معرفی شخصیت‌ها فصل دوم p1

نام تسوکیو شیان سن انسانی ۱۷ سن واقعی قرن ها اخلاق واقعی=یه دختر خون سرد مهربون شیطون خجالتی بیشتر مواقع تصمیم هاش مثبت هست اخلاق ۱= منحرف ول خرج شر اخلاق ۲= خود ازار همیشه در حال گریه از کسایی مخندن متنفر میشه اخلاق ۳= همیشه میخنده از کسایی که نمخندن بدش میاد اخلاق ۴=همیشه غر قرو میزنه تو جداه خاکی رو اصاب اخلاق ۵=همیشه عصبی (اخلاق ها کشف شده🤣)/ علاق = بسکتبال موتر سواری اسکیت بازی علاق فرعی =ول خرجی خفن بودن مانتور کردن و.. تتفر= از پسرای منحرف بیشعور بدش میاد از اینکه کسی از موغیتش سو استفاده کنه متنفره تنفر فرعی= بچه مثبت ها کسایی که پس انداز میکنن کسایی که می‌خندن یا گریه میکنن موقعیت =عضو otb ایشون دختر پادشاه استفان ملکه یونا هست قدرت= نامعلوم قدرت فعلی جادوی سایه یا همون سایه (مثل ریون و کلر تو شکارچیان غول)و عناصر یخ برق تبدیل شودن به گرگ و کابوس ملیت چین خانواده= برادر=آکیتو دورگه تاریک و روشن قدرت نامعلوم قدرت فعلی یخ و تاریکی کابوس و رویا خواهر=یوکا شاهدخت روشن قدرت نامعلوم قدرت فعلی چهار عنصر و قدرت نور پدر پادشاه استفان پادشاه تاریک پسر خاله همسر ملکه یونا هست قدرت بی نهایت در زمینه تاریکی مادر ملکه یونا ملکه روشنایی دختر خاله و همسر پادشاه استفان هستن در زمینه روشنایی اینا حکمران های اصلی به جز خدا هستن یعنی اول خدا قدرتمنده بعد اینا بچه سوم بچه آخر یه برادر داره یه خواهر بزرگتر خواهرش قدرتمند ترین موجود روشنایی هست وجودش از موجودات روزه که تو پارت بعد بهتون میگم خودش قدرتمند ترین موجود تاریکه برادرشم تعادل هست اما بهش رو نمیده تا از نیروش استفاده کنه خودش قدرتمند ببینه که دلیل داره اونم میگم معشوقه = لایتو ساکاماکی گذشته= وقتی بچه بود دشمنشون [هیان وانس] که دختر عمو پدرشه که قدرتمند شده با ارتش حمله به قصرشون میکنن نکته قدرت هیان مثل آکینوست یعنی پدرش قدرت تاریک داشته مادرش قدرت روشنی ج پادشاه ملکه میتونن آکینو و تسوکیو رو بفرست با آینده اما تو اون زمان یوکا بیرون قصر بود نتونست اون به آینده بفرستن تسوکیو هم صحنه محو شودن پدر و مادرش مینع همینطور نابودی دنیا و یوکا که به همراه خرگوش با بقص بهشون نگاه میکرد و آخرین صفحه ای که دید پرت شودن خواهرش به گودال سیاه بود از اون موقع بیماری چند شخصیتی میگیره تو ناراحتی و عصبانیت شخصیتش عوض میشه

اکیتو شیان سن ۱۷ سن واقعی قرن ها اخلاق هات دل سوز منحرف دعوایی شر شرور علاق چسبوندن چسب زخم به خودش چرت پرت وصل کرن به خودش بسکت بال موتور سواری تنفر ماهی و گیلبرت چون مثل رغیب براش میمونه قدرت نامعلوم کشف شده یخ خوندن ذهن دیگران رویا و تاریکی ترس کابوس تبدیل به گرگ موقعیت دورگه تاریک روشن عضوtbt پسر پادشاه ملکه خانواده خواهر تسوکیو شاهدخت تاریک قدرت نامعلوم قدرت فعلی قدرت فعلی جادوی سایه یا همون سایه (مثل ریون و کلر تو شکارچیان غول)و عناصر یخ برق تبدیل شودن به گرگ و کابوس خواهر=یوکا شاهدخت روشن قدرت نامعلوم قدرت فعلی چهار عنصر و قدرت نور پدر پادشاه استفان پادشاه تاریک پسر خاله همسر ملکه یونا هست قدرت بی نهایت در زمینه تاریکی مادر ملکه یونا ملکه روشنایی دختر خاله و همسر پادشاه استفان هستن در زمینه روشنایی اینا حکمران های اصلی به جز خدا هستن یعنی اول خدا قدرتمنده بعد اینا گذشته همون که برای خواهرش گذاشتم و بعد اون اتفاق سریع میکنه با نیروی روشن تعادل کمی بر قرار کنه

