یه صدای خوبی میاد مثل صدای پیانو پارت 1

سلام لاوام این یک داستان هستامیدوارم دوست داشته باشید بعد یه نکته اسم شما یوکی عه ( نه یوکی از جی ایدل) یه دوست صمیمی داری به اسم ماکیا ( اینو از انیمه برداشتم 😁) خب بریم سراغ داستان

اول بالا رو بخونید که به مشکل بر نخورید بعد یادم رفت بگم شما بلدید پیانو بزنید

اول بالا رو بخونید که به مشکل بر نخورید بعد یادم رفت بگم شما بلدید پیانو بزنید و کره ای هستید و کره زندگی میکنید

( علامت راوی ()) (مثل همیشه داشتی پیانو میزدی... بعد از چند ساعت تمرین سخت وارد اتاقت میشی نگاهی به دستات که از شدت تمرین درد میکردن انداختی... گوشیت رو برداشتی و به ماکیا زنگ زدی) یوکی : سلام ماکی خوبی؟ ماکیا : مرسی یوک خوفم میگم نظرت چیه بریم کنسرت یوکی : کنسرت؟؟؟ ماکیا : اوهوم میای؟ یوکی : امم راستش... نمیدونم... خب.. باش ماکیا : عالیه یوکی : وایساااا میگم اصلا کنسرت کی هست؟ ماکیا:

ماکیا : کنسرت بی تی اس یوکی : ب.باشه ماکیا : خوبه پس فردا ساعت 7 اماده باش یوکی : باشه...( یهو دیدی که دراتاقت رو زدن رفتی و در رو باز کردی مامانت بود...) مامان : بیا شام یوکی : باشه😓

[سر میز شام] یوکی : امروزم نمیاد؟ مامان: نه😔 یوکی : جای تعجب نداره ( بعد از این حرف ماکیا سکوت شدیدی بین مادر و دختر به وجود اومد) یوکی : مرسی خیلی خوشمزه بود مامان: نوش جان... کجا میری؟ یوکی : میرم بخوابم....

خب تموم شددددد😀دوست دارین پارت بعدم بنویسم؟ چالش : به نظرتون این داستان قشنگ میشه؟ 🙃 راستی اگر پارت بعد رو میخواین 5 تا لایک و 10 تا کامنت😁😬 تنکیوووو🥺🍓