کت نوار و لیدی بگ پارت 1

سلام من P/A مخفف اسممه و امدم با این داستان کلی اتفاق می افته ولی خواهشا تند تند تایید بخوره خییلی طول می کشه (والا)

اسمه من مرینت و من لیدی باگم (از اخر فصل 3 شروع می کنیم) مرینت :رفتم نشستم پیشه لوکا خیلی دوسشدارم اما ادرینم دوست دارم نمی دونم باید کدومو انتخاب کنم رفتم نشستم پیشه لوکا و اهنگی رو زد که همه بچها محوش شدن بعدش بلند شدم رفتم دستشویی امدم کارم تموم شد امدم پیش دوستام بشینم که یهو

پام لیز خورد افتادم تو دریاچه همه بچها شوکه شدن هرچی تلاش کردم بهشون برسم نشد از زبان الیا:نگرانه مرینتم خیلی ناراحته اما خوب... که دیدم امد خاستم بهش بگم که دیدم وووووووووواااااااییییییییی افتاد تو دریاچه اخر دیاچم یه ابشار بزرگه(ابشار اون وسط چه کار میکنه هههههه) وای دوستم از دست رفت که یهو

از زبان مری:داشتم می رفتم ته ابشار که سرم خورد به تخته سنگ که بیهوش شدم از زبان ادری : وای ننننننننههههههههههههههه مرینتتتتتتتتتتتتتت رفتم تبدیل شدم که دیدم مرینت از ابشار افتاده و هرچی می گردم پیداش نمی کنم (ببخشید یکم مسخره شد ههههه) دارم دیونه می شم

از زبان الیا: نمی فهمم چرا ما...ممممماااااااا همجا رو گشتیم اما پیداش نکردیم معلوم نیست که دخترکفشدوزکی کجاس خیلی خستم از بس که گشتم فقط می خواهم اون لحظه برگرده که ......

تو اخبار میگه : دختری به نام مرینت دوپنچنگ بیهوش در جنگل پیدا شد گیج نشید و با من نادیا شاماک بمونید داشتم از خوشحالی می مردم که دیدم (َببخشید اما یکم مسخره شد قسمتای بعدی بهتر می شه)

خوب امیدوارم خوشتون امده باشه قسمتای بعدی بهتر می شه و خاهشا زوتر تایید شه و منتشر شه و نظرات اگه بیشتر از 5 تا نشه بعدی رو نمی زارم خواهشا زو منتشر شه