
سلام، اینم پارت اول ༺عشق شانسی ༻امید وارم خوشتون بیاد و اینکه ماجرا از پارت دو ب بعد شروع میشه 😉💜

اسم (ا/ت) ۲۴ سالته و یک دوست خــــیــلی صمیمی داری اسمش، کایراس و اون ۳ ساله که توی کره زنگی میکنه و ایرانیه تو بخاطر علاقت به بی تی اس و رشتت میخوای ی کره مهاجرت کنی (تو و دوستت آرمی هستین) تو و کایرا خانوادگی خیلی پولدار هستین 😎😂 شخصیت ا. ت: ی دخی کیووت خوشگل ناناز نفس، خفن، باحال، لجباز، همیشه با موهای کوتاه و مش های صورتیش 🤤💜 باهوش با درک و شعور، افکارش بزرگ تر از سنشه 😊
(علامت ا/ت&علامت کایرا+) &خیلی خب فردا کارهای مهاجرتم تموم میشع و بووووم💥😂و میرم کـــــرهــ 😼 [فلش بک ب فردا»] از خواب پا شدم ی دوش ده دقیقه ای گرفتم مو همو خشک کردم لباسم رو پوشیدم، صبحونه خوردم و چن دقیقه ای با گوشیم ور رفتم، ساعت رو نگا کردم ساعت 9:30 بود پروازم ساعت ده بود کم کم داشتم از خانوادم خداحافظی میکردم، ساک هام رو توی ماشین داداشم گذاشتم و ب فرودگاه رفتیم ساعت10:00 شد و پرواز من رو صدا زدن از دادشتم خداحافظی کردم و وارد هواپیما شدم، چون هواپیما مال آدم های پولدار بود ب جز من فقط پنج نفر دیگع تو هواپیما بودن، ساک هام رو جا گیر کردم و روی صندلیم نشستم، مدتی طول کشید تا خوابم ببره چشمام رو باز کردم دیدم کم کم داریم میرسیم خودمو جمع و جور کردم و بعد از نیم ساعت رسیدیم ساعت رو نگاه کردم، ساعت 9 شب بود از هواپیما خارج شدم و دوستم کایرا رو دیدم که ب دنبالم اومده بود
بعد از کلی ب. غـ. ل کردن کایرا، رفتیم سمت خونه (علامت ا/ت&علامت کایرا+) &کایرا خیـــــلی دلم میخواد برم فن ساین +هی ا/ت تو تاز اومدی کره نیمومده میخوای همه کار بکنی 😂 &آره راس میگی، اما فردا من باید کار های دانشگام رو ردیف کنم، و باید کار پیدا کنم و خونه بگیرم، نمیشه که همیشع مزاحمت باشم +باز از این ز. ر ها زدی، تازع ما بعد از سه سالع که همو میبینیم این حرفا چیه، و اینکه خودم فردا کارات رو ردیف میکنم اگه حوصلت سر میرع برات کار پیدا میکنم، تو فعلا نگران چیزی نباش &واقعا ازت ممنونم، جبران میکنم (فلش بک ب ی هفته بعد)

(بچه ها میخوام ا/ت رو اینجوری.ا.ت بنویسم) از زبان ا.ت: بعد از یه هفته کاری که کایرا بهم گفته بود جور شد و الان ی هفتس که توی این کار هستم.(بچه اول من ی توضیحی درباره ی کار ا.ت بدم. خب ایشون توی کلینیک مراقبت از حیوانات کار میکنن و اگه لازم باشع برای مراقبت از حیوان های صاحب دار ب خونه ی مردم میره تا از حیوانات شون برای چند روزی مراقبت کنه. همین😊)فلش بک ب فردا» امروز صبح مثل همیشه از خواب پاشدم ب سمت wc رفتم بعد اومدم بیرون ی قهوه با خامه برای خودم درست کردم و خوردم. کایرا زود تر از من ب سر کارش رفته بود. مو هامو شونه کردم و ب سمت اتاق لباسام رفتم ی لباس انتخاب کردم و پوشیدم (عکس لباس ا. ت)
سویچ ماشین رو برداشتم و سوار شدم.... بعد از رسیدن.... از ماشین پیاده شدم ماشین رو قفل کردم، تا وارد کلینیک شدم مگی گفت(بچه ها دوتا نکته اولی اینکه چون کایرا دکتره پولدارم هست پس اگه تو داستان از ماشین و گوشیو و.... نام بردم همه رو لوکس و مدل بالا در نظر بگیرید نکته دوم اینکه مگی منشیه کلینیک مراقبت از حیوانات هست)(علامت مَگی+ علامت ا.ت&) &سلام +سلام خوبی&ممنون تو خوبی، خبریه +آره عزیزم&خب حالا چی هس این خبرت +اولیش اینه که کلــــــی درخواس برای مراقبت از حیوانات صاحب دار داریم عالی نیس؟ از زبان ا.ت: با خبر مَگی همچنان خوشحال نشدم ولی ی لبخند فیکی زدم و گفتم عالیه[😐] +میدونم این لبخندت فیک بود ولی ی سوپرایز برات دارم &چه سوپرایزی؟ +خب از اونجایی که درخواست ها زیاده من خیلیاشو واسه بقیه کارکنا گذاشتم پــــسسسس نتیجش میشه، درخواست زیاد با وقت کم برای کارکنا، یک درخواست ولی با مدت خیلی زیاد برای تو 😊 &خوشحال شدم، ولی این سوپرایز بود؟+نه، تازه کجاشو دیدی 😉 &خب حالا این درخواسته مدتش چقدر هست؟ +آممــــم، حدودا دوماه 😁 &وات؟ 😧 +نگران نباش عزیزم این دو ماه خیلی خوش ب حالته، حالا ب این آدرسی که رو این برگه مینویسم برو تا با خوده سگه و صاحبش آشنا بشی(ی نکته، این کلینیک خیلی بزرگ و مشهور هست 😉)&خیلی خب باشع 😐 از مگی آدرس رو گرفتم و ب سمت ماشین راه افتادم،..... ماشین رو روشن کردم و یکی از آهنگ های بی تی اس رو گذاشتم.......... رسیدم ب همون خونه که مگی گفته بود. خونه ی شیکی بود، زنگ آیفون رو زدم..... در باز شد....... و با ی صحنه ی خییــلی باور نکردنی رو ب رو شدم.............
خب پارت پارت 1تمام شد امید وارم خوشتون بیاد لطفا لایک کنید کامنت هم بزارید 😊💜
من چرا هشتا اسلاید گذاشتم 😐😐😐😐

لایــــــــــــک ♥کامـــــــــنت😊
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (1)