زندگی عجیب من و بی تی اس۲

اینم پارت ۲فقط یه پرش داریم به ۵ماه جلو توی قصر خون اشاما بچه ها

-تو این پنج ماه پسرا حسابی تمرین کردن کارشون عالیه ولی نمیدونم چرا وقتی نزدیک ته ته میشم قلبم میکوبه من عاشقش شدم اینو با نامجون در میون گذاشتم ولی نمیدونم اونم این حس رو دارع یا نه داشتم همینطور فک میکردم که جیمین گفت ا/ت الو ا/تتت-ها بله جیمین/ کجایی-ببخشید تو فکر بودم جیمین‌ اها هیچی یکم بشین دیه -باشه اخخخخخ قلبممممم جین/ بیا قرصتو-خوردم قرصو گفتم ممنون تهیونگ/چی شد ا/ت-من قبلا توسط گرگینه ها شکنجه شدم برای همیت قلبم گاهی درد میگیره فقط جین میدونه کوک/چرا بهمون نگفتی-ببخشید ته/حالا ول گنید بریم یکم بچرخیم-بریم

رفتیم تو قصر داشتیم میچرخیدیم یهو صدای جیغ ملکه امد-نه ملگه دویدم دیدم ملکه غرق خون هست و یه نامه رفتم پیشش گفتم ملکه ملکه ملکه/ا/ت.....اهو اهو(سرفه)تو..اهو از..این به...بعد ملکه... ای و چشماشو بست داد زدم ملکهههه همینطور گریه میکردم😭😭😭 شوگا/نه ملکه جیمین/ هممون گریمون در امده😭 بود -یه نامه باز کردم خوندم برای خودمو پسرا گفتم میکشمشوننننننننن😤😤😤

داخل نامه(ملکه تون مرد امشب ساعت ۱بای برای جنگ تا بمیری ) سرباززززززز سرباز/بله ملکه-همه رو اماده کن برای جنگکگگ سرباز/چشم ته/ا/ت یهلحظه بیا-امدم ببه ته ته/میترسم نتونم بگم اما من من بهت علاقه دارم میشه باهم باشیم

-ت.ته منم بهت علاقه دارم ته/یعنی میشه-اره ته/محکم بغلش کزدم -له شدم عزیزم ته/ببخشید چاگیا بیا بریم به اعضا بگیم-بیجریم ته/پسرااااآ جین/دردددد چته ته/منو ا/ت باهمیم جیمین/جدیییی نامی/ا/ت تو گفتی -نه اون ته/ قضیه چیه نامی/خب ا/ت دوست داشت بهم گفته بود ته/هیمم ا/ت چرا نگفتی بهم-نمد سرباز/قربان ه ه حمله شده-پس بریم ته/ ا/ت مواظب باش -باشه تو ام همینطور رفنیم جنگ همینطور میجنگیدیم که یهوووووو😨😨😨

کاتت ببخشید کزم درونم فعاله ولی پارت بعد ترسناک و غمگین هست و اینکه ناظر جونم چند بار اینو رد زدی با یه تک پارتی از نامی رو لطفا زد نکن چیزی نداشت اخه😭😭😭

خب امدیوارم دوست داشته باشید چالش:تک پارتی از کدوم اعضا بنویسم لایک کنید به خدا دستم شکست کامت یادت نره ها وگرنه شب میام به خوابتت یوهاهاها😈😈 شوخیدم بایی کیوتییی