سلام امیدوارم خوشتون بیاد❤
اسنیپ به سمت ما می اومد. نگاه نفرت انگیزی به من انداخت و گفت_ آقای پاتر امیدوارم در مسابقه کوییدیچ موفق باشید البته برای اون کسی که تونسته یک غول رو شکست بده برنده شدن در کوییدیچ که براش چیزی نیست. حرفش رو گفت و رفت. متوجه پاش شدم که لنگ میزد. پس همه ماجرا زیر یر اسنیپ بود اما چرا باید اینکار رو انجام بده میخواسته به چی برسه؟ هری هم به پای اسنیپ نگاه میکرد. من_ فکر کنم آزاد کردن غول کار اسنیپ بوده. رون_ اما چرا؟ هری_ من مطمئنم کار اونه. با آزاد کردن غول میخواسته سگ سه سر رو سرگرم کنه ولی سگ گازش گرفته و بخاطر همین لنگ میزنه. هرمیون_ منطقیه. صدای بلند چغدی اومد برگشتم و دیدم که هدویگ با بسته ای که همراهش بود به سمت ما میاد. رون_ چرا الان بسته میاره؟! من_ اما کسی تا حالا چیزی برای هری نفرستاده
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
عالی و جذاب بود ذهن خلاقی داری عالیه
خوب بود دوست داشتم❤
ممنونم عزیزم
خیلی باحال بود مرسی حتماً ادامه بده 😘😘
واقعاا
ممنون❤