
سلام حالتون خوبه 😊اینم پارت ۱۸😉 چیه خب برید بخونید😐😂 کپی ممنوع🍅🍒😜
🖤: یکهو دیدم یه تیر با سرعت داره به سمتم میاد ❤️: دویدم سمت آدرین و تیر رو با پام پرت کردم که خورد به دیوار و شکست 🖤: هوف ❤️: آدرین باید هواستو جمع کنی 🖤: حق با توعه 💜: درسته جواب معما همینه ❤️: درسته معما داره به ما میگه وقتی داری به سمت جلو حرکت میکنی مراقب پشتت باش چون ممکنه تله ای درکار باشه 💜: دقیقا درسته خواهر خودمی👌💖 ❤️: مرسی ☺️خب آدرین وقتی روی این سنگ پا گذاشت تیر پرتاب شد و ببینید روی سنگ علامت یه کمان هست این یعنی روی سنگی که شکل کمان داره پا بزاری بهت تیر پرتاب میشه 🧡: درسته 🖤: و ببینید اینجا پر سنگه و روی هرکدوم یه علامتی هست مثلا این که روش علامت دوتا شمشیره ⚔️ 💜: به نظرم دنبال سنگ هایی بگردیم که هیچ شکلی ندارن احتمالا اونا امن هستند ❤️: خب من از جلو میرم دنبال من بیاید ... آروم آروم روی سنگ هایی که شکلی نداشتن حرکت میکردیم درسته اونا امن بودن
❤️: داشتم ادامه میدادم که یه سنگ بود که شکل یه چکش بزرگ روش بود و اون ورش سنگی بود که هیچ شکلی نداشت آروم داشتم پام رو روی اون سنگی که هیچ شکلی نداشت میذاشتم که پام یه لحظه پیچ خورد و پام رفت روی اون سنگی که شکل چکش داشت که یکهو کوبیده شدم به دیوار😖😖 🖤: یکهو پای مرینت روی سنگ اشتباه رفت و یه چکش بزرگ چوبی با سرعت مرینتو کوبوند تو دیوار 😣 مرینتتتت 💜: واییی مرینتتت مرینتتت چی شدی؟ ❤️: م..ن حا..لم خوبه بیاید ادا..مه بدیم 💜: چی میگی حالت بده ❤️: نه ببین از جام پاشدم بیاید ادامه بدیم باید حواسم رو بیشتر جمع کنم 🖤: خداروشکر 😪❤️: خیلی درد داشتم انگار داشتن با میخ میزدن تو کمرم 😖 ولی چون ماریتا و بچه ها ناراحت نشن گفتم حالم خوبه با زور بلند شدم که از اون همه سنگ گذشتیم که دیگه هیچی نفهمیدم
🖤: از اون راه پر از سنگ گذشتیم که مرینت افتاد روی دستم دیدم از کمرش همین جوری داره خون میاد 😧 ... ماریتااا 💜: بله آدرین چی شده ...😦😦 مرینت چش شددددد 🖤: فکر کنم از شدت اون ضربست تو قدرتت خوب کردن بقیه هست تو میتونی خوبش کنی 💜: حق باتوعه پس مرینت رو بزار روی زمین 🖤: باشه 💜: دستم رو روی زخم مرینت گذاشتم و گفتم جوانه تازه شو🌱 که زخم مرینت محو شد ... نگران نباش یه چند ثانیه دیگه پا میشه 🖤: ممنون 🙂 ... که یکهو مرینت صرفه کرد ❤️: چی شد 🖤: هیچی نشده ببین میتونی بلند بشی ❤️: آره آره دیگه هیچ دردی هم ندارم 💜: خوبه خب چراغ قوه هاتون رو روشن کنید چون از اینجا به بعد تاریک میشه 🖤❤️🧡: باشه 🧡: هی اینجا رو سه تا تونل 💜: خب انگار باید از هم جدا بشیم ❤️: خب باید تصمیم بگیریم که کی از کدوم تونل بره 🖤: به نظر من ❤️: آدرین اومد نظرشو بگه که یه باد شدید اومد و مارو پرت کرد داخل تونل ها ماریتا و آدریا پرت شدن تو تونل سمت چپ و منم سمت راست و آدرین هم توی وسطی
🖤: باد شدید اومد و پرت شدیم داخل تونل ها من پرت شدم تو تونل وسطی که یکهو به یه جای سرسبز رسیدم که یه مرد که لباس رسمی پوسیده بود حمله ور شد سمتم منم چوب دستیمو در آوردم و از خودم دفاع میکردم که با چوبی که دستش بود منم پرت کرد و زد به یه درخت بلند شدم و دوباره باهاش مبارزه کردم که چوب دستیمو پرت کردم سمتش که هواسش پرت شد بعد با یه لگد زدم تو شکمش و بعد پرت شد روی زمین و بعد چوب دستیمو ورداشتم و چسبوندمش به درخت
🖤: هی تو کی هستی 😠 فو: من فو هستم تو واقعا برگزیده ی خوبی هستی 🖤: چی.ی شما استاد فو هستید 😮 فو: البته حالا به دنبالم بیا 🖤: چشم فو: مطمعنم به دنبال نقشه ی قلمروی الف ها اومدی درسته؟ 🖤: بله درسته فو: خب تو میتونی از طریق دری که اونجا هست به سمت نقشه بری 🖤: اوه واقعا ممنون فو: اما اول صبر کن 🖤: چیزی شده این نامه رو بگیر و به مرینت بده و داخلش رو نگا نکن 🖤: چ..شم فو: از دیدنت خوشحال شدم موفق باشی مردجوان 🙂🖤: ممنون
❤️: به ته تونل رسیدم که ۲ تا در اونجا بود روی یکی نوشته بود سرنوشت و روی یکی دیگه هم نوشته بود مقصد تصمیم گرفتم از دری که سرنوشت بود برم درو که واز کردم که یه نوره شدید جلوی چشمم رو گرفت بعد نور محو شد که یه نور اومد و بهم گفت سلام ❤️: سلام تو کی هستی ؟ نور: تو در درست رو انتخاب کردی و حالا من دری که بهت کمک کنه به مقصدت برسی رو نشونت میدم ❤️: ممنونم .... به سمت اون در رفتم و در رو واز کردم و اون نور محو شد و من از اون در رد شدم که....
