Black love in miraculous 39

مرینت:منو ادرین هی از اونا میخوردیم ادرین:با مرینت از تو حالو هوای خودمون در اومده بودیم میخواستیم بازم بخوریم که دیدم بطریه تموم شده مرینت(با صدای م**ستی):ادرین برو بازم بیار ادرین( با صدای م**ستی):بسه دیگه بلوبری همین الانم زیاده روی کردیم مرینت: اذیت نکن دیگه برو بیار ادرین:باشه رفتم تو اشپزخونه بطریه طبقه اخر یخچال بود خم شدمو برش داشتم و میخواستم برم پیش مرینت که دیدم نیس مرینت مرینت کجا رفتی بطریو گذاشتم رو کابینت رفتم تو اتاق دیدم که مرینت:ادرین رفت از اونا بیاره دیدم یهو رعدو برق زد و بعدش بارون گرفت رفتم تو اتاق خودمون رفتم تو بالکن بارون شدید میومد و منو خیس میکرد ولی دوست داشتم با بارون خیس بشم

ادرین:دیدم که مرینت رفته تو بالکن رفتم سمتش منم داشتم خیس میشدم ولی اهمیت ندادم دستمو دور کمرش حلقه کردم و از پشت بغلش کردم مرینت:برگشتم دیدم ادرین از پشت بغلم کرده بود خیلی م*ست کرده بودم حالیم نبود دارم چیکار میکنم موهای باز من و موهای ادرین خیس شده بود چسبیدم بهش و دستمو دور گردنش حلقه کردمو ب*و*س*ی*د*م*ش ادرین:مرینت منو ب*و*س*ی*د وای خدا زیر اون بارون چه کیفی میداد منم همراهیش کردم😍

ادرین: از هم جدا شدیم و با لبخند به هم نگاه کردیم دیگه خیس خیس بودیم دست مرینتو گرفتم و کشوندمش تو اتاق یه حوله برداشتم و گذاشتم رو سرش و موهاشو خشک کردم مرینت:ادرین داشت موهامو خشک میکرد دستمو گذاشتم رو دستش و حوله رو ازش گرفتم و دوباره ب*و*س*ی*د*م*ش(دیگه وارد جزئیات نمیشم عدم تایید میخوره خودتون استادین😂😂😂😂)...........سری میزنم به جیم از زبان کای:رفتم پیش جیم دیوونه شده بود به همه میپرید جیم:چی شدددد کای:هیچ بلیتی به اسم ادرین یا مرینت ثبت نشده جیم: یعنیییی چییی پس کجانننن؟؟؟😠کای:نمیدونم جیم:رفتم پیش کل اعضای خانواده گفتم مرینت کجاست؟؟؟لویس:یعنی چی تو مگه به ما نگفتی رفته خونه مگی جیم:دروغ گفتم فرار کرده وسایلاشم برده ادرینم نیس لوسیا تو دلش:خیلی خوشحال شدم که مرینت تونست خودشو نجات بده و سرنوشتش مثله من نشه مرینت برخلاف من دختر قوی هست لویس:پسرم اروم باش پیداش میکنم به ادمام میگم پیداش کنن

فردا صبح

مرینت:از خواب بیدار شدم دیدم من تو بغل یه چیزه گرمو نرمم دلمم خیلی درد میکرد سرمو بردم بالا دیدم ادرینه صبر کن ببینم با این وضعیت تو بغل ادرین چی میخوام😲😲😲منو ادرین جفتمون با ت*ی*ش*ر*ت بودیم😵😵 با پام یه لقد زدم به ادرین بدبخت از خواب بدجور پرید😂ادرین:ایییی مرینت چی اینجا چه خبرهههههههه مرینت:اگه میدونستم که تورو بیدار نمیکردم این چه وضعیه😠ادرین:من چمیدونم (جفتشون از رو تخت بلند شدن نشستن)مرینت:ایییییی دلمممممم درد میکنهه دل پیچه دارممم😫😫 ادرین:صبح بخیر شکلات خانوم خوبی؟😂 مرینت:ایییی خودم کردم که لعنت بر خودم باد بلند شو برو دمنوش درست کن ادرین:ای بلای جونم هیششش من چیکارت کنم اخه کار خودتو میکنی بعدا میگی ادرین درستش کن😂

