
برا هرکی ک منتظر این پارت بود... اوردمش:)
از زبان میا= اروم کیسه خونو پاره کردم و سر کشیدم.. ی طعم خاستی میداد.. ن طعم داشت و در عین حال هیچ طعمی نداشت(😐) بدون اینکه نفس بگیرم خوردمش.. ولی یهو کل بدنم یخ کرد😶😟😐 اختیارمو از دست دادم و افتادم زمین... 😐❗💢و چشام سنگین شد و فک کنم بیهوش شدم=| از زبان یجی= دیدم ی صدا هایی از تو اتاقک دس*تشویی میاد اروم در زدم ولی کسی جواب نداد😐🍙 محکم در زدم تا حدی که نزدیک بود در بشکنه ولی بازم کسی جواب نداد😐💔🍑درو ب زور شکوندم و میا رو دیدم ک بیهوش افتاده زمین😐🎹
بلندش کردم و تو دلم داشتم میگفتم فک نمیکردم انق ضعیف باشه\= بدنش کامل داغ شده بود(میا خودش احساس سردی میکرد😐)... بردمش پیش جاستین... تا میا رو دید گف=پس بیهوش شد... 😐💔ولی.. اخه... هفف بدش من میبرمش خونه و ازش مراقبت میکنم... گفتم باووووشههه( ͡° ʖ̯ ͡°) جاستین= مثل چند روز پیش غذامون یادت نرههه😐🔮 یجی غر غر کنان= من اون روز یادم نرفته بود فقط نتونستم چیزی بدزدمممم و ب جاستینی ک حرفای یجی ب هیچ جاش نبود چش غره رفت=| جاستین=باوشه باوشه=|
از زبان جاستین= میا رو بردم خونه.. نمیدونستم چیکار باید بکنم... برا همین گذاشتمش رو کاناپه و خودم روبه روش نشستم.. فردا تولدش بود :) باید تا اون موقع ب هوش بیاد... چون میخوام ب عنوان هدیه ببرمش ب دنیای خودمون:) مشغول فک کردن ب همینا بودم ک نفهمیدم کی خوابم برد.. 😐😴 از زبان میا= چشمامو باز کردم دیدم رو ی تیکه سنگم.. دورو برمو نگاه کردم.. همه جا تاریک بودو فقط ی نور کم رو من افتاده بود... 😐💔💯 بلند شدم ک برم اطرافو ببینم... ک یهو ی صدایی از پشتم اومد ک گفت= پس بلاخره اومدی:) منتظرت بودم:) خیلی دیر کردی:) 😐🍑 گفدم= ت کی هستی=| منو از کجا میشناسی =| من کجام=| چرا منتظرم بودی=| من چرا اینجام=|
اون یارو بی نام و نشونه:| = یکم میخنده* مثل مادرت عجولی😐😂 -مادر منو از کجا میشناسی؟ =| + اهم اهم... مطمعنی میخوای بدونی؟ :) -اره.. +خب... من معاون پدرتم:) ک با استفاده از ی ورد و طلسم دارم کنترلت میکنم😈 شاید بگی چرا دارم اینارو بهت میگم... خب چون قصدم بد نیست و میخوام کمکت کنم:) *واقعنی میخواد کمک کنه:) * -چرا باید حرفتو باور کنم؟ 🤨 اثن از کجا معلوم نخوای بهم اسیب بزنی؟ 🤨 +درست مثل پدرت زیرک و محافظ کاری:) ی نگاه ب بازوت بنداز.. *استین کوتاه پوشیده* میا ب بازوش نگاه میکنه* -ای.. این چیه🤨 با من چی کار کردی😡🤬

+ نترس کاری نمیکنم😂😅 اون بهت کمک میکنه بیای پیش ما ینی دنیای ومپایر:) فقط مواظب باش... خیلیا هستن ک نمیخوان ما ب قدرت برسیم... نباید گولشونو بخوری... -و... ولی کیااا؟؟ من چطور میتونم بیام تو دنیای ومپایر.. اونجا پدر و مادر دارم؟ 🥺 +خودت میفهمی فقط مواظب باش... و کم کم نا پدید میشه*
و... تامام=| باعی=|
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود😃ولی کم بود🥲
منتظر ادامشم🙂💜
مرسیییی:) 🕸🍑🍙 دلیلشو بهت گفتم ک😂😐💔
معرفی در موردش نوشتی
راستش منظورتونو متوجه نشدم...
اگ منظورتون معرفی شخصیت ها هس باید بگم دو پارت های قبلی اروم اروم معرفیشون کردم:) 🦋🕸