هلووووو😐✌😐✌
«موضوع تست😐»
فالو=فالو
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
37 لایک
هلووووو😐✌😐✌
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
پولکامو من اختراع کردم😐
من اینو دوماهه کشفیدم😐
من خیلی وقت پیش کشفیدم😐 من کرونا گزفتم مامانم ازم پرسید چی غذا درست کنه یه عالم میوه گرفت گفتم شیرموز دوست دارم رفت موز گرفت 😂هی کاشکی همش اینجوری بود
من😁
اصا ام وی ماما ترسناک نبید😐
ولی دو اسلاد اخر یکم عجیب بود😐
من بعضی شبا از تو حال خونمون صدای پا میشنوم ولی کسی به جز من نمیشنوه
شاید به خاطر اینکه فقط تو بیداری آمممممممم خونه تون آپارتمانه یا یه طبقس شاید صدا از راه پله میاد
شایدم خود به خود صدا میشنوی😐
این بخاطر اینه که چون خودت میترسی توهم میزنی😐
ارع
خونمون ۲ طبقس ما طبقه بالاییم طیقه کسی نیست توش
یا خدا😐😐الان واقعا ترسناک شود😐
دیشب خواب هم خواب ترسناک دیدک
فک کنم چون جن هارو دوست دارم اونا هم منو دوست دارن
منم جن هارا دوص دارم😐
رو تختم دراز کشیده بودم میخاستم بخابم بعد رومو کردم اینور دیدم یه سایه رو دیواره داره باهام بای بای میکنه😐
منم هی میگفتم توهم زدمو این چیزا وجود نداره ولی بعد شب ک خاستم بخابم خاب دیدم توی ی حیاط بزرگم اون حیاتم تاریکه بعد یه دختر باحجاب نشسته بود جلوم ما زیره یه درخت کنار بودیم داشتم ب دختره نگا میکردم ی یهو گفت بالاسدتو نگاکن😐
منم رومو برگردوندم اونور دیدم یچی دقیقا شبی همون سایه هه اما اینبار سایه نبود واقعی بود یه خانوم ک صورتش مثل گچ سفید بود با دوتا چشم مثلثی قرمز
ادامه ی کامنتم😐😂
با چشم مثلثی قرمز داره هی جلو تر میاد نفس نفس میزدم خیلی نزدیکم بود بعد از خواب بریدم عرق کرده بودم😐
حالا بنظرتون چون مسخرش کردم اومده برام؟؟؟؟؟
نمیدونم منم دو شب پیش خواب دیدم با داداشم داریم بازی میکنیم بعد رفتیم تو آشپز خونه بعد داداشم گفت ابجی یه صورت داره از زیر کابینت ماکرووی نگات میکنه روز هم بود بعد گفتم برو بابا توهم زدی بعد دیدم واقعا یچیزه داره نگام میکنه با یه نیشخند بعد بهش کیک دادیم بعد یه دست سفید رنگ پریده اومد بیرون
بعدش به بابام گفتم باور نمیکرد( همه اینا خواب بودا بقیشم خوابه هروقت بیدار شدم میگم بهت) بعد رفتم با بابام تو اتاقم سر یت چیزی که نمیدونم چی بود بعد دیدم اون جنه از اشپزخونه اومد بیرون (اون فیلمه بود دختره
ادامه کامنتم
اون دختره که مـوهاشو انداخته رو صورتش با یه لباس سفید از تو تلویزیون درمیاد همون دختره بود بعدش یهو چسبید به سقف خونه بعد دیگه بابام دید و باور کرد بعد بیدار شدم از خواب صبح بود هنوز یکم هوا روشن بود نزید صب بود بعد مامان بابام خواب بودن رفتم پیش بابام خوابیدم دیگه بعد از اون شب در اشپز خونه رو میبندم و با آباژور روشن میخوابم
پشم😐
یااااا خدااااا مور مور شدم😐💔
من ک کلا از جنو اینا نمیترسم😐
نه اینکه ترسو نیستم اتفاقا خیلیم ترسوام 😐
ولی از جنا نمیترسم😐
از دزد ها خعلی میترسم😐