
نافینگ اصلأ اینجا برای چیه بچه ها تیزر اصلی این نبود من میخواستم بزارم تیزرو ولی تستچی بیشتر از هزارو خورده ای کیلوبایت قبول نمیکنه ولی حالی یجوری توی پارت های بعدی جبران میکنم
.امروز اصلا ًحال نداشتنم موهامو شونه کنم مامانم اومد توی اتاق گفت: بیا صبحونه بخور +اه مامان میل ندارم &میای بخوری یا نه +اوف اومدم .مامان نایون کجاست ؟&توی اتاقشه بیا اومد $سلام ا.ت چه خبرا اها کارت داشتم اونی بیا ببین اینو می تونی حل کنی +نه مامان امروز با رونا میرم بیرون خدافظ . (علامت ا.ت +علامت مامان ا.ت & نایون خواهر ا.ت $ رونا دوست ا.ت #)#هی چه خبرا +هیچی میای بریم خرید #نو إ وی هیچوقت با تو نیام با اون سلیقه ی وللش امروز میخوام ببرمت یه جا ی باحال میریم .دینرینگ درینگ (مثلا صدای گوشی)+ااوه مامانمه . الو سلا اوما چی شده&بیا خونه کارت ارم +باشه اومدم .رونا من رفتم باشه خدافظ #وا ایندختره چی زده نزاشت حرف بزنم خونه ی ا.ت بابای ا.ت =ا.ت بیا این لباساتو جم کن توی این چمدون بدو+برای چی کجا میریم مامان کو !بدو الان می رسن+ کی کی میرسه !بعدا میفهمی ......
.ا.ت وسالاشو جمع کرد و رفت پیش باباش، باباش پهش یکم پول داد گفت مواظب خودش باشه و برای ا.ت یه تاکسی گرفت و ا.ت رو به یه جای نامعوم فرستاد ا.ت نمیدونه کحا میره .... *خوب اقای لی دخترتون نمیان ببینیم وقط نداریم !اقا دخترم دخترم (زبونش بند اومده بودو نمی دونست چچی بگه که یهو اون مرد با داد گفت )دخترت چی بیارش فکنم دختر زیبایی داشته باشی رییس منتظر ه !اقا نیست رفته *چییییییییییی&اقا لطفا از دخترم بگذرید هر کاری بگید میکنم *کاری دیگه نیست من د فقط دخترت رو میخوام نه تورو

.پس بهتره که مثل داستانا قلبتو رو برای رییس ببرم تا شاید از گناه فراری دادن دخترتون بگذره خوب اقای لی اول با ما شروع کنم یا با زنت (بهدبایگاردا اشاره کرد و بنگ تمام . نایون که تمام مدت شاهد ماجرا بود و خوش رو بزور نگه داشته بود بد از رفتن اون مرد و بادیگاردا شروع کرد به زجه زدن اون قدر گریه کرده بود که پخش زمین شده بود دیگه نمیتونست حتما بلن شه چند روز گذشته بود نابون با صدا ی باز شدن در به خودش اومد و خودش اومد (بچه این اسکرینشات هست از این بهتر بود حواسم موقع درست کردن به اندازهی صفحه نبود وقتی دوباره برگشتم کوچیک کردم کامل عکسا بابای کردن)

نام= لی ا.ت سن=17 ا.ت یه دختر دبیرستانی که توی خانواده ی پولداری متولد شد و چند سالی هست که خانوادش برشکست شده بخواطر ق.م.ا.ر های پدرش و الان توی خونه ی کوچک زندگی میکنن ا.ت خیلی خوب تیر اندازی بلده وبعلاوه کونگفو

خواهر ا.ت نایون ۱۵ ساله و دیگه اینکه خیلی ا.ت رو دوسا دارهولی ا.تکمتر دوسش داره چون فکر میکنه که خانوادش نایون رو بیشتر دوست دارن

.رو مخفی کرد )*خونه رو خالی کنین قراره فروخته بشه . نایون باشنیدن این جمله با چاقو یی در دست به سمت مرد رفت تا قلب اون و پاره کنه و یکم از داغ دلش سرد شه ولی با پیچیده شدن دستش توسط اون مرد به خودش اومد *اوه ببین انگاری به کوچولو قصد کشتن مین یونگی رو کرده اخی کوچولو اسمت چیه اها (ناین الان سعی می کرد که خودش رو از دست فردی به اسم یونگی بیرون بکشه و جواب سوال اون مرد رو نمیداد *لالی یا کری جواب بده .و یه سیلی توی صورتش زد و به بدیگاردا گفت تا اونو ببرن دختر داد و بیداد میکرد ولی ازاد نشد
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالیییییییی حتما پارت بعد رو بزاررررر
مرسیییییی چشم