love in miraceles 8

🐞 : این دفعه قدرتش فرق میکرد برای اینکه شکستش بدم باید به یکسری آدم ها معجزه گر میدادم اول چون آلیا معجزه گر دستش بود بهش گفتم که یه توهم بسازه که من ( منظورش مرینته ) رو لیدی باگ به یه جای امن تو برج ایفل میبره بعدم به حالت اول برگرد ( ادامه از زبون آلیا ) 🐺 : وقتی به حالت عادی برگشتم وارد فاز دوم نقشه شدیم º نگه داشتن هویت مخفی من º

🐺 : تیریکس که استراحت کرد گفتم ( دیالوگ تبدیل آلیا ) و یه توهم ساخته ام که منم شرور شدم و اینجوری کسی نمیفهمید به همین راحتی خوشمزگی 😂😂 🐾 : سلام بانوی من 🐞 : سلام پیشی این معجزه گر ها رو به نینو لوکا بده لاکپشت رو به نینو مار رو به لوکا 🐾 : تو میخوای به کیا بدی 🐞 : جولیکا و کاگامی 🐾 : آره به و دردمون میخورن چرا به آلیا نمیدی ؟ 🐞 : این رو هم باید بهت بگم

🐾 : باشه رفتم پیش لوکا و معجزه گر رو بهش دادم گفتم بره به اینجایی که لیدی باگ مخفی شده بعدم به نینو دادم و رفتیم پیش لیدی باگ دیدم بقیه هم اومدن 🐞 : همه که جمع شدن گردونه خوش شانسی رو انداختم و یه بومرنگ اومد گفتم والپیریل از الان قدرتت رو فعال کن 🐍 : باشه و فعال کردم 🐞 : ببر بنفش هر موقع گفتم با قدرتت به برج ایفل ضربه بزن ( علامت ببر بنفش یا جولیکا 🐯 ) 🐯 : باشه لیدی باگ

🐞 : و پشت لاک تو دور والپیریل یه دونه سپر درست کن 🐢 : باشه 🐞 : و ریوکو برای اینکه من و کت نوار بتونیم بی خطر به کلویی برسیم دور ما به آب تبدیل شو ( علامت ریوکو یا کاگامی 🐉 ) 🐉 : باشه فقط بومرنگ رو میخوای چیکار کنی

🐞 : وقتی من و کت نوار با آب ریوکو رسیدیم اونجا برای اینکه حواس کلویی و زنبور هاش پرت شه باید والپیریل از پشت کلویی این بومرنگ رو پرت کنه سمت کلویی تا حواسش پرت شه و بعد سریع پشت لاک جلوی والپیریل یه سپر درست میکنه اینجوری با قدرت پیشی یعنی منظورم کت نوار گل سرش رو نابود میکنیم 🐾 : آفرین بانوی من 🐞 : والپیریل و پشت لاک رفتن پشت جایی که کلویی بود

🐯 : لیدی باگ بهم علامت داد که قدرتم رو فعال کنم منم کردم و محکم به برج ایفل حمله کردم 🐝 : یهو زیر پام لرزید بعد افتادم پایین ولی زنبور هام منو گرفتن فهمیدم از کجا حمله شده ولی جهت فرار مهاجم رو نفهمیدم 🐯 : بعد ضربه رفتم پیش والپیریل و پشت لاک گفتم فاز دوم نقشه 🐞 : فاز اول به خوبی انجام شد رفتیم سراغ فاز دوم گفتم وقتشه

🐉 : لیدی باگ بهم گفت وقتشه و از قدرت آبم استفاده کردم و دور کت نوار و لیدی باگ رفتم و بردمشون سمت ایفل 🐞 : فاز سوم 🐍 : رفتیم سراغ فاز سوم بومرنگ رو پرت کردم و همینجوری که لیدی باگ گفته بود کلویی حواسش پرت شد و به ما حمله کردن زنبور هاش گفتم حالا پشت لاک 🐢 : سپر رو تشکیل دادم ولی زنبور ها حمله میکردن 🐞 : رسیدیم نزدیک کلویی گفتم پیشی فاز چهارم 🐾 : قدرتم رو فعال کردم و آب از بین رفت و منم گل سر رو نابود کردم

🐞 : اکوما رو گرفتم و و همه جمع شدیم و زدیم قدش و از همه جدا جدا معجزه گر رو تحویل گرفتم و بعد به آلیا پیام دادم گفتم کارت خوب بود 🐺 : ممنون داشت وقتم تموم میشد به موقع بود 🐞 : آره همه خوب عمل کردن حتی ببر بنفش که دومین بارش بود 🐺 : واقعا دوست داشتم من معجزه گر اون رو داشتم 🐞 : حالا که تریکس رو داری 🐺 : آره واقعا تیرکس فوق العاده است من برم بایی 🐞 : خداحافظ 🐾 : میخوای به حالت عادی برگردیم بریم از آندره بستنی بگیریم 🐞 : آره 🐾 : باشه رفتیم تو یه کوچه و به حالت عادی برگشتیم و رفتیم سمت آندره

🍦: به به مرینت خوش قلب و آدرین خوش پوش معلومه آخر به هم رسیدید 🐞 : آره خوشبختانه میشه یه بستنی بدی 🍦 : حتما بستنی رو دادم بهشون داشتن میرفتن گفتم آدرین میشه بیای 🐾 : بله آندره 🍦: میخواستم بهت بگم چند روز پیش به اطرافت خوب توجه کردی و سعی کن اون موقع رو یادت بیا 🐞 : راستی امروز دنبال قاتل مادر بزرگم رفتم 🐾 : چی شد 🐞 : چیزی گیرم نیومد لیست کسانی که گواهینامه گرفتن تو این چند روزه رو دیدم چون میگن پسره جوون بوده 🐾 : موهاش طلایی بوده؟ 🐞 : تو از کجا میدونی 🐾 : بزار بستنی بخوریم ( تموم شد بستنی شون ) 🐾 : گفتم بیا نزدیک 🐞 : بله 🐾 : بیا تو بغلم 😢 🐞 : رفتم تو بغلش گفتم چی شده چرا بغض کردی 🐾 : من من کشتمش 😭😭😭

به پایان آمدین کفتر حکایت همچنان باقیست ناظر جونم منتشر کن🌷💚🌷