
سلام بچه ها بالاخره این پارت رو هم درست کردم انشالاه که پارت بعدی رو هم مثل این پارت درست کنم زود درست بشه.
خاموش کردم و گفتم:خب راستش......راستش......خب....چطور بگم آخه.....راستش.......مرینت:چی؟آدرین:خب راستش باید بگم که اوفففففف باشه بزار بهت بگم که مرینت من امروز ۴ تا شناسنامه آماده کردم که بریم به چین چون اینجا جامون امن نیست.مرینت:چی چرا اینجا که جامون امنه.آدرین:آخه می دونی ۱۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ نفر از ما شکایت کردنو امروز هم قراره پلیس بیاد به اینجا برای همین من ۴ تا شناسنامه آماده کردم تا بریم چین و بعدشم اینجا رو بدیم دست آدرینا و کاگامی.
مرینت:برای همینه که امروز گفتی به خدمتکارا وسایلا رو جمع کنن؟؟آدرین:آره.مرینت:باش..کاگامی: مرینت کجایی من آماده ام.مرینت:باشه بعدا با هم حرف می زنیم.آدرین:۲ ساعت بعد پرواز داریم.مرینت:باشه بعدا.مرینت:چراغا رو روشن کردیم و بعدش هم رفتیم بیرون.مرینت:وای کاگامی خیلی خوشگل شدی.کاگامی:ممنون ولی زود باشین فقط یه ربع وقت داریم.مرینت:ما زود آماده شدیم و سوار لامبورگینی من شدیم(نکته:همشون لامبورگینی دارن)(من:منم لامبورگینی موخام😭😭😭😭😭😭)و رفتیم بیمارستان و بعدشم کاگامی رفت و تمام کارا رو انجام داد و بعدشت رضایت داد و عمل کیاما شروع شد و بعدش کاگامی نشست روی صندلی بیمارستان و توی فکر فرو رفت که رفتم و گفتم:چی شده؟
کاگامی:دارم به کیاما فکر می کنم.آدرین:کاگامی اگر چیزی شده می تونی با من رو راست باشی و حقیقت رو بهم بگی.آدرین:من حقیقت رو بهت می گم من واقعا دارم به کیاما فکر می کنم.آدرین:ولی اصلا این طور به نظر نمی رسی چون قیافت ناراحت نشونت می ده.کاگامی:نه واقعا چیزی نشده.آدرین:خیلی خب.مرینت:آدرین بیا اینجا.آدرین باشه.مرینت:رفتیم توی راهروی بیمارستان و گفتم:آدرین حالا که می خوایم بریم به چین چرا کاگامی و آدرینا و کیاما رو هم با خودمون نبریم؟آدرین:مرینت شوخیت گرفته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟آدرینا و من تو چین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اصلا را نداره.
مرینت:خب کاگامی و کیاما چی؟آدرین:اونا شناسنامه ی چینی ندارن.مرینت:خب زود باش برو و براشون شناسنامه جور کن.آدرین:مرینت من ۵ هفته برای اینا صبر کردم اون وقت می گی ۵ هفته ی دیگه هم صبر کنم من خسته شدم.آدرینا:من یه جا رو می شناسم که می تونی اونجا شناسنامه ی جعلی جور کنی آدرین و می تونید با اون شناسنامه ی جعلی کیاما و کاگامی رو ببرید و من براشون شناسنامه ی اصل جور کنم و براتون بفرستم خودم جایی که شناسنامه ها رو درست کردی رو می دونم آدرین آگرست.مرینت:آدرینا تو اینجا چیکار می کنی.آدرینا:بهتره بهت نگم.
مرینت:خوب باشه.آدرین:آدرینا یا می گی اینجا چیکار می کنی یا بد می بینی.آدرینا:باشه توی دنیای روح ها مگه یادت رفته ملکه ی تمام افسانه و ملکه ی تمام جادو ها منم هان؟آدرین:چیییییییی؟دنیای روح ها اونجا فیلیکس هم بوده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟آدرینا:آره بوده پس چی؟خفه شو و دیگه حرف نزن چون حوصلتو ندارم.مرینت:بیخیال این حرفا حالا واقعا می تونی شناسنامه ی جعلی جور کنی و بعدش اصلی.آدرینا:آره.بلندگو بیمارستان:در عمل جراحی خانم کیاما به مشکل برخورده ایم لطفا مادرش هرچه زود تر به اتاق بیاد.آدرینا:از راهرو خارج شدم و رفتم پیش کاگامی و گفتم:کاگامی صبر کن من می تونم درستش کنم کاگامی:ولی آخه......آدرینا:ولی آخه نداره.
آدرینا:چون نصف عمرمو دکترا خونده بودم می تونستم نجاتش بدم برای همین رفتم داخل اتاق و عمل و دیدم خونریزی داخلی کرده خونشم خیلی کمه گفتم پنبه بیارن و و تا حدی جلوی خونریزی رو گرفتم و گفتم گروه خونیش چیه یه دکتر گفت AB مثبت گفتم تو بلندگو بگن کسی با گروه خونی AB مثبت هست و اونا هم گفتن که کیوان گفت من بعدش رفت خون داد بعد خونه به کیاما تزریق کردم ولی بازم خونریزی داشت(بچه ها تجربیات دکتری مو از سریال ضربان قلب به دست آوردم🤣🤣🤣🤣🤣مثلا این ایپگ هست که میره خون بده😂😂😂😂🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣)برای همین مجبور شدم عملی که توش باید یکی از کلیه هاشو در بیاریم تا خونریزی قطع بشه رو انجام بدم برای همین گفتم پرستارا کیاما رو اینجوری نگه دارن و بقیه دکترا هم برن یه کلیه ی مناسب پیدا کنن و سریع رفتم و ..............
خب بچه ها تموم شد
واقعا خسته شدم
با تشکر از سازنده ی سریال ترکی ضربان قلب😂😂😂😂😂😂
خب امید وارم لذت برده باشید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود پارت بعدی لطفا
عالی بود پارت بعدی
ممنون چشم