بچه ها ی توظیح بدم دیگه حالشو نداشتم بقیه داستان رو تو کوچه بنویسم این پارت از ایستگاه 4⅔ شروع میشه💕 و بگم برای جبران اینکه چند روزه پارت نذاشتم این پارت خیلی خیلی خیلی طولانیه😎😎😎
ز زبان هرمیون: بلاخره رسیدم به ایستگاه قطار بیلتی که تو نامه (نامه هاگوارتز راوی: منم میخامممممم😐هرمیون: این پرانتزو برا تو باز نکردممممم راوی: دست منه که ببندمش یا نبدندمش👿👹👻 هرمیون:😪) خلاصه بلیتو دراوردم روش نوشته بود سکوی ¾9 رفتم از اون کسی که مسعول چمدونا(راوی: چی بنویسم خو😁😂😂هرمیون_: انقد نپر وسط حرفممممم😐)بود بمرسم سکو کجاست پرسیدم: ببخشید اقا میشه بگین سکوی نه سه چهارم کجاست؟ گف: ما اینجا سکویی به نام نه سه چهارم نداریم برو رد کارت پ.ن.راوی:تو توضیحات اشتباهی نوشتم ⅔4 ببخشید ¾9😂😂
نمیدونم چرا یارو انقد قاطی بود😐😐😐😐😐😐 ی پسر دیدم عینک زده بود وایسا ببینم اونم ی کاغذ دستش بود روی نوشته بود سکوی نه سه چهارم😯😯رفتم جلو بهش گفتم: سلام من هرمیون هستم ..هرماینی گرینجر(بچه ها تو داستان من اسم هرمیون هرماینی هست ولی چون یکم سخته فقط دوستاش و اشناهاش(از جمله راوی😐😂) میتونن هرمیون صداش کنن) پسره گف : سلام من هری هستم... هری پاتر گفتم : چیییییی(خودمونی:واتتتتت😐😂) همون هری پاتر معروف@_@؟؟ گف: اره میگم تو میدونی سکوی نه سه چهارم کجاس؟ خواستم بگم منم نمیدونم ولی ی لحظه احساس کردم ی نگاه سنگینی رومه یک هو برگشتم و پشتم و دیدم ..... (هرمیون: نویسنده میخاد حرصتون بده😐برو بعدیی😐)
نه انگار کسی نی شاید توحم زدم برگشتم سمت هری گف: حالت خوبه؟ گفتم : او...اره....خوبمم 😮راستش منم دارم دنبال سکو میگردم هیشکی نمیدونه کجاس راستش منم جادوگرم هری: پس بیا باهم پیداش کنیم 😁😁😁😁
یک لحظه ی چیزی توجهمو جلب کرد ی خانوادع بودن همشون مو قرمز بودن وایسا از توی ی ستون رد شدننننن بالای ستون رو خوندم..: ¾9 خودش بوددد
رو به هری کردم گفتم : فک کنم بدونم سکو کجاس😁😁😁😁 بعد دستشو کشیدم چرخامونو بردیم جلو بهش کفتم بره تو ستون اولش جا خورد ولی بعد بهم اعتماد کرد و رفت تو ستون... جواب داد از تو ستون رد شد و منم دویدم به سمت ستون
اه اونجا قطار بود قطار میرف به هاگوارتز منو هری رفتیم تو قطار از اونجایی که هری هم کسیو نداشت تا باهاش خداحافظی کنه راستش خودشم نمیدونس انقد معروفه😂😂😂تو قطار ناخاسته به یکی تنه زدم وایسادم که اضرخواهی(میدونم اشتباه نوشتم😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂)کنم که ی پسر مو بلند دیدم این همون پسری بود که تو مغازه دیدمش😯😯😯معذرت(ببخشید من با ز مشکل دارم😯😂😂😂) خواهی کردم و به راهم دنبال هری ادامه دادم
پیام بازرگانی: دیدیدیدیدیدی دی دی دیییییی😂😂😂😂 ایا از کوتاهی قد رنج میبرید؟😂 ایا در مقابل دوستان و اشناهایتان کوتاه هستید؟ 😂😂😂با ..... (پ.ن:بوقققققققق😂😂😂) دمنوش روزی دو متر دراز شوید😂😂😂😂😂😂 ایرانننننن مننننننننننهنننمننننننننننننننننننننننننننننننننن😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂 سینی ۱۰۰۰۰۰ پارچه ورکاده😂😂😂 سس سالاد.دلپذیر.سس فلان دلپذیرررر دلپذیرررررررر دللللپذیر😂😂😂😂 دیرو دیدو دادا دا دیدو داااااااا😂😂😂
تو راه هری همچیو برام گف ولی خدا خیلی سختی کشیده بود😢😢😢😢بیچاره😢😢😢😢😢بلاخره رسیدیم هاگوارتز😃😃😃😃😃😃😃😃 سوار قایق شدیم اون پسر مو بولونده که همجا میبینمش سوار قایق ما شد😁 ی خانمی بهمون خوشامد گفت و گف:من پرفوسور مگ گوناگال هستم .شما به سالن اصلی میرید و به ۴ گروه تقسیمم میشید و....(همچی ی تو فیلمو گف و همون اتفاقا افتاد دراکو به هری پیشنهاد دوستی داد ولی هنوز رون نبود رون بعدا باهاشون دوس میشه الان هری از نگاهی که دراکو به هرمیون کرد و پوزخندش بهش به دراکو جواب رد داد(عروس خانم گف نوههههههه😂😂😂😂)
..........
تمامید
ها؟؟؟؟؟
بخدا تمامیددد
خیلی اضافه اوردم😂😂😂
چی کار کنم؟
😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐
😂😂😂😂😂
تموم شووووو😠😠😠😠😠
اعهههههههه
۱۰......
۹......
۸.......
۷......
۶......
۵........
۴......
۲.....
۱.......
فعلا خداحافظظظظ👋😂😂😂
مرسی که خوندی😁😁😁😁
باییییی
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
کجایی عزیزم پارت بعد لطفا❤️💚
ببخشید گلم شهرستانم برگشتم تهران پارت میزارم
اینجا اصلا انتنش خوب نیست الان هم با بدبختی ابن پیامو گذاشتم :)