چی شد یهو؟» پارت ۴

:»»»»»»»»»»»»»»»»»»

جین:لطفا مراقبش باشیدو کمکش کنید جیمین:وای متاسفم ا.ت لبخندی زدمو شروع کردم ب چرخیدن تو خونه یکیشون ک مثل اینکه اسمش کوک بود اومد سمتم تا همه جارو نشونم بده کچک:اینجا اتاقته وارد اتاق دم دیوارای صورتی و کلی لپ تاپو ای مک کلی لوازم کیوتو هدفون چ زندگی قشنگی فک کنم ادم کیوتی بودم رفت سمت یکی از وسایل برشداشت و روشنش کرد ربات بود ربات:سلام چه کمکی از دستم برمیاد؟ کوک:اینو خودت ساختی اسم آی ریکسه آی ریکس لطفا حافظه تصویری رو باز کن

ی سری فیلم و عکس داشت نشون میداد عکس منو اینا درحال اب بازی و خندیدن عکس منو اون کیم سوکجین درحال سوزوندن غذا فیلمه جوک گفتناو مسخره بازیاشون کوک:آی ریکس میشه بری ی لیوان اب بیاری آی ریکس:برای خدمات باید خوده صاحب اینارو بگه نه تو غول بیابونی:/(فاز نامشخص یا ب عبارتی فاذا ماذا🥲😐🤣) کوک:چقد بی ادب ا.ت خودت بهش بگو ا.ت:چرا؟:/ کوک:چون تشنمه:/ ا.ت:خودت چلاقی مگه؟ کوک:حالا همه واس من شدن بیترادب:/ تهیونگی ی لیوان اب بیاررر تهیونگ:چلاق ک نیستی خودت بیا بردار کوک:دس ب یکی کردید منو ضایع کنید؟ آی ریکس:ها ها ها ها :» کوک:مسخره

اخر سرهم خودش رفت برداشت و برگشت باهم رفتیم اشپزخونه:اینجا جاییه ک تو غذاهارو میسوزوندی بعد گریه میکردی هیونگم نازت میکرد میگف اشکال نداره بعد وقتی ما میسوزوندیم تا جد و آبادمونو نمیاورد جلو چشمون ولکن نبود ا.ت:چه مهربون کوک:فقط برای توی خرشانس ایح دشوری دارم آی ریکس بقیش باتو آی ریکس:بش آی ریکس:اینجا هم اتاق کیم سوکجینه واردش شدم برگام انقد ک ازم عکس داشت خودم درمورد خودم اطلاعات نداشتم یهو همون سوکجین بدو بدو اومد:یاااا اتاق محیط شخصیه برید بیرونن بیرون بیرونننن:« ا.ت:نمیدونستم انقد روم کراشی🤣 جین:نبودم ک درخواست نمیدادم

آی ریکس:کیم سوکجین اگه‌چ س بازیات تموم شد میتونی بری جین:من جدی جدی این رباتو میکشم ا.ت:بریم آی ریکس بقیه ی جاهای خونه رو بهم نشون داد جیمین:ا.ت بیا جعبه ی بازیای قدیمیمونو پیدا کردم شاید کمکت کنه ا.ت:ع ممنون و شما؟ جیمین:جیمینم ا.ت:عا بله ممنون اسماتون سخته طول میکشه تا حفظشم 😐🤣 جیمین:اشکال نداره درک میکنیم دیگه شب شده بود ا.ت:ام جین ؟کجایی؟ بین اون همه ادم نمیتونستم تشخیص بودم کدوم جینه(نیو آرمیا درک میکنن🙂🤣) جین:عوم اینجام ا.ت:خوابم میاد جین:خب؟ ا.ت:تهنا تهنا نمیتونم بخوابم:( جین:ههههه میخوای بیام پیشت؟ ا.ت:اوهوم اوهوم جین:بدون حافظت هم خوب بلدی چطور منو ب کار بکشیا

بقلم(عاقا من گیج شدم بغلم یا بقلم؟) کرد و برد روی تخت موهامو نوازش کرد و بوسه ای روی پیشونیم گذاشت و خودشم پیش دراز کشید جین:شب بخیر ا.ت:شب بخیر:) پتو رو کشیدم رو خودم با کشیده شدنم چشامو باز کردم جین منو میکشد ک برم تو بقلش جین:لطفاااا من بدون بقل ت خوابم نمیبره چ با حافظه چه بی حافظه گذاشتم کارشو بکنه

اسلاید اضافه😀