هی گایز بعد مدت ها اومدم خب بریم سراغ داستان
از زبان چون جه:
_من که بهت گفتم چون جه من نمیخوامت
چون جه:اما من دوست دارم ا.ت ۵ ساله که تو اومدی استرالیا و من دارم بهت پیشنهاد میدم اما تو رد میکنی. این قبول اما اون بچت چی ؟ اون بچه ۴ ساله که پدرش معلوم نیس کدوم خریه پدر...
باسیلی که تو دهنم خورد حرفم نصفه موند
ناباور به ا.ت نگاه کردم.
که دستشو به نشونه تهدید جلو اورد و گفت:ببین چون جه.اگه یبارردیگه درباره بچه منو پدرش حرف بزنی نمیگم دوستمی شریک خلافامی میدم دست بادیگاردام بعدم خودم با دستای خودم میکشمت
8 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (1)