توضیح از داستانم

بخش اول،ادرین اگراست )پسری که به خاطر سخت گیری های پدرش واقعا تنهاست ولی با کمک ناتالی به مدرسه رفت و اولین دوست واقعیش رو پیدا کرد نینو .ادرین حامل یه عشقه عشقی که در یک نگاه متولد شده ،اون عشق کسی نیست جز مرینت،ادرین جز دومین خانواده ی پولدار پارییس و گربه ی سیاهِ

بخش دوم)مرینت دوپن چنگ )مرینت یه دختر زیبا با چشم و موهای قهوه ای هست که خیلی ها میخوانش)مرینت هم به ادرین علاقه داره ولی به خاطر اینکه دخترکفشدوزکی عه از ادرین دوری میکنه و همین باعث بیشتر شدن علاقه ادرین میشه مرینت جز سومین خانواده پولدار پاریس هست،و یه برادر به اسم مایکل داره

بخش سوم)کلوئی بورژوآ)دختری که از همه رونده شده تنها دوستی که براش مونده سابریناس چرا؟چون اونم دوستی نداره.اون تصمیم میگیره متحول شه ،بعد که همه باهاش دوست میشن اون به ادرسی که تو خواب دیده مراجعه میکنه و پیرمرده به نام استاد فو رو ملاقات میکنه،یه هو اون مرد رو میشناسه و به یاد میاره که اون تمام کودکی ش رو کنار این مرد گذرونده

اون مرد معجزه گر یخ که از معجزه گرهای برتر بوده و اون رو شبیه یک شخصیت پری افسانه ای تبدیل میکنه و دوبال هم بهش میده،اون به همه ثابت میکنه اون از 5تا صاحب قبلی معجزه گر بهتره و لیاقت این معجزه رو داره

یه توضیح راجع به معجزه گر یخ)این معجزه گر جز پنج معجزه گر برتره و اگه کسی اون سه معجزه گر یعنی،گربه ی سیاه،کفشدوزک،یخ ،رو داشته باشه قدرت قوی تری نسبت به قدرت مطلق رو به ارباب شرارت میده

کامنت و لایک فراموش نشه

مرسی نگاه کردی کیوتی