
آجی پس کی پارت بعدی رو میذاری
من دلم تو دلم نیست
🥺😭🥺😭🥺😭🥺😭🥺🤧🤧🤧🤧🤔🤔🤔🤔🤔🤔🤔
امشب میزارم عزیزم
ممنون آدرينا جون💖💖
من فعلا دو تا پارت گذاشتم. اگر خوشتون اومد بگيد تا ادامه بدم
الان حتما میرم میخونم قشنگم♥️♥️♥️🙂
دوباره سلام
من تصميم گرفتم چندتا پارت از داستانم بگذارم. اگر خوشتون اومد بهم بگيد تا ادامه بدم.💗💗
امتحانات که تموم شد حتما پارت بعد رو زود بذار. من خيلي منتظرم ببينم بعدش چي ميشه
عزیزممممم خیلیم عالی حتما حتما بزار حمایت میکنم و مطمئنم عالیه زیبا❤💖
چشم عزیزم حتما پارت بعد رو بعد امتحان هام میزارم این امتحانات خرداد یکم طولانی شده وگرنه تو تابستون فعالیتم رو زیاد میکنم☺💖
منم چند تا ايده براي نوشتم داستان هاي تالون و پني تو ذهنم هست ولي وقتي داستان هاي شما و وايولت رو خوندم ديگه خجالت مي کشم. انقدر خوب مي نويسيد فکر نمي کنم بتونم داستانمو بذارم
عزیز دلم خیلی لطف داری شما ❤❤💖نه قشنگم من مطمئنم شما هم قشنگ داستان مینویسی حتما حتما داستانت رو بزار گلم حمایت میکنمم❤❤❤❤💖💖
سلام
من تازه اومدم توي تستچي. داستان هات رو خيلي دوست دارم. خيلي قشنگ مي نويسي
سلام عزیزم خیلی متشکرم از شما
قشنگام پارت بعدی رو بعد امتحانا میزارم ❤
زودتر بذاررررررررررررر 🙂🙂🙂🙂🙂🙂🙂🙂
ما چشم ب راهیم ک خودتون داستانتون رو منتشر کنید
چشم عزیزم
درست بحرف
ی چیزی بگی من مستقیما من ی چیزایییییی می شنوی
دیگ عین آدم نمیتونه حرف بزنی اوسکوللللللل
😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐برو خودتو جمع کن