آدرین یه سنتی مانستره!

خب اول از همه اینو از قسمت لیدی باگ می دونیم که اون سنتی مانستر از همه ی سنتی مانستر هایی که مایورا ساخته قویتره.

همینطور احساسات دارن.مثل احساس درد و حساسیت به پر.

و اینم می دونیم که معجزه گر ها فقط و فقط توسط کتاکلیزم نابود میشن.اما معجزه گر طاووس شکسته که می تونه به این دلیل باشه که خیلی ازش کار کشیده شده باشه.

اگه دقت کرده باشین معجزه آسا های داخل جعبه ۱۹ تا هستن.چرا ۱۹ تا؟ چرا روند نکردند که بشه ۲۰ تا؟

و استاد فو هم در قسمت فیست توضیح داد که معجزه گر ها رو همراه با کتاب کنار آتشفشان گم کرده.

می تونیم اینطور در نظر بگیریم که آدرین واقعی(حالا نمی دونم چطوری)سال ها بعد داخل آتشفشان افتاده و امیلی و گابریل وقتی داشتن دنبال آدرین واقعی می گشتن معجزه آسا ها و کتاب رو پیدا کردن.

اونا هم که از زنده بودن آدرین واقعی ناامید شده بودن. امیلی با معجزه آسای طاووس سعی کرده کسی رو مثل پسرش بسازه.با تمام چیزا و جزئیات،حتی حساسیت به پر.ولی این کار برای معجزه آسا خیلی سخت بوده و کم کم شکسته.امیلی اهمیت نداده و همینطور برای آدرین سنتی مانستر خاطرات رو به وجود آورده.برای همین آدرین از مادرش فقط سرفه هاش رو یادش میاد(با توجه به قسمت فیست).و جایی هم گفته نشده که سنتی مانستر ها نمی تونن تبدیل بشن و کسی هم نفهمیده.فقط ناتالی و گابریل می دونن(و امیلی که تو کماست).

حالا چرا گابریل انقدر اصرار داره پسرش بیرون نره.چون اون می دونه آروزش بهایی داره.(این رو یادم رفت بگم،گابریل نگفته آرزوش چیه.فقط گفته آرزوم،از کجا می دونین که آرزوش زنده کردن امیلیه؟ شاید آرزوش برگردوندن خانوادش باشه.)و می خواد آدرین سنتی مانستر رو قربانی آرزوش کنه.برا همین لازمش داره.این بود تئوری من.

دوستان من داستانی که من دارم میسازم همین اتفاق برای آدرین میوفته.پس لطفا بخونیدش.و لطفا تستی جان قبول کن.دستم کنده شد.

یه چیز دیگه که می خواستم بگم اینه که من این نظرو یه سایت دیگه خوندم.ولی اسم اون عزیزی که نوشته بود رو یادم نمیاد.پس اگه داری نظرم رو می خونی لطفا حلال کن.