(ای که شستت میرسد لایکی بکن *سوره ادمین ایه 1*) خب بریم پارت دو یکم طول کشید ولی گذاشتمش😆
~اره اروم باش وگرنه خفه میشی:۰(
+میشه اینطور حرف زدنو تموم کنی لطفا:«|
-راس میگه جیهوپ اصلا اینجا چیکار میکنی برو بیرون-_-
~ایگوووووو تو خونه مامانمم ارامش ندارم^_°
-برو بیروووووون/ヽ(`д´;)
~باشه بابا•|•
+من واقعا معذرت میخوام تند رفتم یکم حالم خوب نی.......
-نه مشکلی نیس برادرم گاهی اذیت میکنه ^~^
+ヾ(^-^)ノ
-الان میتونی بگی تو پارک چیکار میکردی؟!
+او خب من......
درحال توضیح دادن بهش بودم و اون با دقت گوش میکرد تاحالا هیچکس اینطوری بهم توجه نکرده بود:) غرق نگاهش بودم حس عجیبی داشتم هم حس معذب بودن داشتم و هم احساس شاد بودن داشتم٫_٬ ولی خب احساس خوبی بود :) بعد تموم شدن حرفام گفت....
-او...... تو تنها تولد میگرفتی:( ؟!
+خب اره کسی نبود دعوتش کنم۰-۰
-خب اتفاق بدیم نیفتاده چون من یه کیک برای تولد مادرم درست کردم میتونیم باهم شریکش بشیم^~•
+او نه من باید برم تا حالا هم خیلی اذیتتون کردم*-*!
-نه نمیزارم بری همکارای جیهوپ هم قراره بیان الانم هوا بارونیه اوتوبوسا کار نمیکنن ماشینم نیست پس باید بمونی°~^
+خب چی بگم "-"
-پس میمونی:€
+اگه میشه(●♡∀♡)
-معلومه که میشه(♥_♥)
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
7 لایک
عالییی بودد 💕✨
خسته نباشی:)))♡
💗❤
عر منتشر شدಥ‿ಥ