
حرفی ندارم😊 فقط این پارت یکم خفن و خشن هست،( معذرت میخوام اگر خشن بود چون هر چی عصبانیت داشتم خالی کردم رو داستان😂)
ملکه پاشد لباسشو پوشید و به سمت میز گرد حرکت کرد. ملکه: خب شروع میکنیم، البته واستا اولش یه کاری دارم جئون جونگکوک و او وون 😏 شما دو تا احمق فکر کردید میتونید منو قول بزنید؟ یعنی حتی یه اینم فکر نکردید من هر دو تون رو یه جا بکشم😈😂( گایز همه خنده ها طعنه امیزه) کوک: این چرا اینجوری میکنه مگه باهم قرار نذاشتیم او وون رو بکشیم😐 تهیونگ: میدونستم اعتماد بهش کار درستی نیست، ملکه به سمت او وون میره و سریع خنجر رو روی قلبش قرار میده و میگه : ابله هر وقت خواستی بهم خیانت کنی این صحنه رو به خاطر بیار البته تو اون دنیا😉😂😈😈 بعدش اونو میدازه زمین و پاشنه کفشش رو روی جای خنجر فشار میده همه میترسن و تعجب زده به ملکه نگاه میکنن ........

از زبان ملکه: رفتم نشستم رو صندلیم گفتم خب خالا جلسه رو شروع میکنیم در ضمن دیکه کسی لقمه بزرگتر از دهنش بر نداره که به روزگار این مردک نادون ،و ف.اکی دچار نشه😁 ......

از زبان ملکه: رفتم نشستم رو صندلیم گفتم خب خالا جلسه رو شروع میکنیم در ضمن دیکه کسی لقمه بزرگتر از دهنش بر نداره که به روزگار این مردک نادون ،و ف.اکی دچار نشه😁 ......
خب بگید ببینم جریان الکسا خانم چیه؟ جونگ وو : شنیدم میخواد جای شکا رو بگیره ملکه: اوووو چه جرعتی البته بگم از عکساش پیدا بود خیلی خوشگله نظرتون چیه اون بشه جانشین او وون بالاخره اون صندلی باید پر بشه جونگ وو: ولی هانم ممکنه جاتون رو بگیره ملکه با حالت عصبانی: احمق،ک.و.دن هیچ کس نمیتونه حای منو بگیره اینو تو اون گوشت فرو کن خیلی خب؟؟؟ وگرنه کاری میکنم از سمعک استفاده کنی😈😂😂😂😏...........

