این یه داستان کره ایه شخصیت اصلی یه دختره به اسم سولنان که خیلی با هوشه ژانر: عاشقانه.کره ای.تاریخی.درام امیدوارم خوشتون بیاد دوستون میدارم❤
به خودم توی آینه نگاه کردم و دستی به دامن لباسم کشیدم برگشتم سمت جاندی و گفتم: بریم * بله بانوی من از اقامتگاه رفتم بیرون و حرکت کردم سمت دروازه ی شرقی قصر وقتی به دروازه رسیدم دقیقا همون موقع امپراطور و ولیعهد و شاهزاده خانم چانگ از ارابه بیرون اومدن
سرم رو خم کردم و پشت سرش ندیمه ها هم تعظیم کردن درسته منم باید تعظیم میکردم مخصوصا که از طرز رفتار امپراطور چانگ به خوبی میشد فهمید که یه آدم مغروره که میشه با یه کم چاپلوسی خامش کرد و به وضعیت چوسان کمک کرد ولی من هیچوقت جلوی کسی خم و راست نمیشم + خوش اومدین عالی جناب من سولنان بانوی اشراف زاده ی این قصرم و همینطور راهنمای شما در این قصر × چرا خود امپراطور نیومدن یه زن دون پایه رو فرستادن استقبال ما ÷ دخترم درست میگه وضعیت چوسان جوری نیست که امپراطورش بخواد مغرور رفتار کنه لبخند زدم دیگه عادت کرده بودم اونقد وظیرا و زناشون به خاطر مقامم بهم کنایه زده بودن که پوستم کلفت شده بود + به هیچ وجه عالیجناب امپراطور ما کاملا انسان متواضعی هستن فقط در حال حاضرمشغول رسیدگی به برخی مسائل هستن × به هر حال من حاضر نمیشم با رعیتی مثل تو همراه بشم
این دختر ترشیده داشت پاش رو از گلیمش درازتر میکرد ۳۴ سالش بود و اخلاق بدش تمام خواستگاراش رو فراری داده بود فکر کرده کیه که با من اینطور حرف میزنه لبخند خونسردی زدم مهمترین اصل سیاست خونسردیه + باید خدمتتون عرض کنم شاهزاده خانم همه این رو میدونن که من مقامم رو با توجه به استعدادم به دست اوردم و بر خلاف خیلی از بانوان درباری که مقامشون وابسته به شخص دیگه ای هستش من خودم این جایگاه رو به دست اوردم درضمن متاسفانه ملکه فعلا در یک مهمانی هستن و ولیعهدم مشغول رسیدگی به امورات کشور به همراه امپراطور پس اگه دوست ندارین با من همراه بشین ناچارم ندیمم جاندی رو با شما همراه کنم
نفسش تند شده بود و پَره های بینیش گشاد... حرصی بود آخییییی تقصیر خودت بود وگرنه من که کاری باهات نداشتم وقتی دیگه حرفی نزد دوباره یه لبخند زدم و گفتم: بفرمایید از این طرف
حرکت کردیم سمت قسمت غربی قصر امپراطور دوست داشتن عمارت مهموناشون نزدیک عمارت خودشون باشه تا کاملا بهشون رسیدگی بشه + اینجا عمارت شما هستش امیدوارم در طول زمانی که در چوسان هستید نهایت لذت رو داشته باشید من زمان جلسه ی فردا هم برای راهنمایی شما میام بعد از یه تعظیم دیگه رفتم سمت عمارت شرقی * اوه بانوی من اینجا مسیر عمارت شرقی نیست
+ چرا جاندی ریز خندید و گفت: درست میگید چهار روز دوری از یار باید خیلی سخت باشه شما واقعا خیلی خوددار هستین + جاندیییی * معذرت میخوام...ولی بانوی من خوب حال شاهزاده خانم چانگ رو گرفتیناااااا خیلی آدم از خودراضیی بود + درمورد بیان احساساتت چی گفته بودم جاندی * اوه بله معذرت میخوام...گفتید باید احساساتم رو بروز ندم تا حد امکان تا کسی از احساساتم استفاده نکنه + دقیقا تا زمانی که توی این قصری باید عین خودشون رفتار کنی وگرنه نمیتونی دووم بیاری * بله بانوی من
وقتی به عمارت شرقی رسیدیم هیون کی رو دیدم که داشت قدم میزد رفتم سمتشون و تعظیم کردم - اوه سولنان خوش اومدی + متشکرم عالیجناب - خواهش میکنم بگو هیون کی + عالیجناب لطفا دوباره شروع نکنین نمیشه خلاف قوانینه با دیدن ناراحتیش ادامه دادم: اما مطمئنم اگه این قانون نبود از گفتن اسمتون دریغ نمیکردم لبخند رو روی لباش دیدم این مرد برای بودن توی فضای قصر زیادی معصوم بود ولی مطمئن بودم پادشاه مقتدری میشه
برای عوض کردن بحث گفتم: امروز برای راهنمایی خانواده ی سلطنتی سرزمین چانگ رفتم - بله شنیده بودم که به پدر پیشنهاد دادی به جاشون به استقبال اونا بری + مسلما برای ایشون خیلی سخته که با قاتل پدرشون صلح کنن و مطمئنا نا ممکن بود که به استقبال اونا هم برن برای همین این پیشنهاد رو دادم - از شروع جنگ تقریبا یه سالی میگذره و ایشون واقعا مقتدرانه تصمیم گرفتن که برای جلوگیری از کشتار بیشتر صلح انجام بشه واقعا ایشون رو تحسین میکنم + کاملا درسته و مطمئنم وقتی موقعش برسه شما هم همینقدر مقتدرانه تصمیم میگیرید - نمیدونم میتونم یا نه لبخند پر مهری زدم و گفتم: مطمئنم که میتونید ************************* به قصر اصلی نگاه کردم امروز جلسه ی صلح بود نمیدونم امپراطور سر چی با چانگ به توافق رسیدن که اونا قانع شدن ولی میدونم چیزی برخلاف نظر من بوده که با من درمیون نذاشتن...
خب اینم از تست اول مننننن امیدوارم که دوسش داشته بوده باشین و توی نظراتتون که حتمااااااااا باید بدین چون من خیییییییلی روی نظرات حساسم بگین که به نظرتون امپراطور چی کار کرده برای توافق چانگ و چوسان
تست بعدی یه تست سراسر هیجان و باید گفت از تست بعدی داستان شروع میشه منتظر نظراتتون هستم❤ دوستون میدارم😙
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!

عالی بود
قشنگ بود
وای عالی ادامه بده من عاشق فیلم های کره ایم مخصوصا دختر امپراطور
آره من تمام فیلم های کره ای رو دیدم