سلام پارت بعد برو بخون 💛
ولی نمیشد نمیتونستم .... انگار ته قلبم هنوز یه عشقی نسبت بهش داشتم ولی من کت رو دوست دارم .... دستش تو دست اون کاگامی بود خیلی غمگین بودم .... از اونجا دور شدم تا میتونستم دور شدم که یهویی ....
از زبان آدرین : با کلافگی و عصبانیت سرمو چرخوندم که ناخودآگاه چشمم به .... چی ؟! اون ماری نه نه الان وقتش نبود خیلی عصبانی بودم سریع دستم رو از دست کاگامی جدا کردم ....
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
15 لایک
عالی بود پارت بعد رو سری تر بزار اجی
میسی باشع 💜
عالیه آجی عاشق داستانت شدم زودتر بعدی رو بزار
میسی قشنگم چشم ❤
عالی بود
میسی 💛