من عضو جدید بی تی اسم7😀

ببخشید که دیر شد اینترنت نداشتم ولی پارتایه طولانی میزارم😉

تف تو روش اتاقش مجزا بود 😐 ضحا:هوییییییی ا.ت ؟یسراااااا بیا بغلممم😍 کیمیا: نمیدونم این دوتا چرا عقل ندارن؟ من:مکنه لاینن دیگه ما دوتا که اونی لاینیم باید ادبشون کنیم😪 جنی: امم میگم خانوم ا.ت؟😳 من:بله؟ میشه لطفا ا.ت صدام کنید با رسمی زیاد راحت نیستم😊 جنی:خب باشه ا.ت میگم امروز مگه خونه ما مهمون نبودید ما یه مهمونی به مناسبت اعضای جدید گرفتیم😯 من:هااااا؟من صبحونمو خوردم این کره...چیز یعنی ضحا جان بهم زنگ زد و گفت که جیسو و لیسا چیز کردن باهم دیگه(مرگ بر ذهن منحرف😐) رزی:دعوا؟ من:اخ سلام اره همون دعوا دیگه😂ووویی زنگ بزنم به کدوم اعضا؟ اها زنگ میزنم به ته ته کیمیا:همون تهیونگ که چیز دیگههه😂😂😂😂یسرا: وایییی جرررررر😂😂😂😂 رزی:چی شده بگید؟ ضحا تا تعریف کنه منم برم زنگ بزنم به ته ته من:الو ته؟ تهیونگ: هوم؟ من:میگم ما امروز خونه بلک پینک دعوت بودیم؟😳تهیونگ:خب چیزه اره☺یادمون رفت بهت بگیم من:فعلااااا و قطع کردم که رزی و جنی رو دیدیم که پخش زمین بودن😐😐😐😐 جنی: میگم بیاید کیکو که روش نوشتید جیسو لیسا و ضحا رو ببخش درست کنیم بزاریم برا شب من: خامه کیک دارید؟ جیسو:اره تو یخچاله و اینکه منو لیسا هم اشتی کردیم من:سلام جیسوووو😍😍😍 ضحا:جیسو این همون عاشق دلخسته است که بهت گفتم😂 جیسو :واییی سلام فن عزیزم😙 (خب دیگه لوس بازی بسه 😐)

من:ببینید اول اون قسمت کیکو که نوشته شده رو برش میدیم بعد با خامه ترمیمش میکنم ما چندتا وسیله هم اوردیم 》3ساعت بعد: یسرا: یونجون دهن منو صاف کرد ا.ت بیا برسونتمون خونه کم کم باید حاظر بشیم اوتوکهههه😑 من:حاظر شید بریم . از اعضا خداحافظی کردیم و دخترا رو رسوندم خوابگاه هاشون و خودم رفتم خونه زینگ زینگگگ کوک:کیستی ای ناشناس؟😐 من:ا.ت هستم ای بز 😂 کوک:اها تویی بیا تو😀 رفتم داخل جین:سوییچ ماشینم چی شد ها؟ تصادف که نکردی؟خط نیفتاد روش ؟ من:اولن رفتیم پاساژ یونگسان(همچین پاساژی اصن وجود نداره شما فکر کنید جاییکه پولدارا و سلبریتیا فقط میتونن برن عه😁) دومن خونه بلک پینک بودیم سومن اینم سوییچ ماشینت برو چکش کن کاملااا سالمه😆😆 نامجون: کجا بودی سه چهار ساعته؟ من:اول که رفتیم پاساژ کار داشتیم اونجا یک ساعت و نیم تقریبا کار داشتیم بعدش رفتیم خونه بلک پینک کمکشون کردیم برای مهمونی امشب 😊 جیهوپ برو حاظر شو اول میریم کمپانی بعد از اونجا میریم مهمونی من: من الان باید برم حموم بعدشم یه کمی کار دارم😅 جیهوپ :عیب نداره تو هم جیمین کن😂(فیلمشو که دیدین ندیدین تو کامنتا در خدمتم😆)رفتم بالا سریع یه دوش ده دقیقه ای گرفتم موهامو خشک کردم یه هودی لش صورتی کمرنگ با شلوار لی تنگ پوشیدم رفتم بالای پله ها و داد زدم "کسی بلده مو ببافه؟" ته: من بلدم کوک هم بلده من :میشه موهامو ببافین اومدن بالا فرق برام باز کردن و موهامو از بالا شروع کردن به بافتن کوک:الان که برسم کمپانی اونا خودشون مدل موهامونو و لباسامونو انتخاب میکنن من :اوهوم میدونم موهامو بافتن سوار ماشین شدیم و رفتیم کمپانی

