این تحقیق به بررسی ابعاد مختلف این تأثیر روانی بر بازیگرانی که عمیقا در نقشهای شرور و ترسناک غوطه ور میشوند میپردازد تمرکز ویژه ای بر تحلیل چالشهای شناختی بار عاطفی و استراتژی های مقابله ای مورد نیاز برای حفظ سلامت روان در مواجهه با این نقشهای چالش برانگیز خواهد بود.
بازیگری به ویژه در نقشهای پیچیده و تاریک نیازمند غوطه وری عمیق در روان شخصیت است. این فرآیند هنری فراتر از تظاهر صرف است؛ بازیگر باید بافتهای روان شناختی شخصیت را کاوش کند، انگیزه های پنهان او را درک نماید و گاهی اوقات بخشهایی از هویت خود را با سایه های تاریک آن شخصیت ادغام کند. نقشهایی مانند پنی وایز Pennywise) در فیلم lt"، که ترکیبی سهمگین از ترس، شیطنت، جنون و شرارت محض است این مرزهای بین هویت بازیگر و شخصیت را به طرز خطرناکی مخدوش میکنند.
تأثیر بر آگاهی و ناخودآگاه بازیگر مجبور است بخشهایی از ناخودآگاه خود را برای تقلید از جنون شرارت یا حالتهای اضطراب شدید شخصیت فعال کند این فعال سازی که اغلب نیازمند برداشتن قفلهای دفاعی روان است، ممکن است برای مدتی پس از اتمام فیلمبرداری باقی بماند. تحلیل روان شناختی فعال سازی ناخودآگاه: از دیدگاه روانکاوی این فعال سازی میتواند به طور موقت اگو" (Ego) بازیگر را تضعیف کند و "نهاد" (Id) یا سائقهای سرکوب شده را به سطح بیاورد. اگر شخصیت نمایش دهنده شرارت بدون هیچ گونه قید و بند اخلاقی باشد دسترسی آسان به این بخشها میتواند منجر به آشفتگی موقت در چارچوب اخلاقی بازیگر شود.
تأثيرات عاطفی و شناختی بازی در نقشهای ضد قهرمانهای ترسناک تأثیرات مستقیمی بر وضعیت عاطفی و الگوهای فکری بازیگر میگذارد که فراتر از خستگی جسمی است. Emotional Residue) ۲.۱. همدلی با شر و بار عاطفی بازیگر برای متقاعد کردن مخاطب باید حداقل سطحی از همدلی یا درک انگیزشی با شخصیت شرور داشته باشد. او باید بفهمد چرا پنی وایز از ترس کودکان لذت می برد، حتی اگر در زندگی واقعی از آن منزجر باشد. بار عاطفی این فرآیند منجر به پدیده ای میشود که متخصصان آن را بار عاطفی یا باقی مانده حسی می نامند. احساسات منفی شخصیت مانند خشم نفرت یا لذت بردن از آزار دیگران به صورت شیمیایی و حسی در بدن بازیگر باقی می ماند.
مکانیسم: هنگام ایفای صحنه های شدید، سیستم عصبی سمپاتیک فعال میشود و هورمون هایی مانند کورتیزول و آدرنالین ترشح میشوند. اگر این ترشحات مکرراً در طول هفته ها یا ماه ها تکرار شوند، بدن برای بازگشت به حالت پایه (Homeostasis) دچار مشکل می شود و بازیگر میتواند پس از کار احساس خستگی مزمن یا تحریک پذیری غیر عادی را تجربه کند. ۲.۲. اضطراب و پارانویا نقشهایی که ماهیت آنها فریبکاری پنهان کاری و ایجاد ترس مداوم در دیگران است، به طور مستقیم بر سطح هوشیاری محیطی بازیگر تأثیر می گذارند.
تغییرات رفتاری ناخواسته: بازیگران اغلب گزارش میدهند که در طول تولید چنین پروژه هایی رفتارهای ناخواسته ای از آنها سر میزند که بازتابی از نقش است. این تغییرات معمولاً ناشی از تثبيت عادات فیزیکی و گفتاری شخصیت هستند. Vocal Fry/Pitch( تغییر در لحن صدا اسکارشگورد برای نقش پنی وایز، لحن صدای بسیار غیرانسانی و متغیری داشت حفظ این وضعیت صوتی در طول روزهای فیلمبرداری میتواند ماهیچه های صوتی را تحت فشار قرار دهد و خارج از صحنه نیز گاهی اوقات بازیگر را با تنفسها یا مکثهای غیر عادی مواجه سازد. زبان بدن ژستهای ترسناک خنده های شیطانی یا حالتهای بدن متناسب با شخصیت ممکن است به صورت انعکاسی (Reflexive) به زندگی روزمره نفوذ کنند مگر اینکه بازیگر آگاهانه آنها را سرکوب کند
بازیگری مثل بیل اسکارشگورد که نقش پنی وایز را در فیلم ایت بازی کرده ادعا میکند که تا چند وقت بعد از فیلم برداری کابوس های پنی وایز را میدیده و بسیار تاثیرات بدی رو او گذاشته بود
نتیجه گیری: بازی در نقشهای ترسناک ،عمیق یک شمشیر دو لبه در هنر بازیگری است از یک سو اوج هنر بازیگری و توانایی در انتقال احساسات پیچیده انسانی از جمله احساسات تاریک ترسناک و غیر اخلاقی را به نمایش می گذارد. این نقشها به بازیگر اجازه میدهند تا دامنه روان شناختی خود را به شیوه ای که نقشهای معمولی اجازه نمی دهند، گسترش دهد.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بوددد خسته نباشیی