یک داستان خاص با ژانر ماجراجویی رمانتیک ابرقهرمانی 😊 تو قسمت ۳ و ۴ عاشقانه میشه
دایانا یک دختر ۱۷ ساله است یک برادر به نام دان داره و یک پسر که اونو دوست داره اسم اون پسر مارسل که از فرانسه اومده و دور دنیا میچرخه مارسل هم سن دایانا است یک خواهر داره مرسیا اون ۳ سال از مارسل بزرگ تره مادر دایانا تو فرانسه به دنیا اومده و خونه داره و پدر دایانا توی روسیه به دنیا اومده و در لندن با مادر دایانا آشنا میشه و باهم ازدواج میکنن و دایانا متولد میشه و بعد هم دان پدر دایانا در یک فروشگاه کار میکنه در مورد خانواده راسل کسی چیزی نمیدونه
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
5 لایک
چطور میشه نظرم رو پاک کنم؟ لطفا اگه میدونید بگین...
خیلی داستان خوبیه و خیلی .......ی آخه چرا داستان به این باحالی رو انقد کم مینویسی؟؟؟😡😉😄😅
مرسی 😘 من زیاد نمینوسم ولی اینو ادامه میدم
پارت ۲ رو دارم مینویسم جبران میکنم توش 😊😊
متشکرم حتما دارم وقتم رو رو نوشتن میزارم
خوبه ولی یکم بیشتر بنویس
👍🏻👍🏻
رمان منم بخون اگه دوست داشتی
داستان رو ادامه بدم ؟
اره عالییییییییییییییییییییییی بود مرسی به داستان منم سر بزنید ۲،۳ در حال بررسی وای ۱ و نوشتم اسمش Miraculously you and mi 1
(◍•ᴗ•◍) ❤