💜: آخ آدریا تو حالت خوبه 🧡: آره من خوبم 💜: چی چرا ما دوباره برگشتیم به همون جای اول جلوی این سه تا تونل 😦🧡 : به نظر میاد ما وارد تونل اشتباهی رفتیم پس بیا اینجا منتظر بمونیم شاید مرینت و آدرین موفق بشن 💜: آره حق باتوعه 🖤: از اون در اومدم بیرون که جلوم یه میز دیدم اومدم برم سمت میز ولی اول از همه نامه ی مرینت رو گذاشتم توی جیبم بعد رفتم سمت میز که یه برگه ای که شکل یه تومار بود رو واز کردم ولی هیچی توش نبود😦 ❤️: از اون در خارج شدم و به یه میز رسیدم که آدرین رو دیدم 🖤: اوه سلام مرینت حالت خوبه؟ ❤️: البته آدرین حالم خوبه فکر کنم این نقشه باشه 🖤: فکر نکنم چون توش خالیه ❤️: چی گفتی😦 ولی باید همین باشه .... دستم تو کشیدم روی نقشه که شاید چیزی باشه که یکهو یه راه که انگار به صورت زنده داشت نشون داده میشد 🖤: چی شد ❤️: این هاش نقشه این یه نقشه ی جادوییه که هروقت روش دست بکشیم نقشه پیدا میشه 😄 🖤: ایول ما موفق شدیم🤩
❤️: خب من نقشه رو برداشتم 🖤: هی مرینت اینجا یه تونل هست که بالاش نوشته شده خروج فکر کنم باید از اینجا بریم بیرون ❤️: آره بیا بریم 🖤: سلام آدریا 🧡: اوه شما موفق شدید 💜: نقشه رو پیدا کردید ؟ ❤️: آره اینه هاش😉 🖤: میخواستم نامه ایی که استاد فو گفت به مرینت بده رو بدم که ... ام مرینت ❤️: بله آدرین 🤨 🖤: که پشیمون شدم .... ام هیچی هیچی😄 ❤️: باشه 💜: خب بیاید از اینجا بریم بیرون ❤️: از قار خارج شدیم که به خونه رسیدیم و از پنجره رفتیم داخل خونه 🧡: آخیش بالاخره نقشه رو پیدا کردیم 💜: درسته ❤️: تیکی فنی پالگو پلگ بیاید برید این چهارتا ماکارون رو بخورید شما خیلی خسته شدین 😊 🐞: ممنون مرینت 🖤: خب بیاید بریم یه چیزی بخوریم و یکم استراحت کنیم من که حسابی خستم 🧡: منم همین طور ❤️: خب من میرم پنکیک آماده کنم که بخوریم 🧇🧇 شما هم زود بیاید 💜: رفتیم پایین پنکیک هامون رو خوردیم ساعت نزدیکای ۸ شب بود انقدر خسته بودیم که رفتیم تو اتاق هامون تا یکم استراحت کنیم
🖤: رفتیم که بخوابیم دیدم مرینت سریع خوابش برد منم کنارش تا چشمام رو بستم خوابم برد ..... صبح ..... 🖤: از خواب پاشدم یه کشوقوصی به خودم دادم دیدم هنوز مرینت خوابه آروم نامه ایی که استاد فو داده بود رو واز کردم که بخونم درسته اونگفت نخونم ولی خیلی کنجکاو شده بودم دیدم تو نامه نوشته.....😦
باییییی😝💞 پارت بعدی با ۱۵ تا لایک😅👋🍓 بزن بعدی چالش داریم😉👈
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
پارت بعدی تو صف برسیه😊
عالی
ممنون
عالیییییییییی . پارت بعدی روبزار منم مثل آدرین کنجکاوم
مرسی 😃 باشه میزارم😄😂
اما چه جای حساسی 😐💔
ج چ: روانپزشک 🤓شما چطور نویسنده عزیز؟🤓
آره دیگه تو جای حساس اینجوری هیجانیه😂 من معلم
عالی بود
پارت بعد کجاییییی
نشستہ ام بہ در نگاہ میکنمممم
چالش : کامل مشخص نیست نمیدونم میخوام چیکارہ شم یہ بار میگم میخوام بشم دکتر بعدش میگم نہ میخوام بشم معلم کلا معلوم نیست
خیلییی ممنونم😊 هنوز ۱۵ تا لایک نشده😝
عالیییییی
ج چ :آشپز
خیلیی منون☺🍓
عالی بود
مرسی💖