سلام بچه ها من اومدم خبر بدم ک ی مشت ناظر ک نمیدونستن من چقد برای نوشتن زحمت میکشم و شما چقد منتظرین پارت7رو عدم تایید زدن من الان دارم این و ویرایش میکنم و میگم خلاصه ی پارت قبل اینه که مرینت و آدرین رفتن دیدن آدرینا بین شمعا بیهوش و مرینت گفت این راه قدیمی خوناشام شدنه و بعدشم هیچی دیگه رفتن بیرون و بعد آدرین ی خانوم دید و همونجا خشکش زد(به علاوه این که دوستش دورکمر مرینت بود😂)
خانومه که انگار از دیدن من و آدرین اونم توی اون وضعیت تعجب کرده بود گفت:آدرین! آدرین:مامان! و دستاش شل شد مرینت:مامان؟ امیلی:پسر تو کجا بودی؟ و بعد نگاهش به دست آدرین افتاد و بعد به من نگاه کرد امیلی:و ایشون؟! آدرین اصلا توی شک بود و نمیدونست چیکار کنه! وقتی دیدم اوضاع خرابه اومدم درستش کنم پس دستم و جلو بردم و گفتم:سلام من مرینتم😊! اون خانومم دست داد و همینطور که داشت دستم و تکون میداد گفت:خوشبختم منم امیلیم مادر آدرین! مرینت:خوشبختم و اونم در جوابم کمی سرش و خم کرد امیلی خانوم که ظاهرا هنوز توی تعجب دستای آدرین بود که اونجا چیکار میکنه گفت:شما آدرین رو میشناسید؟ مرینت:بله.....من....ام.....اِه امیلی خانوم هم با ابروهای بالا رفته نگاهم میکرد مرینت:هوفففف من نامزد آدرینم امیلی:جانم؟ و به ما دوتا نگاه کرد مرینت:ببخشید میدونم یهویی شد ولی خب من آدرین و که یهو آدرین دستش و گذاشت روی دهنم و گفت:من ازش خواستگاری کردم!
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
38 لایک
فرند میشی عزیزم؟
البته🌝💞
درجه یک بود برم بعدی😂
اون موقع که آدرین شوتی داد میخواستم گلوش رو بگیرم و خوش کنم قیافه ی من:🤣😡
😂🤣😅😅😆😁😄😄😀
عالی بوددددد
عععععععععععععععععععععععععرررررررررررررررررررررررررررر 😆😆😆😆
من از هیجان مردم 😆😆😆😆😆😆🧎🏼💍⬅️🧍🏻♀️
✨✨🎈🎈🎊🎊🎉🎉🥳🥳
عالییی بود اجی چ رمانتیک😍😍
قسمت بعدی لطفاً🙏🙏🙏
😂😂😂😂😂اگه تو میراکس واقعی بود مرینت از استرس و خوشحالی غش میکرد
عالی بود در انتظار پارت بعد
عررر چه قشنگ😍💖
عالی بود منتظر ادامه هستم 🧡 🧡 🧡 🧡 بااااااییی