
خب ،سیلام گایز من سرماخوردم😁( یکم خالمو بپرسید خوب شم😂)( گایز عکس خود تست رو هودم درست کردم کلی زحمت کشیدم لایک فراموش نشه لطفا🥺) مراقب خودتون باشید....

خب کوک موفق میشه الکسا رو بکشونه سمت میز گرد الکسا هم از همه چی بیخبره . ....... ( ناخن ملکه)

( لباس ملکه👆) صبح: خانم بونگ: ملکه بیدار شید جلسه دارید. ملکه: باشه الان بیدار میشم ،پاشدم حموم کردم تختمو مرتب کردم لباس پوشیدم ناخنامو درست کردم و به سمت جلسه حرکت کردم امروز یه روز خاص بود قرار بود الکسا رو بدم الکس بخوره اولین انسانی بود که میخورد ولی خب هر کی با من در افتاد ور افتاد😎😎😎 ( اما همه ویز طبق نقشه پیش........)

نویسنده: کوک و الکسا رفتن به سمت میز گرد نشستند، اقای چانگ( یکی از افراد میز گرد): ملکه کی تشریف میارن. الربت: هر وقت صلاح بدونن الکسا: این ملکه کیه که همه انقدر از اش می ترسن فوقش یه دختر جوان شما ادم های به این بزرگی نباید بترسید ملکه: به خیال خودت الان داری همه رو شجاع میکنی؟😈 صداش تو اتاق پیچید و با صدای کفشاش همه میخکوب شدن ،همه میدونستن الکسا ادم خوبی نیست و واسه منفعت خودش هر ماری میکنه حتی خیانت،ولی فرق ملکه با بقیه تو همین بود ملکه از خیانت متنفر بود😏 الکسا ۲۸ ساله اهل سئول مافیا نام پدر: دیوید نام مادر: دایانا 😁اوه چه خانواده زیبایی میدونی قبل اینکه بشناسمت قرار بود مثل همه با خنجر بکشمت ولی خب برنامه همیشه طبق روال پیش نمیره متاسفانه خنجرم یادم رفته پس به جاس یه سورپرایز برات دارم........

الکس پسرم بیا تو ،الکس میاد تو و همه چون میدونن الکس چه قدر میتونه وحشی باشه به اتاق شیشه ای میرن( از اون هایی که بیرون اتاق هستند ولی متصل اند یعنی الکسا و ملکه رو میبینن) ملکه: المس پسرم معرفی میکنم طعمه جدیدت 😏😁 شروع کن ..........

و ملکه رو کرد یه الکسا گفت : دختر جون من اندازه تار موهات نقشه قتل کشیدم اندازه سنت هم خیامت مار هامو کشتم و زجه زدنشون رو تماشا کردم😎😈😏😁 در نتیجه راهی که تو داری میای من جادشو ساختم 😂( خنده شیطانی) و درحالی که انگور سیاه رو از روز میز برمیداره میخنده و به تیکه تیکه شدن الکسا نگاه میکنه😏.......
گایز منی ح هانقدر مهربونم با این وعضم داره براتون مینویسم شما هم لایک و کامنت بزارید خوشحالم کنید😊🥺 لطفااااااا
بعدش الکس اومد واستاد کنار ملکه: بیاید بیرون ترسو ها تموم شد😂 همه اومدن بیرون با حالت تعحب اوری ملکه رو نگاه میکردن ، ملکه: اونجوری نگاه نکنید الکس غذاشو خورد البته تا زمانی که کسی خیانت نکنه سیره ولی بعدش من تضمینی نمیکنم بتونه نفس بکشه😂😏.....

ملکه: خب اینم از الکسا مشکل دیگه ای هم هست؟؟؟؟ بقیه : نه. یهو یکی گفت خانم ما برای اسلحه های بیشتر پول نیاز داریم ملکه: اخه ابل.ه مگه خودت پول نداری از م نمیهپای خجالت نمیکشی البته که پول داری خوبم داری فقط نمیخوای خرج شه درست میگم؟؟؟؟ فرد: معذرت میخوام. ملکه : خسیس ، خودم میدونستم از شما ها کسی خاضر نیست پول بده از قبل اماده کردم ،پول رو بیارید ، بیاید اینم از پول 💸💰 فرد : شما بی نظیرید ملکه: اوهوم 😂😏 خودمم میدونم چاپلوسی بسه به کارتون برسید شب بخیر 🌃 .......
اومدم تو سالن که کوک اومد : خیلی خفنی ،خوشم اومد😏 ملکه : حرف دیگه نداری باید برم . کوک: نه فقط اینکه با کمکت از شر الکسا خلاص شدیم ملکه : یعنی الان میخوای منم تشکر کنم؟ 😏هه خب باشه مرسی😉.......

رسیدم خونه خوابیدم ، فردا : بیدارش شدم امروز کار خاصی نذاشتم پس رفتم تو وان و داشتم حموم کف میکردم که دیدم خانم بونگ میکه اقا صبر کنید ،خانم الان کار دارن و در عرض چند دقیقه.........
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی🌸🤍
خوشحالم خوشت اومده
خیلی خیلی خفن بود🤩
امیدوارم زود تر خوب بشی🥺🥺🥺
میسی عزیزم ،خوشحالم خوشت اومده
خیلی قشنگ بود فقط زودتر پارت بعد رو بزار 💞، آ واقعا چرا سرما خوردی ؟ امیدوارم حالت زودتر خوب بشه 😃💜
مرسی عزیزم بهترم ،( شاید آرامش قبل طوفانه🥺) حتما این پارتش یکم کم ویو خورده هر وقت به ۵۰ رسید منتشر میشه😉
عالییبی بود پارت بعدی رو منحرف میکنی؟:/
اره ، نظرت چیه نه خیلی ولی یکم حالا😃😅😂
چشم راستش خودم هم همین نظرو داشتم 😊😉😂 ، پس اماده باشییدددد
الان بهتری ؟🥺
اوهوم بد نیستم سرم خیلی درد میکنه 🥺😭
عالی بود❤❤❤
مرسی☺️
مثل پارت های قبل عالی بود💙💜
میسی ، ذوق کردم🥺🥺🥺☺️☺️☺️😊
عه الان اون بالا رو خوندم ببخشید
امیدوارم زودتر خوب بشی منم تا چند روز پیش سرما خورده بودم😂