مرینت:مسخره بازی در نیار برو دمنوش درست کن ادرین:وسط جنگل دمنوش از کجا بیارم اخه😐مرینت:مگه نخریدی؟؟ادرین:نخیر فکر نمیکردم در این حد بشه مرینت:ایییی ادرین یه کاری بکننننن ادرین: من فقط میتونم چاییی نبات بهت بدم مرینت:چایی نباتم شد دارو اخه😑ادرین: کاچی بعض هیچیه بلای جون مرینت:رفتم نشستم رو مبل پاهامو فرو کردم تو دلم...........ادرین:نشستم کنار مرینت گفتم بیا اماده شد بخورش فقط زود باش که کار داریم

مرینت:کجا؟؟ ادرین:قراره بریم پاریس میخوایم بریم درخواست طل**اق بدیم مرینت: من مطمئنم طل**اقم نمیده ادرین:نمیتونه نده نگران نباش من فکر اونجاشم کردم فقط یه جوری باید لباس بپوشیم که شناخته نشیم که اگه یه وقت یکی از ادمای جیم مارو دید نشناسه مرینت:اوکیه ادرین: دلت بهتر شد؟مرینت:اره ادرین: این شد یه درس عبرت برای اینکه به حرف شو**هرت گوش کنی😏مرینت:براش یه شکلک خنده دار در اوردم ادرین:مسخره😂😂 بیا بریم صبحونه

مرینت: صبحونه خوردیم من گفتم خب جنابعالی همین جا وایسا من برم تغییر قیافه بدم ادرین:چشم بانو مرینت:رفتم تو اتاق و یه بلوز مردونه چارخونه مشکی قرمز پوشیدم یه ساپورت مشکی هم به عنوان شلوار پوشیدم یه کلاه مشکی هم گذاشتم رو سرم موهامم دم اسبی بستم(پشت کلاها هستا یه نیم دایره هست از اونجا موهاشو رد کرد) و یه عینک افتابی هم زدم عطرم زدم کفش اسپرت مشکی هم پوشیدم و رفتم بیرون ادرین منو دید کپ کرد دهنش وا مونده بود ادیرن:چه خوشگل شدی😍😍 ادرین: مرسی😘 ادرین:خب حالا نوبت منه رفتم تو اتاق یه هودی مشکی پوشیدم رو هودی نوشته سفید داشت و یه شلوار لی مشکی هم پوشیدم کلاه سفیدم هم گذاشتم رو سرم اون کلاه هودیه هم گذاشتم رو سرم چون باید تغییر قیافه میدادم یه کفش اسپرت سفیدم پوشیدم و رفتم بیرون مرینت:اوهو چه جنتلمنی شدی😍😍این قلب من ضعیفه هااا یهو دیدی پس افتادم ادرین:😂😂😂رفتیم بیرون سوار ماشین شدیم و راه افتادیم سمت پاریس

(ادرین در حال رانندگیه)مرینت:ادرین چه نقشه ای داری چه جوری میخوای طل**اقمو بگیری؟؟؟؟ادرین:به اسونی حتی اگه خودشم نخواد مرینت: کی این ماجرا تموم شه من خلاص بشم ادرین:دست مرینتو گرفتم گفتم نگران نباش کم کم تمومه این بازیو جیم شروع کرد من تمومش میکنم..........(یک ساعت بعد) ادرین:با خط جدیدم زنگ زدم به الکس الو الکس؟؟ الکس:سلام ادرین ادرین:فاز دوم نقشرو میخوایم اجرا کنیم بعدش تو کاترین میرین سراغ فاز سه اوکی؟؟ الکس:باشه ادرین:وقتی بهت زنگ زدم شروع کنین و قطع کردم و زنگ زدم به وکیل خانوادگیمون الو سلام اگراست هستم وکیل:بفرمایید ادرین:میخوام همزمان دوتا پرونده رو دست بگیرین میتونین؟؟ وکیل:اره میتونم ولی چه پرونده هایی هستن ؟؟ ادرین:یکیش پرونده قتله دوسال پیشه....(کل قضیرو هر چی که در این مورد خوندین ادرین براش تعریف کرد)وکیل:جدی میگین؟ ادرین:اره یکیشم پرونده طل**اق همین خانومه وکیل:قبوله ادرین: ممنون خدافظ و قطع کردم مرینت بیا بریم اینجا باید درخواست طل**اق بدی مرینت:باشه رفتیم تو یه اداره بود رفتیم تو یکی از اتاقاش سلام من مرینت دوپن چنگ هستم و ه*م*س*ر*م جیم ویگسون هستش میخوام ازش طل**اق بگیرم......

ناظر عزیز لطفا منتشرش کن🌷🌷🌷