8 اسلاید صحیح/غلط توسط: Elena انتشار: 3 سال پیش 956 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
Hola amigos
ترسیدم پشت سرم رو نگاه کردم ادرین بود امد طرفم و روی نیمکت کنارم نش
ست سرش رو انداخت پایین
♤میدونی چی سخت تر از شکست عشقی هست
با تعجب بهش نگاه کردم
♡چی
♤اینکه ببینی عشقت جلو روت زجر میکشه
سرم رو انداختم پایین سردم بود یهو یه چیز گرم فرود اود نگاه کردم پلیور ادرین بود
♡ممنون
♤تو نمیدونی چه زجری کشیدم مرینت قلبم درد میکنه حس میکنم دارن شکنجم میکنن هر ثانیه که میگذره حس میکنم که قلبم در حال خورد شدنه حرف تو برام سنگین بود عشق تو برای من بد تمام شد زندگی یه بازی هست بازی سرنوشت بازی عشق باید قوی باشی تا بمونی تو لرزیدی امیدوارم کسی كه معشوق بعدی تو هست مثل من باشه
بلند شد خواست بره نه من نباید بزارم باید بجنگم بلند شدم دسش رو گرفتم سرش رو برگردوند و به من نگاه کرد برای اولین بار لوکنت نگرفتم حرف دلم رو زدم و نترسم.
♡ادرین نه تمام نشده لطفا یه شانس دیگه به من بده
ادرین سرش رو انداخت پایین
♤تو خانواده من فرصت دوباره معنی نمیده
زانوهام سست شد افتادم رو زمین ادرین بی تفاوت به راهش ادامه داد
♡ نرو ادرین ادریننننننن
ادرین رفته بود به خودم لعنت میفرستادم که اینکار رو کردم نمیدونم چقدر گذشت که هوا داشت روشن میشد
خیلی فکر کردم نه من اونو از دست نمیدوم رفتم داخل ادرین رو کاناپه خوابش برده بود رفتم پتو اوردم روش گرفتم کارم دست خودم نبود پیشونیش رو بو،سي،دم
رفتم و گرفتم خوابیدم هنوز چشمم رو رو هم نزاشته بودم الیا بیدارم کرد بیدار شدم رفتم بیرون همه رو میز بودن صبحانه رو که خوردیم قرار شد بریم بیرون وسایلمون رو جمع کردیم
اما چیزی نداشتم تو را الیا برام عینک افتابی کرم زد افتاب و کلاه افتابی خرید رفتیم لب دریا داشتیم بازی میکردیم که یهو یه توپ خورد تو سرم نگاه کردم لوکا داشت میخنندید جولیکا گفت :
&اوپس حواسم نبود
اعصابم بهم ریخت یهو یه توپ از ناکجا اباد خورد تو صورت جولیکا
♤اوپس ببخشید حواسم نبود
همه خندید رفتم طرف ادرین وقت اجراء نقشه بود جوری که فقط اون بشنوه گفتم
♡من دست از تلاش بر نمیدارم یه اشتباهی کردم پاشم هستم قلب شکستت رو ترمیم میکنم و دردت رو دوا میکنم اما نمیرم بعد رد شدم زیر چشی نگاهش کردم خشک شده بود
خندیدم و رفتم بعد از اون رفتیم اب بازی و بعد رفتیم ابمیوه خوردیم هرکدوم یه چیز سفارش میداد من البالو ادرین انگور قرمز نینو سیب الیا اب پرتقال بعد از خوردن نوشیدنی موقع نهار شد رفتیم داخله رستوران و غذا خوردیم هی الیا میگفت :
$رستوران من غذا هاش بهتره این چیه انگار موز سوختس کبابش هم بیشتر بی مزس سبزیش هم که بخار پز نکردن و سرخ کردن
بعد نهار رفتیم بیرون و تا شب بازی کردیم شب همه دور اتیش جمع شدیم لوکا گیتارش رو گرفت و اهنگ زد
تنها در تمام لحظات
به فکرتم
نمیره فکرت از سرم
حتی برای یک ثانیه
خسته شد از تنهایی
بیا پیشم تو که زیبایی
از دست تو دلم گرفته
کاش تو بیای از دلم در بیاری
قلبم برای تو میتپه
مغزم میگه اونو برنجون
من ماندم بین دوراهی
این دوراهی سخت چیه
که من بینش موندم
کمکم کن کمکم کن
ای یار شیرین
تمام، اما نرو چون حربك واجبه:
اين يك مسابقه است،
جوايز:
فالو با دو اكانت ( Elena . مرينت ) لايك براى ١٥ تست اخر، ١٠ كامنت ( عالى بود ) براى ١٠ تست اخر، و ٢٠٠ مرتبه مشاهده پروفايل
مسابقه اينطورى كه بايد ادامه داستان رو در يك پارت بنويسيد و هر كس كه لايك هاى بيشترى داشت برنده است، توى كامنت ها بگو اسمت رو اگه ميخواى شركت كنى و تا اخر شهريور وقت هست
برو بعدى چالش داريم
8 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
20 لایک
پارت بعد رو هر چه زود تر بزار
بعدی رو بزار
داداش منتشر شدا نمیری ببینی
سلام داستانت قشنگه لطفا زود به زود بزار منم شرکت میکنم
عاليه
داستانم رو برای مسابقت گذاشتم و امیدوارم که خوشت بیاد.
عالی بود پارت بعدی هم خیلی زود بذار ❤️
عالی بود 👏😚
مرسى🙃
عالی بود پارت بعدی خودم برسیش کردم
مرسى❤️
چقدر طول كشيد تا منتشر بشه
بله من کلی تست و داستان برسی کردم تا بیاد دستم و منتشرش کنم
زود آدرینتی اش کن
اگه بخوای ، من یک پارت همینجا بهت بدم 😁
البته اگه آدرینتی باشه ، اشکال نداره ؟؟؟
هيچ اشكالى نداره، ميتونى توى مسابقه هم شركت كنى تا جاييزه بگيرى