نام لیا(فامیلی هم دیگه بیخیال اسم و بچسب) سن ۱۸ سن واقعی قرن ها اخلاق= خونسرد اروم چهره سردی داره اما به وقتش از همه بهتر میشه کتاب خوندن رو اجبار وضیفه نمیدونه جزی از سرگرمیشه دنیا از دید دیگه میبنه حافظه قویی داره و کتاب داره مدرسه هست علاق =کتاب خوندن تحربه به دست اوردن تنفر =آز کسایی که خودشون بالا میدونن بدش میاد موقعیت= عضو otbققنوس (یا همون سیمرغ خودمون) کتاب دار و مشاور قدرت= تبدیل به ققنوس و و مثل روح میمونه از هر جا رد میشه و میتونه با ارواح صحبت کنه ببینتشون حتی قدرت این داره که ارواح به دیگران هم نشون میده و حتی کنترلشون کنه مشوقه =ریجی ساکاماکی (موندم رجی که از روح میترسه چطور عاشق این میشه😐) ملیت چین گذشته خاصی هم نداره

نام تارا سن ۱۶ سن واقعی ۲۰۰ اخلاق مهربون ماجرا جو و اخلاقش شبهات زیادی با کو داره همشه خندونه مشکلاتش با خنده بر طرف میکنه علاق =دوست داره ایدل بشه اسیت باز حرفیه و بسکتبال هم بازی میکنه تنفر=مغرور ها و کسایی که عذیتش کنم قدرت=برق سرعت بالا سفر در زمان موقعیت = خانواده=پدر نداره با مادرش زندگی می‌کنه مادرش سرآشپز هست و جزو رعیت ها هستن ملیت کره گذشته = دوست داره خواننده بشه صداش خیلی خوبه اما زویی همیشه بهش فخر می فرشه جزم otb نیست اما میشه صمیمی ترین قدمی ترین دوستش ساما و امی هست وقتی میاد تو مدرسه به همه میگه جزو خانواده اشرافه وقتی زویی میفهمه اشفا میکنه حقیقت رو و بعد مجبورش می‌کننه که تارا بخونه زویی لب خونی کنه

نام هیکارو موزاکی سن ۱۹ سن واقعی چندین قرن اخلاق= با بیمار ها مهربونه اما با بقیه سرد و خشک با دوستاش راحته وقتی نتونن بیماری نجات بده عضاب و وجدان میگیره با اینکه از همه بزرگتره همیشه از رینی اجازه کاری میگیره چون به عقیده خودش رینی عاقل تره علاق =نقاشی کردن شکار کردن خوردن گوشت تازه تنفر= گوشت خوشگ شوده درمان نکردن دیگران و کارل هاینز قدرت =برابری میکنه با کارلا اما قدرتش بعد ارتقاء از کارلا بالاتره موقعیت =عضو otb خون‌آشامfirst blood دختر اول وزیر موزاکی معشوقه کارلا ملیت ژاپن خانواده پدر وزیر موراکی وزیر پادشاه گیسباچ پدر کارلا و شین مادر= دختر دایی کیسباچ خواهر =یوکی موزاکی گذشته وقتی که بیماری end zeit شیوع پیدا کرد بخاطر سن کمش چون اون موقع سن انسانیش فقط ۱۶بود نتونست بیماری درمان کنه فقط تونست افرادی درمان کنه همون موقع بود که پدر مادرش به بیماری دچار میشن اما چون داشت چند نفر نجات میداد دیر رسید موفغی که رسید دیر بود نتونست درمانشون کنه اونا مردن اون موقع با یه گویی به چندین قرن بعد صفر کردن و همینطور تنها دوست کارلا بود

خوب این پارت یک برم پارت دوم برات بزارم با شخصیت های فصل اول