تو عمارت .... البرت: خانم کوک اومده ملکه: بفرستش تو کوک: معلوم هست توی احمق چرا اینطوری رفتار میکنی . ملکه: اولن درست حرف بزن تا ندادمت الکس تیکه تیکت کنه دوما به تو ربطی ندارع سوما نمایش بود فقط میخواستم او وون متوجه نشه چون البرت متوجه ادمای او وون تو عمارت شده بود پس باید از شر اون ها هم خلاص میشدیم در ضمن من قرار نیست به تو نچسب حواب پس بدم😠 حالت گمش.و بشین باید باهات حرف بزنم ( این فقط فیکه به فحش ها توجه نکنید😁 قابل توجه الکس سگ هست)
من امده ام ای ای من امده ام عشق فریاد من من امدههههههه امممممممم😂 مرم نویسنده عود کرده 🔪😂😂😂😂😂😂😁😁😁😁😁😁😁😁😁😉😉😉😉😉😉
کوک: خب چی میخوای ملکه: الکسا اون دهتره خیلی نچسب و غیر قابل تحمله فقط تهدید میکنه میخوام از شرش خلاص شم ولی..... کوک: ولی....؟ ملکه: اون با خانم ها همماری نمیکنه در واقع بایدبگم دخترا اون فقط با یه مشت مرد احمق خوشه از تو کمک میخوام. کوک: از اونجایی که تو هم به من کمک کردی خیلی خب من اون رو به میز گرد دعوت میکنم ملکه: باشه ، خیلی وقته دختری به جز من سر میز ننشسته البته برای مدت کوتاه 😏.......
ملکه: بعد رفتن کوک البرت رو صدا زدم البرت: بله خانم ملکه: به الکس دو روز چیزی نده چون برنامه خوبی براش دارم😈 الکس پسرم ببخشید ولی باور کن ارزش داره مشتاقانه منتظرم ببینم چطوری تیکه تیکش میکنی😂😂😎😈............
ملکه: داشتم کنار استخر راه میرفتم که شنیدم یکی از خدمتکار ها داشت میگفت من وه قدر مغرورم وه قدر زشتم و چه قدر خود شیفته ام ...... منم از موهاش گرفتم کردم تو استخر گفتم اگر جرعت داری حرفتو تکرار کن خدمتکار : نه خانم من اشتباه مردم منو ببخشید حولش دادم تو اب از قضا کوک و ته و جیمین اومدن منو ببینن این صحنه رو هم دیدن بعد فهمیدم خدمتکاره شنا بلد نیست ، البرت: خانم شنا بلد نیست داره غرق میشه ملکه: خب چی کار کنم بهم گفت مغرور زشت خودشیفته بزار خفه شه😂 دیدن اینکه برای زندگیش تلاش میکنه پلی موفق نمیه برام جذابه😌 البته ول کن من که روانی نیستم درش بیارید ولی اگر ختی یکبار دیگه بشنوم حرف زدی کاری میکنم دیگه زبونت در نیاد😂 یعنی میبرمش😂😁
خدکتکار: تو خیلی عو.ضی هستی گرفتن جون مردم بران مثل اب خوردنه ملکه: دهتره احمق گوره خودتو کندی😠توی احمق چه میدونی از درد هایی که کشیدم هاااا حواب منو بده توی هرر..زه باید بمیری اره من ادم کشم معت.اد کشتن مردمم اونم از ۱۵ سالگی پس اینم میدونم دردناک ترین مرگ خفگی تو ابه پس برو به جهنم 😠😠😠😡 دختره نکبتتتتتت و ملکه دختره بیچاره رو خول میده تو اب البرت: خانم خفش کردید، به بادیگارد ها اشاره کرد برید نجاتش بدید ملکه با داد: اگر یه قدم به سمت استخر بردارید کاری میکنم همتون زجه بزنید و ارزو مرگ کنید 😠 و ملکه به سمت صندلیش میره و با خنده به دختر بیچاره که داره غرق میشه نگاه میکنه به البرت اشاره میکنه که ذرش بیارن از اب دختره دو ثانیه دیر تر مرده بود ملکه: دهتره ا.حم.ق تو الان دوتا حون بهم بدهکاری نکشتمت تا بهت ثابت کنم زندگی رو روال عادی با سرنوشت پیش نمیره باید زندگی خودت رو بگیری تو دستت و اگر میخوای قدرتمند باشی زندیگ بقیه رو هم تحت کنترل داشته باشی😂 حالا هم برو از حلو چشمام دور شو ، در ضمن البرت اگر یه بار دیگه از دستورم سر پیچی کنی کاری میکنم درد بکشی فهمیدی؟؟؟؟ البرت: بله ملکه: بلند تر. البرت: بلههه چشم ملکه ملکه: خوبه .......
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود✨🌸
خیلی خوب بود عاااااالی💙
میسی
💙💙
عالی بود💜 ، میگم چقدر عصبانی بودی سر نوشتن این پارت 😙😁
خیلی 😂🥺♥️
خیلی باحال بود عزیزم ❤❤
راستی آجی میشی؟
میسی، هانا ۱۳شما؟
آرام ۱۴ سالمه
اولین لایک ، کامنت فقط ۶ دقیقه ازش گذشته 😌
میسیییی😌💐🌹♥️