حرفی ندارم😊 فقط این پارت یکم خفن و خشن هست،( معذرت میخوام اگر خشن بود چون هر چی عصبانیت داشتم خالی کردم رو داستان😂)
ملکه پاشد لباسشو پوشید و به سمت میز گرد حرکت کرد. ملکه: خب شروع میکنیم، البته واستا اولش یه کاری دارم جئون جونگکوک و او وون 😏 شما دو تا احمق فکر کردید میتونید منو قول بزنید؟ یعنی حتی یه اینم فکر نکردید من هر دو تون رو یه جا بکشم😈😂( گایز همه خنده ها طعنه امیزه) کوک: این چرا اینجوری میکنه مگه باهم قرار نذاشتیم او وون رو بکشیم😐 تهیونگ: میدونستم اعتماد بهش کار درستی نیست، ملکه به سمت او وون میره و سریع خنجر رو روی قلبش قرار میده و میگه : ابله هر وقت خواستی بهم خیانت کنی این صحنه رو به خاطر بیار البته تو اون دنیا😉😂😈😈 بعدش اونو میدازه زمین و پاشنه کفشش رو روی جای خنجر فشار میده همه میترسن و تعجب زده به ملکه نگاه میکنن ........
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
34 لایک
عالی بود✨🌸
خیلی خوب بود عاااااالی💙
میسی
💙💙
عالی بود💜 ، میگم چقدر عصبانی بودی سر نوشتن این پارت 😙😁
خیلی 😂🥺♥️
خیلی باحال بود عزیزم ❤❤
راستی آجی میشی؟
میسی، هانا ۱۳شما؟
آرام ۱۴ سالمه
اولین لایک ، کامنت فقط ۶ دقیقه ازش گذشته 😌
میسیییی😌💐🌹♥️