قلب شیشه ای پارت ۱۸

🐞خیلی خستم انگار کوه کندم😪 من میرم بخوابم و ادرین 😂 🐾بله😌 🐞جان من دیگه منو نترسون اوکی😐 🐾اوکی😊 مرینت رفت بخوابه💛 🖤خب میخوای چی کار کنی؟ 🐾معلومه😈 🖤خدا بهت رحم کنه😬 از زبان ادرین : یواش یواش از پله ها رفتم بالا رسیدم دم اتاق مرینت 😐

یواشکی وارد اتاقش شدم 😈 رفتم کنارش خوابیدم😌 فردا صبح از زبان مرینت: چشملمو باز کردم دیدم ادرین کنارمه اخییی چه کیوت خوابیده بود🤭دلم نیومد بیدارش کنم 😊 همونجا کنارش خوابیدم😌 (ادرین خودشو زده خواب) 🐾& خب چرا سرم داد نزد ؟ اها فهمیدم نقشه داره درست پیش میره😈

راستی یادم رفت اول بالا رو بخون😐

🐞چشامو باز کردم که دیدم ادرین کنارمه 🐾سلام بر بلوبریم😊 🐞سلام ادرین😊 🐾گل برای گل🙂 🐞واییی رز صورتی مرسی 🐾تازه هنوز تموم نشده😇 🐞وایی چه همستر خوشگلی 💛💛مرسیییی تو بهترینی ادرین🤩 د.و.س.ت دارم😇 قیافه ادرین: 😌 🐾& خب قسمت دوم نقشه اجرا شد😈

خب تموم اگه کامتاش بالا بره پارت بعدی رو میزارم نظرتون راجب رمان چیه ودوست دارین رمان چه ژانری باشه توی کامتا بگین😊

بای بای ناظر جان لطفا منتشرش کن😐