زندگی پر ماجرا

دوستان شاید براتون سوال باشه که هانا سوفیا املیا چه شکلی هستن که خب تو یه تست جدا به عنوان معرفی میزارم😐✋

+امممممممممـ...... &هم!. چیزی گفتی؟! +خب خانم سوفیا!... &هی با من راحت باش نمیخواد از خانم استفاده کنی بهم بگو سوفیا. +او!.... باشه!.... سوفیا! &بله +تو...... ت.... تو...! &من چی!؟ +تو چه ..... •میخواست ادامه بده که یکی در زد یعنی کیه؟! }~علامت املیا{ ~سوفیا! سوفیاااااااا! &بله! بله اومدم! •درو باز کرد و!.... از زبان هانا: +در باز شد سوفیا جلوی دید منو گرفته بود و نمیتونستم کسی که پشت در بود رو ببینم ولی میدونستم یه خانم بود چون صداشو شنیده بودم بعد از کمی احوال پرسی سوفیا اون خانم رو اورد تو و!....... +😳😶اون..... اووو.... اون خانم یه پ.... پپ...... پری بود🤯 تا اون جایی که من میدونستم فرشته ها و پری ها باهم دوستن پس اون پری با من که یک خونآشامم دشمنه😨 داشتم از ترس میلرزیدم احساس میکردم الانه که بیاد منو بکشه🥵 همینطور تو فکر بودم که یهو سوفیا گفت! &هانا هی هانا +ه.... ها.... ها.... یعنی بله &ایشون دوست من املیا هستن ☺️ *اگه دوست سوفیا یه پریه یعنی سوفیا یه فرشتست! خب اگه فرشته ها افسانه هستن پری ها هم افسانن ولی الان من دارم جلو روم یه پری میبینم 😩 &هانا هاانااااااااا +بله 😳 ~سلام هانا من املیا هستم از آشناییت خوشحالم😊 +او..... سلام....... منم خوشحالم😥 +شما یه پری هستین 😟 ~او آره مشکلی پیش اومده؟! +چی مشکل نه اصلا هیچی هیچی..... اصلا من میرم دستشویی 😅

&مگه تازه از دستشویی نیومدی😂 +آااا....اممممم....بازم باید برم 😅 از زبان هانا : رفتم سمت در دستشویی ولی نرفتم تو که بشنوم ببینم املیا به سوفیا چی میگه! ~به اون بچه نگفتی؟ &اون تازه بیدار شده چی بگم یهو بگم تو الان یه فرشته ای که قراره بمیره :/؟ ~نگو که درباره ی خودتم چیزی نگفتی! &راستش نگفتم ۰-۰ ~واییییی از دست تو.-_-. +من یه فرشتم؟ قراره بمیرم :/ سوفیا از خودش چیزی نگفته! -*_*- یعنی چی اینجا چه خبره من مگه خون آشام نبودم فرشته چه صیغه ایه :| مگه من قرار نبود ابدی باشم چراز باید بمیرم 🥲 من فقط 50 سالمه🥲 من جوونم آرزو دارم 🥲 این پری این وست چی میگه اصلا چیکارس?¿🥲 سوفیا از کجا فهمید من گیاه خوارم؟ °_° چرا همه چی انقدر عجیبه 😀🥲 من الان دقیقا چیم 🥲 &هانا کجا موندییییییی +اومدم........اومدم 🥲

*آروم باش هانا تو هیچی نشنیدی 😖 &هانااااااااااااااااااا +اومدم 😥 *خب هانا سوتی نده آروم باش نباید لو بری شاید تونستی فرار کنی آروم باش🤕 &هانا پس کجا موندییییییی یی ]اروم اروم به سمت سوفیا رفت[ +دوباره سلام😅 *ن.ری.ن ن.ری.ن ن.ری.ن 🥲 ~ام خب هانا میخواستم یه چیزی بهت بگم....... ادامه دارد......

اسلاید اضافه😐.......................

میدونم این پارت کوتاه تر از قبلیا شد ولی جان من رحم کنید منم دستم موقع تایپ به چ.خ میره و تا پارت بعد فعلا خداحافظ 😐✋