سلام دوست جونا ... اینم پارت ١ داستان lovely life ...لایک و کامنت یادت نره
از زبان مرینت : از خواب بیدار شدم دیدم مارین و تیکی دارن داد میزن ، گفتم چی شده چرا داد میزنین تیکی گفت چون ساعت ۷ و ۱۵ دقیقه هست بابا پاشو برو مدرسهههههههه گفتم وای چرا زود تر بیدارم نکردین مارین گفت خواهر جون الان داریم نیم ساعت صدات می کنیم گفتم باشه بدو بریم مدرسه که دیر شد .
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
37 لایک
محشر بود عزیزم❤️😍
زیاد بنویسی طرفدارها ت زیاد میشه
عالی بود🌷
خیلی خوب بود
لطفاً پارت بعدی رو زودتر بزار عزیزم
پارت بعدی تو راهه