های گایز این اولین تستمه 🌠 امیدوارم خوشتون بیاد 💜✌🏼 خواهشا حمایت کنید💖
تازه رفته بودی کره چون همیشه دوست دوست داشتی بازیگر باشی و البته چون از نوجونی عاشق کیدراما بودی به چند زبان انگلیسی و کره ای و آلمانی مسلط کامل داشتی چون تو سوییس تحصیلات داشتی کمی هم چینی و عربی بلد بودی اما نه اونقدر خیلی هیجان زده بودی یه خونه نقلی اما شیک اجاره کرده بودی و نسبتاً خانوادت پولدار بودن فردا قرار بود بری یه جا چون قرار بود تست بدی و برای یک فیلم عاشقانه نیست رو انتخاب کنن میدونستی قرار بود بیگهیت هم باهاش همکاری کنه اما خیلی برات مهم نبود اما عاشق اهنگ های بی تی اس بودی
خیلی هیجان داشتی خلاصه موقعی که رسیدی خونه یه غذا درست کردی خوردی یه ذره خشته بودی اما اونقدر هیجان داشتی که داشتی میرقصیدی اما استرس هم داشتی شب و شد خوابیدی صبح اونقدر زود بیدار شدی که خودت هم باورت نمیشد ساعت شیش پا شده بودی اما ساعت هشت بید اونجا میبودی یه ذره با گوشیت ور رفتی اما نمیتونستی صبر کنی میخواستی بخوابی خوابت هم نمیبرد چون خیلی هیجان زده بودی پس بلند شدی دست و صورت شستی و صبحانتو خوردی برای اینکه ریلکس کنی رفته بیرون پیاده روی و نیم ساعت بیرون بودی ساعت سه ربع به هفت بود تصمیم گرفتی یه نوشیدنی بگیری و به دوستت کتی زنگ بزنی اما چون خوابالو بود مطمئن بودی که الآن بیدار نیست دیوونه شده بودی برگشتی خونه خیلی بی حوصله دراز کشیدی رو تخت و یهو خوابت برد موقعی که بیدار شدی ساعت یه ربع به هشت بود و دیرت شده بود مثل بد بختا بلند شدی مسواک زدی یه لباس خوشگل پوشید یه لباس سفید و یک شلوار جین با یه پالتوی قهوه ای تیره پوشیدی اما چون خوشگل بودی فقط یه رژ زدی و موهاتم باز گذاشتی و تاکسی گرفتی و رفتی اونجا چون خونت نزدیک بود دیر نرسیدی
موقعی که رسیدی خیلی استرس داشتی رفتی تو و گفتی که برای تست اومدی یه برگه که توش دیالوگ نوشته بودنو بهت دادن و گفتن که بعد از سه نفر نوبتت میشه از بین اون سه نفر یه دختری بود مه معلوم بود خیلی خودخواهه و به هم پز میداد که باباش فلان مقام رو داره پ حتما قراره نقش اصلیشو بهش بدن تو از اون خوشت نمیومد چون فکر میکرد هنوز هیچی نشده میخوان بهش اسکار بدن خیلی بهش توجه نکردی و تو اون فاصله داشتی متن رو حفظ میکردی تو حفظ کردن خوب بودی اما باید حالتات خوب میبود بعد از این که همه تست دادن نوبتت شد وقتی رفتی تو سه نفر نشسته بودند کارگردان و نویسنده و تهیه کننده اولش مِنو مِن کردی اما بعدش شد اونقدر دیالوگا رو قشنگ گفتی که خودت هم باورت نمیشد تستت رو دادی تموم شد رفتی بیرون بهت گفته بودن بعد از یک روز جوابا مشخص میشه رفتی بیرون انگار خوشحال بودی اما نمیدنستی که قبول میشی یا نه رفتی یه قهوه گرفتی و رفتی پیش دوستت کتی اون یه ارمی بود و اتاقش پر بود از عکسای بی تی اس اتفاقا بایسش هم تهیونگ بود بهش گفتی که اودیشن دادی اون خیلی برات هیجان داشت باهم رقصیدین گفتین و خندیدین تا موقعی مه شب شد و تصمیم گرفتین برین بیرون
رفتین بیرون نمیدونستین میخواین چی کار کنین اما اول رفتی سیب زمینی سرخ کرده گرفتین تو کشته مرده ی سیب زمینی سرخ کرده بودی داشتین همینطوری پیاده روی میکردین تا اینکه کتی یه از دوتاشو دید بهت گفت که تو اکه میخوای برو من با این دوستم حرف بزنم میام تو رفتی و همینطوری تو عالم خودت بودی که یهو یه دزد کیفتو زد خیلی عصبانی شدیو رفتی دنبالش ( خوشبختانه پاشنه بلند نپوشیده بودی😁) داشتی میدویدی که یهو خوردی به یه مرد که کلاه و ماسک داشت و سرتاپا مشکی پوشیده بود ا/ت : ببخشید خیلی معذرت میخوام. اقاهه: اشکال نداره فقط اگر اشکال نداره میشه بپرسم که چرا نقدر سریع میدویین ؟ ا/ت: دزد کیفمو زده تا گوش نکردم باید برم خداحافظ. خیلی عجیب بود اما موقعی که رفتی اون مرده هم یواش و به طور نامحسوسی طوری که انگار فضولیش گل کرده باشه اومد دنبالت دزد رو پیدا کردی اما تا خواستی کیفتو ازش بگیری پات پیچ خورد و افتادی اون مرده اومد و بلندت کرد کرد تو دزد و میدیدی که سوار یه موتور شد و رفت
مرده کمکت کرد بلند شدی مرده: حالت خوبه ؟ ا/ت: اره خوبم اما موبایلم و کارت شناسایی همه تو کیفم بود. مرده: اشکال نداره میشه بپرسم اهل کحایی چون معلومه مه کره ای نیستی تو خیلی جا خوردی اخه تو این هاگیر واگیر وقت این سوالاس گفتی: من دیروز از ایران اومدم اینجا مرده : اها خیلی خوشگلیا چند سالته اونوقت برا چی اومدی اینجا تو هم گفتی : اولن به شما ربطی نداره دوماً الآن خیلی مهمه که بدونین مرده : باشه حالا چرا بهت بر میخوره تو: نخیر بهم بر نمیخوره فقط دلیلی نمیبینم بخوام با یه قرینه درمورد چیزای شخصیم صحبت کنم. ذاتم کشیدی و رفتی مرده یه ذره خجالت کشید خلاصه رفتی خونه کتی و از تلفن خونه به مبایلش زنگ زدی و گفتی که اینجایی موقعی که کتی رسید خونه همه ماجرا رپ بهش گفتی خیلی حالت گرفته بود چون قرار بود بهت زنگ بزنن و نتیجه تست رو بگن کتی برات غذا درست کرد و تو خوردی خیلی ناراحت بودی بخاطر همین گرفتی خوابیدی قرار بود فردا صبح بری تا ببینی قبول شدی یا نه چون دیگه گوشی نداشتی...
خب بچه ها اینم از پارت اول امیدوارم خوشتون بیاد 🥰 بنویسین خوب بود یا نه و به نظرتون اون مرده کی بود 😘✨ حمایت کنین ⭐️🧡💛 بای🌈
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
خیلی قشنگ بود 😍و مرده شاید تهیونگ باشه