بریددددددددددد😐😐😐😐😐😐😐
داستان از زبان جنی:فیلم تموم شد و ما از سینما اومدیم بیرون.رفتیم تا سوار ماشین بشیم که بریم خونه لیسا چون امشب می خواستیم خونه لیسا بخوابیم.قرار بود تا ۳ یا ۴ صبح بیدار بمونیم.خلاصه رفتیم که سوار شیم که یهویی رزی گفت لیسا چرا نمیای؟یه نگاه به عقب کردم دیدم لیسا یجا وایساده و داره سمت چپ رو نگاه میکنه.داستان از زبان لیسا:
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
2 لایک
باش کم نمینویسم دیگ.میسی از همه ک منتظر پارت بعد هستید
عالی بود منتظر پارت بعد هستمم
خیلی کم مینویسی بور از عاجی بونا یاد بگیر😐اما داستات عالیهه
اینقدر کم ننوس داستانت عالیه😻