رفتیم توی کمپانی تهیونگ دستشو گذاشت جلوی چشمم و بردنم توی یه اتاقی همینکه تهیونگ دستشو برداشت با یه صحنه ای روبرو شدم...😱ا..اکسوو..یسسسس اکسووو😍 ولی اینا مگه تو کمپانی اس ام نبودن اینجا چکار میکنن😐 جیهوپ:سوالی چیزی داری قیافت به این جور مواقعی که سوال داری ولی خجالت میکشی تغییر یافت😐 کای:من میدونم چیه😁الان میگه اینا مگه مال اس ام نبودن چرا اینجان😂 سوهو:تا این حد فن اکسویی؟ من:هان؟چیزه چچطور م..مگه؟ سوهو:هم رنگت پریده هم دهنت باز بود هم چشمات و کاملا باز کردی من:آ..هان..خب.چیزه اهاا سلام 😁 همه سلام کردن و کای گفت:سوالت همون بود درست؟ من:اره😄😂 کای:خب ما یه مصاحبه با بی تی اس امروز داریم و با شما میایم مهمونی😊 من:عه چه خوب میشه بعدا بهم امضا بدین باید از سهون و چانیول و دی او هم بگیرم😍 سهون:حتمااا خب بایست توی اکسو کیه؟ من:خودتون(سهون) چانیول کای و دی او 😁چانیول:بگو ببینم کدوم برنامه های مارو دیدی من:همسایه بقلی اکسووو😂 دی او :میدونستی ما با بی تی اس همسایه ایم من: هاننن؟ج..دیی؟😲کای:اره😂 منیه چشمکی زدم و گفتم:منتظر کادو ها و غذاهای مختلف باشید😃دی او:محظ اطلاعت یه خونه دیدی بقل در خونه خودتون؟من:اوهوم چان:اون خونه ی ماست😅(نکته: وقتی وارد حیاط میشی یه حیاط خیلی بزرگه که اون حیاط خوابگاهه حیاط فول امکاناته یعنی استخر الاچیغ و..داره بعد یه در جلوته واردش میشه چندتا پله میخوره میره پایین که پارکینگه بعد چندتا پله میخوره بالا که بالا دوتا در داره یکیش خونه اکسوعه و یکیش بی تی اس داخل خونه هم دو طبقست ) تهیه کننده:همه اماده باشید صدا.دوربین.حرکت🎬 (فردی که سوال میپرسه رو با @ نشون میدیم)@:اتاق ا.ت با کی یه جاست؟ تهیونگ:جیهوپ @:ا.ت اکسورو میشناسی؟ من: طرفدار دو اتیشه ام😁 @:کای دوست داری با ا.ت دوست باشی؟ کای:نه تنها من بلکه همه ی اعضا بعد اعضا هم باسر تایید کردن و...... بعد مصاحبه》

تائو:شما برید حاظر بشید ما اماده ایم یهو یکی داد زد :ا.تتتت من:نه باز این کنه😭(مینهیون) جیهوپ:وایی این عالیه😂 از اونجاییکه میدونستی اعضا منو تحویل مینهیون میدن رفتم پشت چان من:اعضای گروه خودم که منو تحویل میدن شما تروخدا منو قایم کنیددد😭😭😭 چان و کای:اوکی😎 کای دستمو گرفت و دویید و منو پرت کرد تو یه اتاقی بعدش چان اومد و لباسایی رو داد دستم چان:اینا لباسای مهمونین بپوش برای گریم هم میبریمت پیش گریمور خودمون☺من:وایی مرسی😄 رفتن بیرون لباسا یه نیم تنه سفید با دامن لی بود با کفشای پاشنه دار پوشیدم رفتم بیرون و دی او گفت:اروم پشت سرم بیا .منم اروم رفتمو منو داد دست یه دختره ای و گفت میکاپش کن فقط زود هااا دختره : باشه کارم که تموم شد رفتم بیرون نامجون کیفمو بهم داد و گفت ماسکتو بزن بعدش یه ماسکم داد دستم زدم و رفتیم سوار ماشین تا خونه ی بلک پینک یک ساعت و نیم زمان بود حوصلم سر رفته بود که یکی بهم زنگ زد دیدم نیکان بود(داداشمه و نکته اینکه اونم کره است و اونم ایدله بعدا جزییاتو میگم) من(با صدای بلند که از هیجان زدگیم بود)سلام هیونگگگگگ(من کلا هر کیو یه جور صدا میکنم به چیزیش هم کاری ندارم😅) نیکان:هیونگ و کوفت اجوما من:اجوما عمته نیکان:شنیدم میخوای بیای خونه بلک پینک ذوق کردم چون منم اونجام😁من:واییی واقعا خب پس زودی میبینمت بایییی و قطع کردم(تمام مکالمه با صدای بلند بوده😂) شیومین:مگه هیونگ و فقط پسرا برای هم استفاده نمیکردن؟😂 من:اصن تو خواب ببینه بهش بگم اوپا 😂 اصلا اسمشم دوست ندارم صدا کنم همون هیونگ خوبه هر چند اونم بهم میگه اجوما شوگا: چند سالشه؟ من:همسنیم اونم 19 سالشه تائو:اونم ایدله؟ من:اره توی گروه .....(یه اسم خدتون بزارید😂) دو باره گوشیم زنگ خورد من:الو اونییی😍😍😍(این اسمش بارانه ولی بهش میگیم اران اینم هم گروهیه نیکانه )(گروعی که نیکان توشه صدرا داداش یسراس علی داداش کیمیا داداش من و دوس دختر صدرا که اسمش یلداس و اران ) اران:نیکان بهت زنگ زد بیشور نداد من حرف بزنم

من:اونی من الان کار دارم وایسا یک ساعت دیگه همو میبینیم😁بعدم قطع کردم جین : یه اهنگ بخون ببینم منم اهنگ Doo Doo بلک پینکو خوندم جیهوپ :واو صدات عالیه من:مرسی😶 دیگه این یک ساعت هم یه طوری گذشت و رسیدیم و زنگ درو زدیم .

ببخشید پارت قبل کم بود دفعه بعدی زود زود پارت میزارم و البته طولانی😉 خب چالش:این داستانه عاشقیه؟بین کی اتفاق میفته؟ لایک کامنت و فالو هم فراموش نشود تا پارتی دیگر بای😁