به خودم قول دادم!"معرفی داستان(به خودم قول دادم!)

سلام کیوتا•-•🖐خوبین خب من خیلی وقت بود ک میخواستم یه داستان بنویسم تا بقیه خوششون بیادو اونو دنبال کنن ولی متاسفانه من یه پارتو ک مینوشتم پارتایی بعدیش منتشر نمیشد.... 😪

ولی ایندفعه یه داستان نظرمو جلب کرد(نه تو تستچی) من اونو خوندم و خیلی قشنگ بود•~•💕نمیدونستم موقع خوندن اون داستان گریه کنم یا بخندم?•-•؟ واقعا منو تحت تاثیر قرار داد وقتی کامنتارو خوندم دیدم بقیه هم خوششون اومده منم تمام پارت هاشو دنبال کردم...🙂(البته هنوز کامل نیس😹)

و همین چند روز پیش پارت 4 رو تموم کردم خیلی قشنگ بود البته من خیلی وقت نیست ک این داستانو دنبال میکنم فعلا ی یه هفته ای هست خب من تو این چند روز منتظر پارت 5 بودم ک ب این فکر کردم این داستانو بزارم تو تستچی خب برو اسلاید بعد تا توضیح بدم داستان چطوریه...💖

این داستان راجب یه دختر ب اسم اِلینا هست ک سال ها منتظر بوده بی تی اس رو ببینه ولی نتونسته اون الان 21سالشه و توی اون سال ها ب خودش یه قول داده ک اونو تو پارت1 میگم خیلی قشنگه🥺💜

خب کیوتام من پارت1 رو میزارم شمام نظرتونو حتما راجبش بگین•-•یادتون نره ها:)

خداحافظ•-•💕🍓